گادتب: مدرنیته به عنوان بستر و زمینه مدرنیسم جریانی قاعدهگرا و نظممحور بود که از ۱۶۰۰ میلادی شکل گرفت، علاوه بر آن مدرنیته حوزههای مختلفی را درنوردیده است، ازجمله؛ فلسفه، که به شکل فلسفه مدرن ظهور کرد.
اساسیترین ویژگی تفکر مدرن را میتوان اومانیسم، عقلانیت، اخلاقگرایی سکولاری و همچنین فردگرایی متدولوژیک دانست، علاوه بر این ویژگیهایی چون سکولاریسم، ناسیونالیسم و لیبرالیسم از ویژگیهایی هستند که گاهی در دوران مدرنیته نمایان شدهاند. به زبان ساده؛ نوگرایی یا مدرنیته به معنای نوعی جنبش فکری در زمینههای مختلف و کنار گذاشتن برخی از سنتهای قدیمی است. اما چرا مدرنیته به سمتی حرکت کرده که جایگاه و هویت زنان را نادیده گرفتهاست؟
آنچه در مدرنیسم اهمیت دارد عینیتگرایی، عملی که عینیتپذیری آن بیشتر باشد از اهمیت بیشتری برخوردار بودهاست. بنابراین در مدرنیته توجه بیش از حد به عینیتگرایی و تاکید بر تفاوتهای بیولوژیکی بین مرد و زن این تصور را به وجود آورد که کارهایی که مردان برای جامعه در روند توسعه انجام میدهند از عینیت بیشتری برخوردار هستند و زنان قادر به انجام چنین خدماتی برای پیشرفت و توسعه نیستند بنابراین در دوران مدرنیته عینیتگرایی بهصورت غلبه قدرت یک طبقه و انسان به طبقه و انسان دیگر است.
در واقع مدرنیته هویت واقعی زنان را مربوط به ویژگیهای زیستی و بیولوژیکی آنان دانست و ویژگیهایی را بواسطه آن زنان قادر به انجام کارهای حرفهای و سخت که لازمه پیشرفت و تلقی میشد، خود به خود زمینه حذف آنها را از عرصههای فوق فراهم ساخت.
در مدرنیته تعلیم وتربیت زن از آن جهت که نقش اساسی را در جامعه ایفا نمیکنند و نقشهای موثر جامعه بر عهده مردان است، نمیتواند یک تعلیم و تربیت فنی و مهارتی باشد.
از آنجایی که تعلیم و تربیت به منظور رشداجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره انجام میگیرد تعلیم و تربیت زنان را بخاطر اینکه از این حیطهها به دور هستند، میتوان آنهارا محدود، خاص و تنها برای ارضای نیاز مردان دانست.
نگاه مرد محور رایج در مدرنیسم خود به خود زمینه تعلیم و تربیت زنان را فراهم ساخت، چنانکه بعضی از دانشمندان مثل بویل و نیوتن حتی ازدواج و زندگی با زنان را مانع علمآموزی و پژوهش میدانستند، بنابراین تعلیم و تربیت زنان کمکم به سمت جنبههای غیرعلمی و غیراجتماعی سوق پیدا کرد و آموزشهای احتمالی آنان بیشتر به سه حیطه؛ کودکان، کلیسا و آشپزخانه محدود گشت.
پس میتوانیم کارکرد تعلیم و تربیت مدرنیستی را دامنزدن به تفاوتهای طبقاتی-جنسیتی و تشدید نابرابریهای اجتماعی بدانیم.