چهارشنبه , آوریل 24 2024
azfa
تازه ها

محسن غایب‌زاده: افول همگرایی برخواسته از ذهنیتی سانترالیسمی

گادتب: ایران به عنوان کشوری کثیرالمله در یک قرن گذشته در میان کشورهای مشابه یک رفوزه‌ به تمام معناست!

پدیده‌ای بنام بیداری ملی که از پیشروان جریانات سیاسی در قرن معاصر محسوب می‌شود، کشورهایی نظیر ایران را بیشتر در معرض آزمونی قرار داده که سرنوشت آینده‌شان را تعیین خواهد نمود.

برخی از این کشورها حتی توانایی ورود به این آزمون را نیز نداشتند و فروپاشی را به خرج هزینه در مقابله با این پدیده ترجیح دادند مثل شوروی. و برخی کشورها راه مبارزه با این پدیده را در پیش گرفتند که با شکست مفتضحانه همراه بود مثل یوگوسلاوی…

اما راه سومی که اکثر این کشورها انتخاب کردند مناسباتی بود که نوعی همگرایی را میان ملل ساکن بوجود می‌آورد و آن احقاق حقوق تمامی ملل ساکن با تنوع زبانی متفاوت بود. نظیر بسیاری از کشورهای اروپایی مثل سوییس و اسپانیا و بریتانیا و غیره.

نوع رفتار حاکمان ایران در یک قرن گذشته در مواجهه با این پدیده رفتاری آزمون و خطا گونه بوده و هر بار هم رفوزه گشته است.

بعد از جنگ جهانی اول و با رویش جوانه‌های ملی‌گرایی در جغرافیای ایران حاکمان وقت ایران سعی در نادیده گرفتن این پدیده گرفتند که منجر به تشکیل فرقه‌هایی ملی‌گرا در آزربایجان و کردستان و گیلان و اهواز گشته و بعد از جنگ جهانی دوم آزربایجان و کردستان از ایران جدا شد که بعد از شش ماه بنا بر خودمختاریت این مناطق توافق امضا شد، تصمیم مرکزیت برای توافق برای خودمختاریت تصمیمی همگرایانه بود اما نقضی که با یورش ارتش پهلوی و قتل عام در آزربایجان و کردستان صورت گرفت واگرایی‌ای را در ایران نهادینه نمود که نشأت گرفته از ذهنیتی سانترالیسمی بود.

شکافی که می‌شد مدیریت کرد، تبدیل به گسلی سیاسی مابین مرکزیت و این مناطق شد!

تصمیمات اجتماعی و سیاسی‌ای که در آزربایجان و کردستان گرفته می‌شد جدای از مرکزیت بود.

هرچند راهی که آزربایجان و کردستان انتخاب کردند مجزا از هم بود اما در هر صورت موازی با مرکزیت نبود. کردستان دست به سلاح برد و آزربایجان مبارزه‌ی مدنی را پیشه کرد.

طوری که محمدرضا پهلوی در اولین مصاحبه بعد از فرار از ایران قیام ۲۹ بهمن تبریز و پیرو آن انقلاب ۵۷ را متصل به جریانات ملی‌گرایان آزربایجان کرده و خطر تجزیه ایران را تأکید کرد. هرچند اتهام تجزیه طلبی از سوی محمدرضا پهلوی مثل همیشه شانتاژی بود برای سواستفاده از احساسات ایران  دوستان، اما بعد از انقلاب جریاناتی که ملی‌گرایان مسلح در کردستان انجام دادند و مطالبات ملی‌که انجمن آزربایجانیان در قانون اساسی گنجاندند، نشان داد که شاه مخلوع ایران از مسئله ملی در ایران و پایگاه اجتماعی مطالبات ملی در بین ملیتهای غیر فارس زبان آگاه است.

آری! تجزیه طلبی بالنفسه واگرایی‌ست اما کنش‌هایی که سبب تجزیه‌طلبی میشوند بالفطره واگرایی ایجاد می‌کنند و تفکر سانترالیسمی شدیدترین کنش برای بروز تجزیه‌طلبی‌ است.

محکوم کردن جریانات مدنی و ملی در آزربایجان و نقاط مشابه دیگر به تجزیه‌طلبی و پانتورکی و غیره، دمیدن در شیپور واگرایی‌ست…

همگرایی یعنی توازن مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بصورتی همگن.

به بیان ساده‌تر به‌ رسمیت شناختن هویت و حقوق ملتهای ساکن ایران و رفع تبعیضات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زبانی…

دوباره امتحان کنید

پارلمان اروپا در حمایت از اویغورها به حذف کالاهای چینی حاصل کار اجباری در بازار رای داد

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، قانونگذاران اتحادیه اروپا روز سه‌شنبه به ممنوعیت واردات و استفاده …

وزارت امور خارجه ترکیه: ادعای کذایی «نسل کشی ارامنه» جهت خرسند کردن گروه‌های افراطی غربی است

گادتب: وزارت امور خارجه ترکیه با انتشار بیانیه‌ای، اظهارات مقامات برخی کشورها درباره وقایع سال …

دیدگاهتان را بنویسید