گادتب: آیا این کلمه به گروهی از مردم که دارای فرهنگ و زبان مشخص بودند اطلاق میشد یا بیانگر نوع و روش خاصی از زندگی است؟
این خلاصه ای از ریشه یابی کلمه کرد است. با این تفاصیل می توان دریافت که تاریخ سازی و نسبت دادن ریشه کرد های امروزی به تمدن های باستانی همچون مادها چقدر غیرمنطقی و غیرعقلانی است. اما این تاریخی سازی ها در راستای برخی سیاستهای خطرناک در منطقه انجام میشود تا بتواند با این ریشه سازیها انگیزه لازم را برای پیشبرد اهداف شومی همچون به هم زدن ترکیب چمعیتی منطقه ایجاد کنند.
کلمه کرد بر خلاف برخی تصورات امروزی به گروهی از مردم با یک زبان مشخص اطلاق نمی شد و در واقع یک نوع شیوه زندگی محسوب میشد.
ریشه واژه کرد به درستی مشخص نیست.
(1) اما با توجه به برخی منابع می توان دریافت که این کلمه به گروه از مردمان کوچ نشین اطلاق میشد.غالب مورخان و جغرافیانویسان قدیم مانند اصطخری و ابن بلخی و مسعودی مورخ نامدار پس از اسلام، واژهٔ کرد را در دوران تاریخی پس از حمله اعراب به ایران به معنای کوچنشینان به کار بردهاند
(2) در دوران اسلامی واژه کرد به معنای رمه گردانان و کوچنشینان ایرانیتبار بکار رفته است و طوايف ديگر ایرانی را نیز “کرد” نامیدهاند
(3) حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا مینویسد:پارسیان ، دیلمیان را کردهای طبرستان میدانستند – چنانکه اعراب را کردهای سورستان
(4) یاقوت حموی مردمان ساسون را «الاکراد السناسنه» میخواند.
ولادمیر الکسیویچ ایوانف میگوید نام کرد در سدههای میانه (کم و بیش از سده پنجم میلادی تا شانزدهم میلادی) نامی بود که بر همهٔ رمهگران و کوچگران ایرانی اطلاق میشد.
(5) مکنزی میگوید:اگر به حدود دوران گسترش امپراتوری عربها نگاه کنیم، خواهیم یافت که عنوان کرد با رمهگر و کوچگر دارای یک معنی است.
(6) مارتین فان براینسن، پژوهشگر هلندی و کردشناس میگوید :
نام قومی “کرد” که در منابع قرن نخست اسلام دیده میشود بر یک پدیده رمهگرایی و شاید واحدهای سیاسی نامیده میشد و نه یک گروه زبانی. چندین بار حتی “کردهای عرب” در منابع نامبرده شدند. اما در پایان قرن دهم میلادی، این نام برای گروههای متعدد رمهگران و کوچگران ایرانیزبان بکار میرفته است. اگر در آن زمان روستانشینی بودند که به زبانهای کردی امروز تکلم میکردند، هنوز نام “کرد” در آن زمان شامل آنها نمیشد.
(7) ولادمیر مینورسکی ایرانشناس و مورخ و کردشناس نیز میگوید: در زمان پس از حمله اعراب، لغت قومی کرد برای تیرههای قبایل گوناگون ایرانی و ایرانی !!! شده بکار میرفت.
(8) قبایل همیشه بخشی از تاریخ ایران بودند هرچند منابع در مورد آنها کم است زیرا آنها خود تاریخساز نبودند. عنوان فراگیر و عامیانه “کرد” که در بسیاری از کتابهای عربی و حتی پهلوی (کارنامه اردشیر بابکان) دیده میشود نامی بود که فراگیرنده همه کوچگران و چادرنشنیان بود حتی اگر با مردمانی که امروز نام “کرد” دارند از پیوند زبانی نبودند
(9) در کارنامه اردشیر بابکان (پاپکان) هم کردان به معنی عشایر و شبان آمده است، نه نام و نژاد یا قبیله. در گویش طبری امروز نیز کلمهٔ کرد به معنی چوپان و شبان است
منابع:
1-G. Asatrian, Prolegomena to the Study of the Kurds
2-سیسیل جی ادموندز: کردها، ترکها، عربها ص ۱۳، ترجمه یونسی
3-Richard Frye,”The Golden age of Persia”, Phoneix Press, 1975. Second Impression December 2003. pp 111
4-تاریخ سنی ملوک الارض
5-معجم البلدان
6-D.N. Mackenzie, “The Origin of Kurdish”, Transactions of Philological Society, 1961, pp 68-86
7-Martin van Bruinessen, “The ethnic identity of the Kurds”, in: Ethnic groups in the Republic of Turkey, compiled and edited by Peter Alford Andrews with Rüdiger Benninghaus Wiesbaden: Dr. Ludwich Reichert, 1989, pp. 613-21.
8-V. Minorsky, Encyclopedia of Islam
9-C. G. CERETI, “KĀR-NĀMAG Ī ARDAŠĪR Ī PĀBAGĀN” in Encycloapedia Iranica Kurds
10-واژه نامه طبری، صادق کیا، ص ۱۶۶