ادتاج اتحادیه دمکراتیک ترک آذربایجان جنوبی
گادتب: با طرح موضوع استان شدن شهرستان خوی در مجلس شورای اسلامی موجی از اعتراضات در حرکت ملی و بعضی اقشار جامعه آذربایجان پدید آمد.
اما موضوعی که قابل توجه بود نوشته های چند نویسنده وفعال آذربایجانی حول این موضوع بود.
اینکه همه کسانیکه به این طرح نوشته ای ارائه داده بودند همگی متفق القول بر دو نکته تاکید داشتند آنکه شهرستان اردبیل بعد از جدایی از تبریز و تبدیل شدن به استان هیچ گونه پیشرفت محسوسی بخود ندیده است,دقیقا این موضوع امریست بدیهی ومبرهن.
دومین نکته در نوشته های نویسندگان تجزیه آذربایجان بود یعنی جدایی قسمتی از آذربایجان بزرگ که هیچ کدام از صاحب نظران و نویسندگان در این موضوع برای مخاطب خود تبیین نکرده اند که چگونه این تجزیه صورت میگیرد و چه شهرهایی از نقشه جغرافیایی آذربایجان حذف و به استانهای دیگر ملحق میگردد و این تجزیه چه پیامدهایی در پی دارد؟
یعنی در همه نوشته های فعالان به نکات کلی اشاره شده است و مالسف هچ گونه توضیح و روشنگری برای فعالان حرکت وملت بازگو نشده است.
اینجاست که تناقضهای مختلفی در بین ملت و حتی فعالان مدنی آذربایجانی شکل میگیرد که چگونه نماینده کرد به این طرح معترض گشته و خواستار استان شدن شهر کرد نشین میگردد و مخالف استان شدن شهرستان خوی ؟
مگر استان شدن خوی چه پیامدهای منفی برای اکراد دارد که آنان هم مثل ما مخالف این طرح گشته اند این یک تناقض جدیست که باید از طرف فعالان بازگویی و تبیین گردد.
چرا بسیاری از نمایندگان آذربایجانی این طرح را امضا کرده و فورا امضاهای خود را پس میگیرند آیا این عمل میتواند اتفاقی یا یک حرکت عادی تلقی گردد.؟
اما مسئله بعدی مخالفت محفل آذریون وپان ایرانیستها با این طرح است آنان چه خطراتی احساس کرده اند و چه منافع و چه زیانهایی از این طرح دارند که در وهله اول با استناد به اینکه جمعیت چند شهرستان اطراف خوی به حد نصاب یعنی یک میلیون نفر نمیرسد پس توانایی استان شدن را ندارد و مخالف جدی این طرح هستند ویا این مخالفت ها بازی بیش نیست؟
پس نتیجه میگیریم که سه ضلع مرتبط با این طرح هر سه مخالف این طرح هستند
در پایان امیدواریم آگاه سازیهای بیشتری از جزئیات این موضوع حساس صورت گیرد تا از متضرر شدن ملت آذربایجان در قبال طرحهای دشمنان جلوگیری گردد…
