گادتب: بررسی مولفههای هویت در جامعهشناسی بیشتر با نام ریچارد ویلیامز گره خورده که در کتاب جامعهشناسی هویت چهار مولفه برای هویت ذکر کرده است. مولفه اول خود هویت، دومی روایت، سومی مجموعه گفتمان و چهارمی مجموعه بازیگران اجتماعی است. تمام آن ارزشهای خودی (مانند زبان و…) که تشکیل دهنده هویت فرد و نسلهای پیشین اوست بصورت واقعیت آنتولوژیک (هستیشناسانه) موضوع مولفه اول است.
مولفه دوم نقل و روایت مولفه اول توسط یک زبان (چه شفاهی و چه کتبی) است و فرد از طریق روایت، خودِ تاریخیاش را شناخته و طی این خودشناسی برای حفظ حرمت و ازرشهای ناشی از آن فعالیت کرده ارزشهای معنوی، ساختار فکری و شخصیت خود را میسازد. در مرحله روایت فرد با تاریخ و افسانههایی آشنا میشود که هم خودشناسی و هم هویت جمعی وی را مشخص خواهد کرد. روایت تاریخی باوری بوجود میآورد که سهم زیادی در تعریف خودی و غیرخودی دارد. نمادهای و سمبلهای برآمده از مولفه روایت در مجموعه گفتمان نقش تعیین کنندهای خواهد داشت که عامل روشن کننده جنبه مفهومی هویت خواهد بود. برای مثال کوراوغلو و بابک برای آذربایجان نمادهای وحدت قومی هستند که اولی بیشتر بُعد اسطورهای- افسانهای و دومی بُعد تاریخی دارد.
در هزاره گذشته، بابک مقبول تاریخنویسی اسلامی نبود، ولی به ناگاه هم در فرآیند ملتسازی ایران و هم در هویتطلبی آذربایجان از او تمجید شد. با وجود اینکه هر دو گروه بابک را قهرمانی میدانند که در برابر اشغال بیگانه قیام کرده و در صدد احیای استقلال از دست رفته بوده ولی ایرانگرایان و آذربایجانگرایان هرکدام روایت خود را از این فرد دارند. بیگانه در روایت ایرانی عرب و گاهی هم اسلام است و هدف بابک اخراج عربها از ایران است. از آنجا که این روایت انگیزه قیام را حس ضدعربی ایرانیان میداند روایتی به شدت غیرستیز و عربستیز بوده و داستان جنبه جنگ قومی به خود گرفته است. ولی بیگانه در روایت آذربایجانی خلیفه عباسی است و داستان هرگز رنگوبوی غیرستیزی و عربستیزی ندارد. در این روایت عربهای آزادیخواه نیز به کمک بابک شتافتهاند و نبرد صرفا با اشغالگری است. روایت ایرانی اقتدارطلب است و میخواهد با اخراج عربها، شاهان و شاهزادگان ساسانی را دوباره برگُرده مردم بنشاند ولی در روایت آذربایجانی سعی بابک مصروف به آزادی انسانها از یوغ ستم هر ستمگری خصوصا بیگانگان است. این روایت به استناد به محدوده جغرافیایی قیام، بابک را قهرمانی میداند که با هر بیگانهای که استقلال آذربایجان را برباد دهد مبارزه خواهد کرد.
فرهنگ و اجزای تشکیل دهنده آن اکتسابی هستند و فرد بزرگ شده در دل آن ساختار، آن را به عینه یاد گرفته و به همان شکل، شخصیت، هویت و ویژگیهای فرهنگی پیدا میکند و با بازتولید آن، مولفه چهارم یعنی مجموعه بازیگران اجتماعی را میسازند که در این میان نقش اندیشمندان و رسانهها بیشتر است. دکتر زهتابی از جمله اندیشمندانی بود که در بازتولید قیام تاریخی بابک و قرار دادن آن در متن هویتطلبی آذربایجان نقش اساسی داشت. در منظومههایی که ایشان با موضوع قیام بابک سروده حتی با عربهای سپاه خلیفه نیز همدلی وجود دارد و نشانی از عربستیزی بابکِ ایرانی در آن دیده نمیشود.
عرب قارداشین دا گؤزل یوردو وار
او یوردوندا اؤز عشقی وار، دردی وار
قوی آزاد گزه دوغما یوردوندا او
بو آزادلیغا بیز اورکدن شادیق
گواراسی اولسون او شیرین حیات
عرب قارداش اولسا اونا قارداشیق
آغیر گونلرینده اونا سیرداشیق
و لاکین بو یئرده بیزیمدیر بیزیم
گرک من ده یوردومدا آزاد گزیم.
ترجمه (برادر عرب هم سرزمین زیبایی دارد و در سرزمینش عشق خودش و درد خودش را دارد. کاش او در سرزمینش آزاد زندگی کند، ما به آزادی او از ته دل شادیم. آن حیات شیرین گوارایش باد. اگر او برادری کند با او برادریم و در روزهای سخت همراه و همرازیم، ولاکن اینجا هم مال ماست، باید من هم در سرزمینم آزاد باشم)