سه‌شنبه , آوریل 23 2024
azfa

آراز قره‌آغاجلو: اورمیه؛ شهر بی دفاع

گادتب: 1-  اگر قرار بر این می شد تا در مورد اورمیه فیلمی ساخته شود ، قطعا بهترین عنوان برای این فیلم ” اورمیه ، شهر بی دفاع ” بود ، درست مثل ” رم ، شهر بی دفاع ” روسلینی.

اگرچه دوست نداشتم از عنوان استفاده کنم ، اما این عنوان بهترین بیان برای گذشته و حال امروز اورمیه است.

مهم ترین حادثه از این نوع کشتار یا همان هولوکاست جیلولوق است ، که در آن مردم بی دفاع اورمیه ، به دست دسته های مسلح مسیحیان نسطوری- آشوری های عثمانی ساکن منطقه کوهستانی جیلو در استان حکاری ترکیه – به همراه آسوریان و ارمنیان بومی ساکن اورمیه و ارامنه مسلح و حامی داشناکسیون که عمدتا از ترکیه و ایروان گریخته بودند ، قتل عام شدند.

این کشتار که پس از پایان جنگ جهانی اول رخ داد ، با حمایت روسیه ، فرانسه ، انگلستان و آمریکا رقم خورد و در پشت پرده قضیه این دسته های مسلح به خصوص رهبران آنها مارشیمون در اندیشه ایجاد “ارمنستان بزرگ” بود.

قطعا برای اجرایی سازی این ایده باید تمام مردم مسلمان منطقه آذربایجان ، قتل عام می شدند و اینگونه بود که نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر از مردم شهرهای اورمیه ، سلماس و خوی توسط این گروه های مسلح به قتل رسیدند.

اما با ورود لشکریان عثمانی و دفاع جانانه مردم شهرهای آذربایجان و قتل مارشیمون توسط سیمتکو این کشتار متوقف شد.

اما پایان این فتنه ، آغاز یاغی گری های یک جنایتکار دیگر بود ؛ اسماعیل سیمتکو.

وی رهبر ایل شکاک بود که با قتل مارشیمون و یاغی گری و چپاول شهرها و روستاهای آذربایجان از جمله اورمیه و سلماس شهرتی برهم زده بود.

سیمتکو جنایت‌کار هم در اندیشه یک سرزمین بزرگ دیگر بود ، ” کردستان بزرگ”.

این یاغی گر وحشی خو که خود را شاه کردستان می نامید ، پس از قتل عام مردم بی دفاع آذربایجان ، بخصوص اورمیه در نهایت توسط قوای ارتش تورک عثمانی سرکوب شد.

۲) این دو صحنه از تاریخ معاصر اورمیه خود بهترین گواه و سند در مورد صحت این عنوان است.

اما حتی امروز هم اورمیه یک شهر بی دفاع است.

هنوز هم سایه سنگین این دو “بزرگ” بر سر آن سنگینی می کند.

فرزندان و نوادگان این جنایتکاران و غارت‌پیشگان هنوز هم اورمیه را جزئی از خاک سرزمین خود می دانند و در رویاهای خبیثانه خود ، اورمیه را خالی از تورک و مسلمان ضمیمه خاک کوردستان یا ارمنستان می کنند !

این دو “بزرگ” هرچقدر هم با هم تفاوت داشته باشند ، اما هردو بوی خون می دهند و با خشونت ، ترور ، قتل عام و کشتار عجین شده اند.

امحاء و نابودی هویت ساکنین واقعی اورمیه در دستور کار آنها قرار دارد.

در نقشه های جعلی و خیالپردازانه آنها که اورمیه را قلب آن می خوانند ، اثری از این ساکنین به چشم نمی خورد.

همان هایی که خون هایشان به جرم اینکه تورک یا مسلمان بودن ریخته شده است.

پدران غارتگر آنها اگرچه به زباله دانی تاریخ سپرده شده اند ، اما فرزندان زیاده خواه و گستاخ آنها بیدارند و مسلح ، با همان سبعیت و خشونت دیروز و با همان رویاهای به گور سپرده شده.

میراث داران این میراث شوم هنوز هم در خاک آذربایجان جولان می دهند.

بانگ منحوس تروریسم و زیاده خواهی از حنجره پژاک ، کوموله و دموکرات طنین انداز است.

اورمیه بی دفاع مدعیان گستاخ و تمامیت خواه زیاد دارد ؛ همان هایی که سر در سودای “بزرگ” شان دارند ، اما افسوس و صد افسوس که این شهر زیبا و دوست داشتنی صاحب ندارد ، صاحبانی قدردان ملت ، هویت و فرهنگ تاریخی آن.

اورمیه بی شک شایسته کسب عنوان پایتخت تساهل و تسامح مذهبی و قومی در ایران است ، با سابقه ای طولانی از همزیستی بین اقوام و مذاهب مختلف در طول تاریخ ، اما به یک معنا این نقطه تمایز اورمیه تبدیل به پاشنه آشیل آن شده است.

جایی که اقلیت های-قومی یا مذهبی- به دنبال امحاء و نابودی اکثریت شهر برآمده اند و پاسخ این همزیستی مسالمت آمیز را با خون و سرب داغ داده اند.

۳) بی شک این درجه از تساهل و تسامح در زمینه مذهبی و قومی را به جز اورمیه در هیچ یک از شهرهای دیگر ایران نمی توان یافت.

اما با مطالعه رویداهای تاریخی باید گفت که متاسفانه بسیاری از گروه های قومی و مذهبی ما هنوز آمادگی پذیرش این درجه از تساهل و تسامح را ندارند.

کافی است تاریخ را مرور کنید تا متوجه شوید خشونت و ترور را چه کسانی آغاز کرده اند ؟؟

چه کسانی قربانی شده اند ؟؟

چه کسانی در نقشه های جعلی خود ، اورمیه را در قلب آن جای داده اند ؟؟

چه کسانی جمعیت اکثریت اورمیه ؛ هویت ، زبان ، فرهنگ و مذهب آنها را انکار می کنند ؟؟

اکثریت معتقد به همزیستی مسالمت آمیز و قائل به تساهل و تسامح که با دوستی و محبت اقلیت را پذیرا شده اند و اقلیتی خیانت پیشه که هر زمان دست در دست دشمنان و متجاوزین دست شان به خون همان اکثریت آلوده شده است. هنوز هم حکایت همان حکایت است. حزب دموکرات کردستان ایران درست یک سال پس از انقلاب در سال ۵۸ با برگزاری میتینگ و رژه نظامی آغازگر این منازعات بود.

سیاست های توسعه طلبانه ارضی این گروه مسلح و تروریست اگرچه با مقاومت نیروهای مردمی در نطفه خفه- درجنگ نقده- شد ، اما حتی این حزب ، نقده ، سلماس ، خوی ، ماکو و اورمیه و . . را در زمره خاک کردستان قرار داده اند.

نکته جالب توجه اینکه چندوقت پیش مصطفی هجری دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران از آمادگی این حزب برای شروع دوباره مبارزات مسلحانه خبر داد. البته در زمینه ترور و خشونت و سیاست های توسعه طلبانه ارضی نباید کومله و به ویژه پژاک را از یاد برد ، هر دو حزب همچون دموکرات از هم اکنون شهرهای آذربایجان را ضمیمه خاک خود کرده اند و در تلویزیون اقلیم کردستان هم اوضاع جوی اورمیه و حتی تبریز به عنوان شهرهای کوردنشین مورد بررسی قرار می گیرد.

سران و رهبران این تشکیلات های تروریست نشان داده اند که به واقع فرزندانی خلف برای پدر یاغی گر خود ، اسماعیل سیمتکو هستند.

آنها که به اعتبار یک اقلیت شهرهای تورک نشین را به عنوان شهرهای کوردنشین جا می زنند و حتی شهرهای غیرکوردنشین – مثل تبریز – را هم کرد معرفی می کنند ، حتما که برای امحاء و نابودی دسته جمعی تورک های آذربایجان در آینده نزدیک ، نقشه های شومی در سر می پرورانند.

۴) این گروه های مسلح و تروریست که بیشترین قربانیان آنها را مردم آذربایجان تشکیل می دهند ، نقش عمده ای در ایجاد ناامنی و ترویج خشونت و ترور در منطقه آذربایجان دارند.

نبود امنیت و فعالیت های گسترده این گروه های تروریست- در سایه حمایت اقلیم کردستان- یکی از دلایل عمده عدم سرمایه گذاری و عقب ماندگی اقتصادی استان آذربایجان غربی و شهرستان اورمیه می باشد.

اعوان و انصار رسانه ای این تروریست های شناسنامه دار ، در مدیاهای فارسی زبان وظیفه قهرمان سازی از آنها را برعهده دارند و به خوبی از عهده اجرای این ماموریت برمی آیند.

حامیان رسانه ای آنها در رسانه های پر مخاطب فارسی زبان همچون BBC از این افراد شمایل یک قدیس را می سازند و به خورد مخاطبان می دهند.

در کنار این رسانه های وابسته به سرمایه داری جهانی !!! ، برخی از شیفتگان کور و کر مارکسیسم که تب اسلحه دارند ، هم در وصف قهرمانی و رشادت های این به قول خود کبوتران صلح و آزادی مدیحه سرایی می کنند ، تا همه چیز وارونه جلوه کند و آنکه اسلحه به دست دارد و خشونت می ورزد ، سفیر صلح و آزادی معرفی شود و آنکه قلم به دست دارد و از همزیستی مسالمت آمیز می نویسد، تمامیت خواه جلوه کند.

اصلاح طلبان مرکزگرا و پایتخت نشین هم در برهه های مختلف نشان داده اند که با این داستان همره و همدل هستند و بیش از آنکه جانب قربانی واقعی را بگیرند ، برای متهم اشک می ریزند.

آنها که تاریخ نخوانده اند ، یا اگر خوانده اند آن را وارونه خوانده‌اند از تهران برای آذربایجان نسخه پیچی می کنند ، بدون اینکه حتی ذره ای نسبت به اصل این وقایع ، حساسیت های موجود در این باره و دغدغه ها و مطالبات مردم آذربایجان آشنایی داشته باشند.

طبیعی است ، آنها که در تهران نشسته اند و تصمیم می گیرند ، نمی توانند معنای ترور و خشونت را آن طور که ما با گوشت و پوست خود لمس کرده ایم ، بفهمند ، نمی توانند دغدغه ما را برای برقراری امنیت و توسعه منطقه درک کنند ؛ نمی توانند با نگرانی ما در مورد تغییر بافت جمعیتی آذربایجان ، فعالیت گروه های تروریست کورد و زیاده خواهی های آنها ، همراه و همدل باشند. آنها یا چیزی در مورد رویاهای خبیثانه “بزرگ” نشنیده اند و نخوانده اندو یا ترجیح داده اند نشنوند و نخوانند.

آنها هیچوقت مثل ما قربانی نشده اند.

۵) و اما دور دوم انتخابات اورمیه ، صحنه یک نبرد تمام عیار است.

دو کاندیدای تورک به همراه دو کاندیدای کورد به دور دوم انتخابات راه یافته اند. رفتار انتخاباتی کوردها در بیشتر شهرهای تورک نشین قابل پیش بینی است ؛ رای به هر کاندیدای کورد در مقابل کاندیدای تورک.

آنها اکنون دو دوره است که با اتکاء به این استراتژی و کاندیداتوری حداقل در انتحابات و تمرکز بر روی یک یا دو کاندیدا و تعدد کاندیدای تورک در سولدوز (نقده) برنده انتخابات می شوند.

این پیروزهای انتخاباتی بهانه ای است برای گروه های تروریست کورد که با مانور و پوشش رسانه ای گسترده ، سند آن شهر را به نام خود بزنند و حقانیت ادعاهای خود را در مورد نقشه های جعلی اشان ثابت کنند.

این بار آنها برای اورمیه چنین برنامه ای ریخته اند ، تا با پیروزی در انتخابات دور دوم مجلس و فریب افکار عمومی یکبار برای همیشه اورمیه را در قلب کردستان بزرگ خود جای دهند !

اورمیه همچنان یک شهر بی دفاع است ! اصلاح طلبان و اصول گریان آنچنان سرگرم دعواهای جناحی و تصفیه حساب های سیاسی خود هستند ، که برای نگرانی در این مورد وقت ندارند.

در این میان طرف کورد با تمام قوا وارد صحنه شده است و آماده فتح این شهر بی دفاع است.

اما هیچ چیز پایان نپذیرفته است ، مردم اورمیه باید انتخاب کنند ، دو انتخاب وجود دارد ؛

یک : کاندیداهای کورد که مورد حمایت گروه های تروریست کردقرار دارند و هیچ ارزشی برای همزیستی مسمالیت آمیز فرهنگ ها ، مذاهب و قومیت های مختلف در اورمیه قائل نیست.

دو : کاندیداهای تورک که مدافع هویت چندفرهنگی اورمیه و تساهل و تسامح است.

اکنون زمانه اتحاد و همگرایی ما رسیده ؛ به خاطر اورمیه ، اورمیه ای که در طول تاریخ چندفرهنگی بوده و الحق که شایسته کسب عنوان پایتخت تساهل و تسامح در ایران است.

اگر در این مورد این انتخاب شک دارید تاریخ را ورق بزنید ؛ چه کسانی دست به خشونت و ترور زده اند ؟؟

چه کسانی اورمیه را ضمیمه خاک خود کرده اند ؟؟

چه کسانی علیرغم اینکه در اقلیت بوده اند ادعاهای ارضی مطرح کرده اند و این همزیستی مسالمت آمیز را به خطر انداخته اند ؟؟

و در این سمت پاسخ آنهایی که در اکثریب بوده اند به این یاوه گویی ها و زیاده خواهی ها چه بوده است ؟؟

آیا به جز این است که ما همیشه مدافع چندفرهنگ گرایی و تساهل و تسامح قومی و مذهبی بوده ایم و از همزیستی مسالمت آمیز در این شهر دفاع کرده ایم ؟؟

اورمیه مثل همیشه چشم به مردم خود دوخته است ، همه کسانیکه می توانستند ، به مردم کمک کنند ، از مسئولیت شانه خالی کرده اند ؛ اگر مردم بیایند ، این شهر دیگر بی دفاع نیست.

دوباره امتحان کنید

افزایش تنش میان بوسنی و جمهوری اسلامی ایران به دلیل انکار نسل کشی مسلمانان بوسنیایی توسط سفیر ایران در صربستان

گادتب: به دنبال اعتراضات رسانه ها و مقامات بوسنیایی سفیر ایران در بوسنی طی اظهار …

آذربایجانِ بزرگ چگونه تکه تکه شد؟

 گادتب: اولین تکه هایی که از آذربایجان جدا شد، شمال عراق (منطقه های که امروزه …

دیدگاهتان را بنویسید