شنبه , آوریل 20 2024
azfa

سحر شکری: جنبش زنان در آزربایجان

گادتب: جنبش زنان یک پدیده اجتماعی است که در میان زنان هر جامعه با متوسل شدن به آگاهی پدیدار می‌شود و خواستار برآورده شدن حقوق زنان و ایجاد فرصت متناسب با مردان است.

زنان بپا‌دارنده جنبش به طور مداوم هستند و پیوسته در جهت بهبود آگاهی مردم به ویژه زنانی که از وجود چنین حق و مطالباتی غافل مانده‌اند تلاش می‌کنند تا بتوانند به احقاق حقوق زنان و مقبولیت آنان درسطح جامعه بپردازند.

 جنبش زنان نسبت به جغرافیایی که در آن قرار گرفته، خواستار دگرگونی و یا اصلاحات خاصی در بستر جامعه‌ خویش است.

یعنی با این‌که جنبش زنان با حرکت مداوم و پیوسته برای برچیدن یا اصلاح جنسیت‌زدگی تلاش می‌کند و در این معنا جهان شمول و فراگیر به نظر می‌رسد اما در هر جغرافیایِ خاص، با فرهنگ و آداب و رسوم و حافظه‌ تاریخی مختص به خودش، مطالبه حقوق‌ خاصی را دنبال می‌کند، مثلا نمی‌توان گفت مطالبات زنان غربی با مطالبات زنان شرقی یک‌سان است، پس جنبش زنانِ هر ملتی نیازمند اولویت‌بندی اساسی نیازها و مطالبات خاص خودش می‌باشد.

در جامعه‌ ایران نیز هر چند در دهه‌های اخیر مشارکت زنان در نقش‌های اجتماعی افزایش یافته، اما این افزایش ناشی از آگاهی درونی نبوده و بیشتر وارداتی از غرب بوده، برای همین مطلوبیت چندانی به دست نیاورده و نتیجه‌ آن مصرف‌زدگی ، دل‌بستگی به سطحیات ظاهری، مانکن‌محوری، فروکاستن نهاد خانواده و… بوده است. از طرفی همین عامل یکی از عوامل یک‌سان‌سازی خلقیات زنان در بوم‌های مختلف درون جغرافیای ایران نیز به شمار می‌آید. اما حافظه‌ تاریخی ملت‌های ساکن ایران نگرش متفاوتی به زنان داشته‌اند و این نگرش در آزربایجان از جایگاه خاصی برخوردار است.

باگذر از تاریخ آزربایجان با نوعی ارزش به زنان مواجه می‌شویم، از جایگاه زنان در اسطوره‌های دده قورقود گرفته تا اهمیت به نقش مادری در ادبیات و سروده‌های “آشیق‌ها”، هر چند این ارزش حقوق زنان را در دنیای مدرن محقق نمی‌سازد، اما حافظه‌ تاریخی آزربایجان پتانسیل برآورده ساختن آن را نیز دارد، چنان که اولین جنبش مدرن زنان نیز در آزربایجان شکل گرفت،

“جمعیت نسوان وطن‌خواه” به عنوان اولین جنبش زنان با ترویج حقوق زنان و بهبود شرایط دختران در عصر مشروطه به وجود آمد، این سازمان نشریه “نسوان وطن‌خواه” را منتشر می‌کردند و در پی فعالیت هایی مانند برگزاری کلاس‌های تحصیلی دختران و تاسیس بیمارستان برای زنان فقیر و برگزاری جلساتِ‌ سخنرانی.. بودند که با آمدن حکومت پهلوی بساطشان بر‌چیده شد.

هم چنین درسال ۱۳۲۴ با قدرت گرفتن موقتی آزربایجان در فرقه‌ دموکرات برای اولین بار در آزربایجان به زنان حق رای داده شد.

اما با توجه به این حافظه‌ تاریخی وضعیت امروز زنان آزربایجان آن‌چنان که باید شایسته‌ آنان نیست و بدیهی است که از خود بپرسیم چرا امروزه آزربایجان هیچ فعالیتی در جنبش زنان ندارد و به طور کلی منزوی شده و در بطن جامعه هیچ نشانی ازخود بروز نمی‌دهد؟

آیا حرکت ملی آزربایجان به عنوان مدعی جریان روشن‌فکری در این جغرافیا توانسته است به این دغدغه بپردازد و مطالبات زنان را با مطالبات خود هم‌سو سازد؟؟ یا همواره با نگاهی ابزاری به زن در پی منافع خویش است؟؟

آیا آزربایجان به این تنزیل منزلت تن داده و نیمی از جامعه‌ خود را به باد فراموشی سپرده است؟؟

آیا جنبش زنان آزربایجان با جنبش زنان مرکز نشین و یا جنبش زنان غربی مطالبات یک‌سانی دارد؟؟ در غیر این‌صورت تفاوتشان در چیست؟؟

زنان آزربایجان با توجه این‌که به حاشیه کشانده شده‌اند و دغدغه‌ ملی دارند، آیا می‌توانند با زنان مرکزنشین احساس هم‌دردی داشته باشند و فعالیت خویش را با یکدیگر هم‌سو کنند؟؟ یا باید هویت مستقلی برای خود تعریف کنند؟؟

تصعید منزلت آزربایجان برای بهبود وضعیت زنان در گرو پاسخ به سوالاتی مشابه است


.(گادتب هیچگونه مسئولیتی در مقاله فوق ندارد)

دوباره امتحان کنید

با بازگشت ۴ روستای قازاخ توافق حاصل شد

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، کمیسیون دولتی تعیین حدود مرزهای دولتی بین جمهوری آذربایجان و …

دستگیری تروریست کرد حمله کننده به مجری سالن در ورزشگاه اورمیه

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، روابط عمومی دادگستری آزربایجان غربی می‌گوید در پی انتشار فیلم …

دیدگاهتان را بنویسید