پنج‌شنبه , آوریل 25 2024
azfa
تازه ها

انعکاس نسل کشی آذربایجانیها در قزوین توسط رژیم اشغالگر فارس در کتاب “مردگان باغ سبز”

گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب، انتشار رمان «مردگان باغ سبز» اثر محمدرضا بایرامی و موفقیت ملی و بین المللی این کتاب که در قالب رمانی تاریخی و زیبا به شرح کشتار و نسل کشی 1325 در قزوین می‌پردازد.

وبسایت صبح قزوین در یادداشتی نوشت: در شرایطی که کماکان «رضاخان»، «زمان شاه» و «ایدئولوژی پهلوی» آرزوها و اسطوره‌های غالب بر ذهن و ضمیر بسیاری از اقشار روشنفکر و عوام زده دانشگاهی و غیردانشگاهی ایران محسوب می‌شوند و نیز در شرایطی که حدود یک قرن از آغاز کودتای رضاخان و شروع سلطنت پهلوی می‌گذرد هنوز بسیاری از فجایعی که در جای جای این کشور توسط خاندان پهلوی به ویژه – محمد رضا- خلق شد در حافظه تاریخی ملت ایران ناشناخته مانده و یا با ۷۰ سال تلاش بی وقفه بسیاری از بازماندگان پهلوی در دانشگاه‌ها، دایره المعارف‌ها و منابع تاریخی ایران این فجایع کماکان در محاق تحریف، انکار و ناشناختگی قرار گرفته‌اند.

چنانکه یکی از هولناک‌ترین و بی‌سابقه‌ترین این فجایع در تاریخ آذربایجان و منطقه، فجایع آذر ۱۳۲۵ در استانهای آذربایجانی از جکله در استان قزوین است که تاکنون تلاش‌های بسیاری برای انکار و ناشناخته ماندن آن توسط گروه‌هایی که ذکر شد، صورت گرفته است.

اما انتشار رمان «مردگان باغ سبز» اثر محمدرضا بایرامی و موفقیت ملی و بین المللی این کتاب که در قالب رمانی تاریخی و زیبا به شرح کشتار ۱۳۲۵ می‌پردازد تابوی روایت‌های پهلوی زده از آن نسل کشی را شکست و محملی ساخت برای برانگیختن حساسیت اذهان عمومی و بازنگری مجدد به یکی از تلخ‌ترین حوادث تاریخ ایران معاصر.

حادثه‌ای که با اشکال دردآوری چون آتش زدن و زنده به گور کردن انسان‌های بی دفاع، دفن اجساد و بعضا انسان‌های زنده در گورهای دسته جمعی، تجاوز به زنان، کشتار زنان و کودکان، اعدام مردان در برابر چشم خانواده‌هایشان و وقوع بی‌سابقه‌ترین کتابسوزان در تاریخ ایران یکی از دردناک‌ترین تجربه‌های ملت ایران را رقم زد.

بهانه این کشتار برای قوام و ارتشش که بانیان اصلی این جنایت بودند، اشغال آذربایجان بود.

در حالی که همسایه شمالی سه ماه پیش از اقدام قوام علیه ملت، بر اساس توافقات پنهانی که با دولت‌های آمریکا و انگلیس انجام می‌دهد از ایران خارج شده و معدود عوامل خود را نیز به آن سوی ارس منتقل کرده بود.

بنابراین جنگی که به بهانه بازپس گیری آذربایجان جنوبی از نیروی‌های از پیش عقب نشینی کرده روسیه انجام می‌گرفت از اساس با هدف دیگری آغاز شده بود، چنانکه در این لشگرکشی حتی یک روس نیز زخمی نشد چرا که اصلا تبعه‌ای از روسیه در آذربایجان نبود تا زخمی شود.

اما جای سئوال است که قشون‌های تا بن دندان مسلحی که با دستور مستقیم پادشاه حمله خود را آغاز کرده و مسلح به ادوات نظامی سنگینی چون هواپیماهای جنگی، توپ‌های متحرک و پیاده و سوار نظام کاملا کلاسیک است برای جنگ با کدامین دشمن خطرناک به سمت قزوین حرکت کردند؟ پیامدهای این فتح الفتوح برای مردم قزوین چه بود؟

سئوالی که می‌توان پاسخ آن را در روایت‌های شفاهی جست.

یعنی جایی که سرکوب و سانسور شدید و تاریخ نویسی استبدادزده پهلوی هرگز نتوانست خاطرات تلخ آن را از اذهان مردم بزداید، جایی که روایت‌های شفاهی و البته اسناد مکتوب که شامل دست‌نوشته‌ها و خاطرات بازماندگان آن فاجعه می‌شود، حکایت‌هایی از یک پاکسازی نژادی بی سابقه با وسعت کشتار ۳۰ هزار نفری و تبعید ده‌ها هزار نفر دیگر را روایت می‌کنند.

قیام عمومی مردم علیه تمامیت خواهی سلطنت پهلوی اشغال نامشروع خاک آذربایجان توسط شاه پهلوی، اعتراض به سیاست‌های نژادپرستانه و سرکوبگرانه و پیگیری تحقق ده‌ها خواسته ملی و مدنی برای آبادی و اتحاد ایران مهم‌ترین انگیزه‌هایی بود که می‌بایست آن را با نسل کشی سال ۱۳۲۵ پاسخ داد.

کشتار ۵۰ زن و کودک در استان قزوین

در این بین سهم قزوین از این فاجعه عظیم کشتار بیش از ۵۰ انسان بی گناه بود که اکثریت آنها را زنان، کودکان و سالخوردگان تشکیل می‌دادند. این فاجعه در نواحی غربی استان در روستاهای شمالی منطقه قاقازان و طارم سفلی در مسیر حرکت قشون قوام به سمت زنجان توسط بازرسان گماشته وی روی می‌دهد.

چنانکه محمد کشاورز از شاهدان عینی این حادثه در خاطرات خود در شرح وقایع روستاهای طارم و قاقازان می‌نویسد:

ارتشیان قوام «در دو مورد، نفوس را که غالب آنها عورتینه (زنان و کودکان) بودند در قاقازانات مسدود کرده و مورد بازخواست قرار دادند که شما زنان و کودکان هستید، مردان شما کجا هستند؟ آن بیچارگان هر چه قسم دادند که مردان ما برای فعلگی و سایر امور معاش در تهران هستند، رئوس قشون قوام را کارساز نشد و به ظن اینکه همسران آنها در خیل سید{میرجعفر پیشه وری} هستند، دستور داده شد تمام آن عورتینه‌ها را در دره‌ای در جوار روستا به مثال شعبی، محصور کردند تا خبر حصر آنها به شوهرانشان برسد و خود را تسلیم سازند اما یک هفته گذشت و خبری از اعضای فرقه نیامد و آنچه مانده بود بدن بی جان ۲۰ عورتینه بود که بر اثر گرسنگی و تشنگی در آن دره شعبگونه شهید شده بودند.

نظیر این حادثه در دهات نیارک، کلج و گورخانا نیز حادث شد چنانکه قشون هر کجا زنی بی شوهر می‌یافت به ظن همدستی شوی وی با سید، بی تفتیش و محکمه یا محصور می‌کرد و در نتیجه آنها را در حصر شهید می ساخت و یا اینکه عمال حکومت در دم خون آنها را جاری می‌کردند.

چنانکه احصا شد و بیش از ۳۰ عورتینه دیگر نیز به همین سیاق در قریه‌های طارم به ویژه گورخانا و کمرود شهید شدند. لعنت الله علی قوم الظالمین، قیامتی برپا بود، چنانکه زمین و آسمان از دود آه کودکان صغیر سیاه و قیراندود شده بود».

همچنین روایت‌های شفاهی در مناطق طارم و قاقازان نیز حکایت از این کشتار و گزارش این فاجعه دردناک را در استان قزوین تایید می‌کند.

اما آنچه که از این گزارش و روایت‌های شفاهی شاهدان عینی این حادثه برمی‌آید و نیز با توجه به تاریخ حرکت قشون تهران به سمت تبریز می‌توان نتیجه گرفت که این واقعه پیش از کشتار اصلی و حادثه کتابسوزان در تبریز در اوایل آذرماه سال ۱۳۲۵ روی داده در واقع نقطه آغازین این نسل کشی با قتل عام ۵۰ زن و کودک در روستاها و آبادی‌های قزوین آغاز می‌شود.

منبع: صبح قزوین – علی تقوایی

دوباره امتحان کنید

پارلمان اروپا در حمایت از اویغورها به حذف کالاهای چینی حاصل کار اجباری در بازار رای داد

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، قانونگذاران اتحادیه اروپا روز سه‌شنبه به ممنوعیت واردات و استفاده …

وزارت امور خارجه ترکیه: ادعای کذایی «نسل کشی ارامنه» جهت خرسند کردن گروه‌های افراطی غربی است

گادتب: وزارت امور خارجه ترکیه با انتشار بیانیه‌ای، اظهارات مقامات برخی کشورها درباره وقایع سال …

دیدگاهتان را بنویسید