گادتب: با فرا رسیدن موسم انتخابات مجلس، برخی از دوستان، از من خواستهاند تا نظرم را در خصوص مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات بیان نمایم. لذا ضمن احترام به نظرات مخالفان و پرهیز از ورود به مباحثات جنجالبرانگیز در مورد انتخابات، صرفاً نظر شخصی خودم را در چهار بند به شرح ذیل تقدیم مینمایم:
1- شکی نیست که مشارکت در انتخاباتی که هم از لحاظ شکلی و هم از لحاظ محتوایی فاقد ویژگیها و ضرورتهای یک انتخابات آزاد میباشد، نمیتواند با دیدگاههای اینجانب همخوانی داشتهباشد. به ویژه اینکه، نه تنها هیچ یک از طیفهای حاضر در صحنه انتخابات بلکه حتی هیچ یک از کاندیداهای تأیید صلاحیتشده نیز نمیتوانند مورد تأیید شخص من قرار گیرند. لذا، من هم نمیتوانم شرکت در چنین انتخاباتی را تأیید و توصیه نمایم.
2- تجربه دورههای قبلی نیز نشان داده که حتی نمیتوان به بهانه توسل به مطالبات حداقلی خواستار مشارکت در انتخابات، تحت عنوان کنشهای تاکتیکی، شد و برای کسانی که به هیچوجه به خواستههای ما اهمیت نمیدهند و صرفاً در ایام انتخابات به یاد ما میافتند، بازارگرمی کرد.
3- تاکتیک انتخاباتی و لزوم مشارکت در انتخابات تنها در مواردی میتواند مطرح شود که عدم مشارکت در انتخابات، زمینه را برای سوء استفاده عناصر فرصتطلب فراهم سازد. کما اینکه، به دلیل شرایط خاص حاکم بر برخی از شهرهای استانهایی همچون آذربایجان غربی، گیلان، همدان و… مشارکت در انتخابات در آن شهرها اجتنابناپذیر است.
4- با توجه به اینکه علتالعلل آسیبپذیری ما در برابر فرصتطلبان، در شهرهایی همچون اورمیه، تنها و تنها تعدد غیر قابل مقایسه کاندیداهاست، لازم است با تمام توان کاندیداهایی را که شانس انتخابشدن ندارند و حضورشان در عرصه انتخابات تنها موجب پراکندگی آرا میشود، تحت فشار قرار داد تا نسبت به انصراف از کاندیداتوری اقدام نمایند.