گادتب: اوایل قرن بیستم باکو از نظر تجاری و صنعتی رشد خوبی داشت و افراد زیادی از شهرهای ما برای کار به آنجا میرفتند. ایسبر جعفری نیز از روستای ما به باکو رفته و از محل بزازی ثروتی اندوخته بود. او بعد از سلطه بلشویکها به روسیه اموال خود را به طلا تبدیل کرده و راهی روستای ما شده است. او هنگام روی کار آمدن فرقه دموکرات آذربایجان به این حزب پیوسته و بخشی از ثروت خود را نیز در اختیار حزب قرار داده همچنین مسئول عمران و آبادانی بخش غربی مشکین در مدت خودمختاری آذربایجان شد. ایسبر درهمان مدت کوتاه یکسال نهرهای آبی بسیاری را در منطقه ساماندهی کرد که یکی از آنها نهر میرکندی است که از خیاوچایی تا آن روستا طول دارد. این نهر تا همین امروز یگانه دلیل پابرجا بودن این روستاست و اگر نبود شاید این روستا تابحال خالی از سکنه شده بود. معاش و زراعت بسیاری از خانوادههای این روستا به این آب بستگی دارد. برای همین است که ریچارد کاتم، استاد روابط بین الملل دانشگاه پیتسبورگ و نویسنده کتاب «ناسیونالیسم در ایران» مینویسد: کاری که فرقه دموکرات در یک سال در آذربایجان انجام داد، رضاشاه در بیست سال انجام نداده بود.
منطقه وسیعی با بیش از ده کیلومتر مربع شامل مزارع روستاهای احمدآباد، هییق، خورامو، پیرعلی و اور چهل سال است که آبیاری نشدهاند. درست در مرکز این منطقه و درامتداد جاده اهر-مشکین سد کوچکی متعلق به قوتاز بَی شاهی وجود داشت که آب کوههای بالادست روستاهای اور، ویجندی و پیرعلی در آن جمع میشد و زمینهای زراعی منطقه به خصوص دشت احمدآباد و حوالی منطقه اوغوزلار (ساختمان دانشگاه آزاد) با آن آبیاری میشد. بعد از انقلاب عدهای قصد اعدام قوتاز بَی را داشتند و برای همین او به شوروی گریخت و سد مزبور از آن روز آبگیری نشده است و زمینهای اطراف همچنان تشنهاند.