آتش استعمار پنهان بر پیکر آزربایجان

گادتب: وَ إِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الأرضِ لِیُفسِدَ فِیهَا وَ یُهلِکَ الحَرثَ والنَّسلَ وَاللهُ لا یُحِبُّ الفَسَادَ»؛ (بقره ، ۲۰۵)

زمانی که ظالمین مستولی بر زمین گردند تلاش در هلاکت نسب و مزارع می نمایند و خداوند فساد را دوست ندارد

پس از غارت وسیع درختان آزربایجان توسط شوونیزم فارس حال شاهد آتش زدن جنگلهای قاراداغ هستیم که به تلی از خاکستر تبدیل شده است که اختلافات زمانی و مکانی آتش سوزی ها در جنگلهای قاراداغ نشان دهنده ی عمدی بودن این آتش سوزی هاست …

سالهاست که تاراج معادن طلا و مس قاراداغ را نظاره گر هستیم شرکتها و دانشمندان روسی, قاراداغ را وجب به وجب گشته و براساس یافته هایشان به این نتیجه رسیده اند که بزرگترین ذخیره گاه طلای خاورمیانه و البته بزرگترین ذخیره گاه مس در دنیا در این منطقه نهفته است اکثر این معادن از طرف وزارت صنایع و معادن در اختیار کشور روسیه قرار داده شده و درصدی از سود این معادن به ایران میرسد و عملیات معدن کاری در ضلع غربی دره ی سونگون و دیگر نقاط قاراداغ در حال انجام است.

برداشت و غارت چنین معادنی و منابع غنی نیازمند تخریب کوه ها و جنگلها و روستاهای نزدیک معادن کشف شده است .شوونیزم فارس در غارت معادن آزربایجان هیچ نوع توجهی به حفظ محیط زیست و جلوگیری از آلودگی و تخریب آن ندارد در حالیکه آنها به دنبال غارت هرچه بیشتر معادن هستند و سعی میکنند بیشترین چپاول را انجام دهند.

شوونیزم فارس حریص با قصاوت تمام سایه ی پلیدش را بر همه آزربایجان گسترانیده است و مردم آزربایجان را به بردگی کشیده و طبیعتش را به نابوی میکشاند و آزربایجان توسط آنها تبدیل به منابع خام گردیده است و مردم تورک آزربایجان را را از ثروتش محروم کرده و آن را مورد استعمار و استثمار قرار داده است و باعث شده جمعیت زیادی در این منطقه در فقر بسر ببرند, آنها خون آزربایجان را مکیده و آن را به پرتگاه نابودی و مرگ میکشانند غیر قابل تصور است که جمع آوری مالیاتهای سنگین از آنها و غارت معادن و تخریب محیط زیست مردم غالبا فقیر آزربایجان چقدر ظالمانه و غیر انسانی است .

شوونیزم فارس از قدرت خود سرمست شده و در راه ارضای امیال حیوانی خود تا سرحد جنون پیش رفته است و حرص و آز به ثروت آزربایجان از شوونیزم فارس حیوان درنده ای ساخته است که غیر از منافع خود به چیزه دیگری نمی اندیشد .

عده ای به ظاهر خودی آگاه یا خودی ناآگاه مطابق خواسته ی اربابان مرکز نشین خود ادعا می کنند که استعماری وجود ندارد همگی هم وطن هستیم !!

و حتی شاید افراطی های آنها بگویند هر گونه اعتراض محاربه با خداست!!

یا حتی بگویند این آتش سوزی ها و تخریب و محیط زیست بلایای آسمانی است !!

یا حتی بگویند مردم آزربایجان باید از آنها به خاطر حفظ امنیت سپاسگذار باشند!!

تمامی این سخنان از حیله های شوونیزم فارس برای تداوم استعمار و استثمار است و مردم باید متوجه باشند که ندادن امکانات و نبود امکانات در قاراداغ برای مهار آتش در اثر دخالت سلطه گرایانه آنها صورت گرفته است به بیان دیگر باید متوجه بود که تبعیض قومی محصول بودن در جهان سوم نیست بلکه محصولی از نظام استعماری شوونیزم فارس است ,

طرح وطن دوستی آنها بهانه ای فریبنده برای مقاصد شوم آنهاست , آنها مدعی اند به ما اهمیت میدهند ولی آنچه در واقع اهمیت میدهند فقط صرفا منافع خودشان است.

برای یک سرزمین چیزی وحشتناکتر از این نیست که تحت سلطه ی استعمار قومی(استعمار داخلی) یا کشور دیگری قرار گیرد و از تمام حقوق و امتیازات و ثروت ملی خود بی بهره بماند و در معرض غارت و نابودی قرار گیرد.

در این بین اکثرا نمایندگان و مسئولان آزربایجان در مورد کوتاهی نظام استعماری برای خاموش کردن آتش سوزی وسیع جنگلهای قاراداغ سکوت کرده و هیچ واکنشی نشان ندادند و آن را بایکوت خبری کردند, افرادی که اعتراض کردند زیر فشارهای مختلف دنیای مجازی و حقیقی مردم تورک آزربایجان قرار گرفتند و با حالت و رفتاری پوپولیستی دست به اعتراضی نرم زدند در واقع قصد خاموش کردن آتشی را که خود بر پیکر آزربایجان زده بودند را نداشتند در واقع اکثر مسئولان و نمایندگان پودل(podleeنوعی سگ با پاهای کوچک که به آرامی به دنبال صاحبش حرکت میکند )شوونیزم فارس هستند , مسئولان , نمایندگان , نیروهای مسلح و نظامی و…در آزربایجان به عنوان قسمتی از دستگاه زورگویی استعمارگرایان داخلی ایجاد شده است اکثرا آنها برای اجرای اهداف شوم شوونیزم فارس به کار گماشته شده اند شاید عده ی کمی از آنها روح خبیث استعمار را درک کرده اند , سابقه ی خیانت ورزی اکثر آنها در حد تهوع آوری زیاد بوده است…

آنها تلاش کرده اند شوونیزم فارس را بر جان آزربایجان مسلط کنند تا گوشتش خورده و استخوانش را بشکند آنها باید بدانند شوونیزم فارس از آنها کسی باقی نخواهد گذاشت جز آنکه تا ابد برایشان سودمند باشند و آزاری به اهداف شوم آنها نرساند…

در همه ی اعمال شوونیزم درس هایی فراوانی برای عبرت وجود دارد که متاسفانه نه صاحب هر قلبی خردمند و نه صاحب هر گوشی شنوا و نه صاحب هر چشمی بیناست…

طبق اصل ۵۰ قانون اساسی که تاکید میکند:

جمهوری اسلامی حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعدی باید در آن حیات اجتماعی روبه رشد داشته باشند وظیفه ی عمومی تلقی میشود از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن با آلودگی محیط زیست و تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند ممنوع است.

این در حالیست که آزربایجان سالهاست هدف دست درازی شوونیزم فارس قرار گرفته که خواهان غارت منابع و معادن آن و تخریب اکوسیستم و محیط زیست آن هستند.

هرجا ردپای آنها در آزربایجان دیده میشود چیزی جز ویرانی و نابودی دیده نمیشود , تنها منفعت معادن و منابع و ثروت آزربایجان برای مردم غالبا فقیر آزربایجان از بین رفتن محیط زیست آزربایجان است ,در واقع میتوان گفت تمام منابع و معادنی که به طرف مرکز سرازیر میشود تماما بوی استعمار و فقر و نابودی طبیعت و هستی یک ملت را میدهند…

هر پستی و رذالتی را که تصور میکنید توسط دستگاه استعماری علیه آزربایجان اعمال شده است این سیستم به همان اندازه که خوار و ناچیز است به همان اندازه ددمنشانه بوده است و تخریب محیط زیست آزربایجان (دریاچه اورمیه, آتش سوزی جنگلها , قطع درختان آزربایجان و…)توسط آنها فصل بسیار غم انگیز و تیره ی تاریخ است لازم است همانند گذشته فعالان محیط زیست و حرکت ملی آزربایجان نقش برجسته ای برای مبارزه با دستگاه استعماری شوونیزم فارس ایفا کنند.

این نمونه های تکان دهنده اعمال شوونیزم فارس در آزربایجان موجب آگاهی هرچه بیشتر مردم تورک آزربایجان خواهد شد و به تلاش برای رهایی آنان از سلطه ی استعمار داخلی شوونیزم فارس کمک فراوان خواهد کرد.

تاکنون هیچ گروه و جمعیت و ملتی با گذشت و چشم پوشی بر ستمگران پیروز نگشته و تا زمانی که به اندازه کافی برای تحمیل اراده ی خود به آنها نیرومند نباشیم آزربایجان بازهم شاهد چنین اعمالی آنهم به دفعات مکرر خواهد بود و مردم تورک آزربایجان محیط زیست و حقوق خود را از دست خواهند داد تورکهای آزربایجان به خاطر آینده خود و فرزندانشان برای رهایی از استعمار داخلی ناگزیرند وارد مبارزه با شوونیزم فارس شوند.

در این راه حرکت ملی آزربایجان در حقیقت بیداری ملتی است که به خود آمده و متوجه استعمار سرزمینش شده , ملتی که بیش از صد سال در رگهای آنها وحشت , عقده های حقارت , ترس و لرز و حس فرومایگی و یاس با مهارت تمام تزریق شده بود مبارزه ای را علیه استعمارگر داخلی و شوونیزم فارس شروع کرده اند و تا زمانی که سلطه ی آنها وجود داشته باشد این مبارزات ادامه خواهند داشت…