ادتاج اتحادیه دمکراتیک ترک آذربایجان جنوبی
گادتب: چناچه جنایتهای محمدرضا پهلوی و امپریالیسم انگیلیس و آمریکا نبود آزربایجان جنوبی از جمله جوامع مترقی و مدرن و دمکراتیکی بود که نه تنها برای ملت خود سعادت را به ارمغان آورده بود بلکه تاثیرش را برای کشورهای منطقه و خاورمیانه گذاشته بود که چه بسا شاهد چنین کشتارها و خونریزیها و دیکتاتوریها را در منطقه شاهد نمی شدیم.
درآذرماه سال ۱۳۲۴عموم ملت آذربایجان خوشحال و هیجان زده از تشکیل حکومت ملی بودند بطوریکه بعد از برقراری حکومت ملی امنیت و آرامش خاصی در شهرها و روستاهای آزربایجان برقرار شد مردم باور کرده بودند دیگر تبعیضها و نابرابریهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی که دیکتاتوری محمدرضا شاه در حق آزربایجان به اجرا گذاشته شده به پایان خود رسیده است.
حکومت ملی به رهبریت پیشه وری برنامه های زیادی را در یک ساله عمر حکومت خود داشت که به اکثر آنان در مدت زمان کوتاه جامه عمل پوشانید من جمله:
تامین بهداشت
قانون اصلاحات ارضی،
تنظیم قانون کار و بیمه کارگران
تاسیس دانشگاه و دانشکده های پزشکی،کشاورزی و علوم
حق رای برای زنان (که حتی در کشورهای غربی مدرن مثل فرانسه چنین حقی به زنان داده نشده بود )
تاسیس ایستگاه رادیو به زبان ترکی
کانال کشیهای آب روستایی برای آبیاری اراضی کشاورزان
احداث راه ،آسفالت جاده ها
چاپ و تدریس کتب به زبان ترکی در مدارس و دانشگاه و ایجاد زمینه برای تعلیمات مجانی عمومی
تشکیل محافل و انجمنهای شعرو ادب ترکی آزربایجانی،( که قبلا بشدت ازطرف دیکتاتوری شاه و شونیسم فارس ممنوع بود تشکیل یافت بطوریکه انجمنهای شعرا با عشق علاقه تشکیل میشد شاعرانی از آزربایجان شمالی و جنوب گرد هم می آمدند شعرهای ترکی شاعران بزرگ همچون فضولی خوانده میشد . . .
و اما چه عاملی باعث فروپاشی چنین سیستم مترقی دمکراتیکی شد.
دیکتاتوری شونیسم فارسی به واسطه اینکه آمریکا و انگیلیس در کنار خود می دید و همچنین خیانت روسیه به آذربایجان سبب آن شد دیکتاتور محمدرضا پهلوی خود را در نقطه قوت و حکومت خودمختاری آزربایجان را در نقطه ضعف ببیند از فرصت استفاده کرده و دستور لشگرکشی به آزربایجان را با این بهانه که ( عده ای می خواهند منطقه حاصلخیز و ثروتمند را از آن خود کنند و بازیر فشار گذاشتن حکومت مرکزی تمام اختیارات در این منطقه را در دست گیرند و اگر جلوی اینها گرفته نشود سراسر کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد و استقلال کشور را مخاطره خواهد انداخت) بدهد.
ارتش دولت مرکزی کشتارهای فجیع در تبریز و دیگر شهرهای آزربایجان براه انداخت هرآنکس که در برابر تجاوزهای وحشیانه ارتش شاه مقاومت می کرد از دم تیغ متجاوزان میگذشت بدین ترتیب هزاران آزربایجانی بی دفاع به قتل رسیدند و بسیاری زندانی تبعید و تحت تعیقیب قرار گرفتند.
برای نمونه یک قاضی آمریکایی که در آزربایجان حضور داشته بعنوان شاهد عینی درخاطراتش چنین می گوید وقتی نیروهای ارتش شاه به آزربایجان رسید سربازان قتل و غارت و تاراج به به راه انداختند آنها هر آنچه بدستشان می رسید تصاحب و غنیمت میکردند رفتار ارتش سرخ روسیه بسیار برازنده تر از اعمال وحشیانه سربازان ارتش محمدرضا بودند بصورتی که فجایع وحشتناکی در آزربایجان از خود به یادگار گذاشت اموال و احشام مردم به غارت رفت دختران زنان بی دفاع مورد تعرض وتجاوز قرار گرفتند ،
نمایندگان شاه به دستور محمدرضا کتبهای چاپ شده برای مدارس را جمع آوری کرده و آتش زدند روزنامه و انتشارات ترکی دوباره ممنوع شد رادیو به زبان ترکی ممنوع شد.
جای بسی تامل دارد خواست و تفکر۷۰ سال پیش آزربایجان چه بود و مطالبات و تفکرات فعلی ما چیست ؟!
پدرانمان ۷۰سال پیش حکومت ملی را خواستار شدند و بدان دست یافتدن و اما ما بجای اینکه مطالباتمان تضمین کننده سعادت، ترقی و دربرگیرنده کلیه حقوق ملتمان باشد روی اصل ناقص ۱۵پافشاری کرده ایم بدون اینکه نتیجه ای گرفته باشیم. به راستی چه بر سرما آمده هست!
و سخن آخر:
نقطه جالب و قابل توجه که باید مراقب بود و از تاریخ عبرت گرفت امپریالیسم آمریکا و انگیلیس باره دیگر در صدد آن هستند رضا پهلوی را بعنوان آلترناتیو درصورت تغییر سیستم احتمالی در ایران به ممالک محروسه دیکته کنند فرزند کسی را که قبل از اینکه گور به گور شود باید عدالت درحقش اجرا میشد بعنوان شخصی که جنایت علیه بشریت در کارنامه اش داشته پشت میز دادگاههای بین المملی قرار میگرفت و محاکمه میشد.
علیرضا شیرزاد/دالغا
