گادتب: خلعتپوشان، تنها اثر به جا مانده از تبریزِ دوره صفوی، و در عین حال، آخرین بازمانده باغهای تاریخی این شهر است. این مجموعه چشمنواز، از خانواده «باغهای آذربایجانی-ایرانی» است، اما بر خلاف سایر خویشان خود در اصفهان و کرمان و یزد و شیراز، زخم بسیار از بیمهری دوران دیده و حتی در میان تبریزیها نیز چنان که باید و شاید، شناختهشده نیست.
کریم میمنتنژاد، کارشناس تاریخ و تبریزپژوه، با اشاره به پیشینه و کارکرد مجموعه خلعتپوشان، میگوید: این باغ، در ورودی جاده قدیم تبریز تهران، محل استراحت مقامات و استقبال از میهمانان دولتی بود. این افراد، وقتی وارد تبریز میشدند، در بدو ورود، ساعاتی را در این باغ استراحت، و جامه نو بر تن میکردند. وجه تسمیه باغ، به همین کارکرد برمیگردد.
کنگرههای خلعتپوشان چطور غیب شد؟
کتاب «تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجری» به نقل از نادرمیرزا، مورخ نامی قاجار، باغ خلعتپوشان را «قصر» توصیف کردهاست. آنطورکه این اطلس تبریزشناسی نوشته، بنای هشتضلعی و سهطبقه خلعتپوشان، در میان دریاچهای بزرگ، مستقر بودهاست. اما امروز دیگر نه از آن قصر خبر است و نه از استخرش. خلعتپوشان در تاریخ سال 1377 با شماره 2010 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاست؛ اما مانند خیلی از آثار تاریخی، «ثبت ملی» نتوانسته ضامن حفظ بنا باشد. در تصاویر تاریخی، کنگرههای زیبای طبقه سوم برج، خودنمایی میکند. این کنگرهها تا همین چند سال پیش، پابرجا بود. اما معلوم نیست، چه کسی و با چه جرأتی، آن دندانههای زیبا را از بنایِ تاریخیِ ثبتملیشده زدودهاست؟
پیگیریها نشان میدهد دندانههای کنگره، چند سال پیش، توسط یک کارگر بنّا پُر شده است! این که چه کسی برای مرمت اثر تاریخی، عَمَله و بنّا گرفته، معلوم نیست اما در هر حال، بعید به نظر میرسد این اتفاق، به دور از چشم عوامل دانشگاه، امکانپذیر میبود.
صرفاً جهت ثبت در تاریخ: «ایزوگام خلعتپوشان»
سعید احمدزاده، از علاقهمندان میراث فرهنگی است که در فضای مجازی با مطالب تاریخی و تصاویر معماریسنتی شناخته میشود. او در دورهای، در مسیر رفتوآمد به دانشگاه، تغیرات خلعتپوشان را در نظر داشته و تخریبات آن را با گوشی خود، ثبت و مستند کردهاست.
احمدزاده، خلاصهای از مستندات خود را اینگونه ارائه میدهد: اسفند سال 87 عکسی از برج انداختم. البته برف باریده بود. کنگرههای برج، سالم بودند و تعدادِ درختهایِ دور تا دور برج، بسیار بیشتر از امروز بود. رودخانه مجاور نیز تمیز و نسبتاً پُرآب بود.
این علاقمند آثار تاریخی، اضافه میکند: دی ماه سال 93 یک عکس دیگر از بنا انداختم؛ در حالی که کنگرهها، از بین رفته بودند و بالای بنای تاریخی ایزوگام شدهبود! در و پنجرهها همه باز بودند و درختان هم کمتر شدهبود. همان زمان، بخشی از مجموعه را با تراکتور مسطح کردند و یک پل هوایی کنارش زدند. رودخانه مجاور هم کمآب و پُر از آشغال شدهبود.
شروع نابودی خلعت تبریز؛ رد پای «پهلوی» در خلعتپوشان
بخش اعظمی از ریشه نابودی بناهای تاریخی، به دوره پهلوی بر میگردد. پهلویها که سودای «دروازههای تمدن» داشتند، با تخریب و حذف بناهای تاریخی، به ویژه آثار قاجار، به خیال خودشان، سنتهای منسوخ را که باعث عقبماندگی کشور بود، از میان برداشتند. با توسعه شهر، در دهههای 60 و 70، باغها و قناتهای تاریخی تبریز، یکی پس از دیگری حذف شدند. خلعتپوشان، تنها اثر به جا مانده از تبریزِ دوره صفوی، و در عین حال، آخرین بازمانده باغهای تاریخی این شهر است.
امروز در خلعتپوشان چه میگذرد؟
این باغ، طی فرآیندی که امروز اطلاعی از کموکیف آن در دست نیست، در سال 1345، به تملک دانشگاه تبریز رسیده و هماکنون، در زمینی به وسعت بیش از 260 هکتار، با عنوان «ایستگاه آموزشی و تحقیقاتی خلعتپوشان» از فضاهای دانشکده کشاورزی به شمار میرود.
«اینروزها این اثر تاریخی نشست کرده، حرکت رانشی هم داشته است از طرف دیگر احتمال تلاقی امتداد اتوبان پیامبر اعظم با بخشهایی از باغ» یکی دیگر از نگرانی ها در مورد سرنوشت عمارت خلعت پوشان میباشد.