گادتب: لغت غُلام در زبان عربی به معنی فرزند و پسر است. این لغت بیش از ده بار در سورههای آلعمران، یوسف، مریم، الکهف، الصافات، الذاریات آمده است که همگی آنها همراه با مژده و بشارت است.
بدین معنی که داشتن چنان پسرانی، چنان مایه مباهات است که خداوند خبر تولدشان را به والدین آنها بشارت میدهد. این آیات مربوط به زمانی است که قاصد خداوند به ابراهیم، زکریا و مریم مژده میدهد که صاحب غلامی (فرزندِ پسری) خواهند شد که در آیات بعدی از آنها با صفات غلاماً زکیّاً، نفساً زکیهً، غلامٍ حلیم و غلامٍ علیم یاد شده است. جمع مکسر این لغت نیز در سوره الطور به صورت غِلمان آمده که به معنی جوانان بهشتی است. پس غُلام در ادبیات عرب به معنی پسر جوان، پاکیزه، بردبار و داناست و این لغت با این مفهوم وارد زبان فارسی نشده است.
لغت قول در زبان تورکی به معنی بنده و برده است. از این اسم، لغات قُلدر (قولدور) به معنی صاحب بنده و برده، قوللوق به معنی بندگی و خدمت و قوللوقچو به معنی خدمتکار و خادم در دست است. این لغت بصورت غول به معنی بردهای افسانهای، قوی هیکل و گوش به فرمان ارباب، وارد زبان فارسی شده است. عبارت غولام که به معنی من غول هستم، من نوکر هستم به صورت غُلام و به معنی نوکر و خدمتکار وارد زبان فارسی شده بکلی با لغت غُلام عربی فوقالذکر متفاوت است و نباید آنها را بجای یکدیگر بکار برد.
کتب تاریخی عربی مملو از عبارت غُلام التُّرک است که براساس مفهوم لغت غلام در قرآن اشاره به سرداران شجاع و پاکیزه تورکی دارد که در راه اسلام و خلیفه دست به فتوحات زدهاند. ولی مترجمان بیمار و شوونیستی که این کتابهای عربی را به زبان فارسی ترجمه کردهاند بجای ترجمه صحیح این عبارات، غلام الترک عربی را به صورت غلامان تورک نوشتهاند. با توجه به حضور لغت تورکی غلام به معنی نوکر و برده در زبان فارسی تصویری که از این سرداران در اذهان خوانندگان نقش بسته نوکرمآبی و بردگی تورکها بوده است. این تغییر مفهوم خوشایند کسانی قرار گرفت که هزار سال رعیتی همان تورکها را کرده بودند و خواستند با چسباندن صفت غلام به تورکها دق دل خود را خالی کرده باشند.
با این تحریف عباراتی مانند غلامان و کنیزکان تورک، غلامان و بردگان تورک، مزدوران تورک، استفاده از غلامان تورک، سنت بکار گرفتن غلامان تورک، استعداد جنگی و نوکربابی غلامان تورک به موضوع کتابها و پایاننامههایی تبدیل شده است که نیتی جز تحقیر کردن حاکمان هزار ساله خودشان نداشتند.