ادتاج اتحادیه دمکراتیک ترک آذربایجان جنوبی
گادتب: تالشها به صورت پراکنده در ارتفاعات زندگی میکردند و در جلگه ساکنان تورک و بعد گیلک در اکثریت میزیستند، که در غرب گیلان تورکها و به سمت شرق گیلکها ساکن بودند.
در اواخر رژیم منحوس پهلوی تالشها را به سمت جلگه سرازیر ساختند و بعد از انقلاب که در جنگلها درگیری زیادی با گروهکها در گیلان صورت گرفت ،سرعت تخلیه جنگلها زیاد شد.
پروژه تالش سازی منطقه و در پی آن تاسیس استان تالش از بعد اتمام جنگ ایران و عراق کلید خورد .
باید نام تالش رسمیتر میشد و به همین منظور شهری به نام هشتپر را با بیش از 70درصد ساکنین تورک و بقیه گیلک و تالش به یکباره ،به شهرستان تالش تغییر نام دادند.
و شهری که تمام نمایندگان مجلس ، شهرداران،مدیران ،معلمان و…..تورک بودند به یکباره با مهندسی عجیب و حمایتهای تهران ،تورکها از صفحه مدیریتی و اداری پاکسازی شدند و جوانان تورک هشتپر مجبور شدند برای داشتن شغل آواره غربت شوند و ترک وطن کردند، همین تغییر نام هشتپر و نامگذاری آن هم با آن درصد ساکن در شهر ،حس مالکیت را به تالشها بخشید و سیل مهاجرت به شهرها را سرعت بخشید و چون مهاجرین برای سهولت زندگی در شهر زبان میزبان را فرا گرفتند.
در چند سال اخیر این پروژه تالش سازی و فعالیتهای اختلاف افکنانه فاز جدیدی به خود گرفته ،و رو به سوی خشونت به خود میگیرد که همان پانتالشیسم است ،اعم از شکستن شیشه اتوبوسهای اردبیل، کتک زدن مسافران تورک زبان در جلوی چشمان خانواده شان، تخریب تابلو های تورکی مناطق مختلف منطقه، فحاشی و ناسزا در فضاهای مجازی به تورکها، اختلاف اندازی بین گیلکها و تورکها با راه اندازی کانالها و گروهایی به ظاهر گیلک و درباطن تالش کانالهای تبلیغی علیه تورکها بامدیران پانتالش مثل کانال باران نقره ای ،کاسپین، کانالها و گروههای افراطی که جز تلاش برای درگیری وساختن تنشها چیزی را دنبال نمیکنند مثل مجله مجازی تالش، تالشه ملت، افشای پانترکیسم، کاسپی، و…
البته پدران معنوی این جریان فکری را در ارمنستان و طهران باید پیدا کرد!!!
این جریان فکری شدیدا مجذوب ارمنستان هستند و ارتباط و رفت آمد زیادی با هم دارند به طوری که رادیو تالش در مناطق اشغالی قره باغ تاسیس کردند،رهبر تالشهای ساکن جمهوری آزربایجان در ایروان زندگی میکند، زبان تالشی در ارمنستان تدریس میشود، مدارک دانشگاهی به فعالان تالش اهدا میشود.
در این مقاله با تمام خلاصه نویسی ،که نیاز به کتابی مفصل است ،سعی دارد علل ظهور تفکرات ضد تورک و جریانات تهاجمی به تورکها اعم از پان ارمنی و پان کرد و پان تالش با هدف تاسیس ارمنستان بزرگ ،کردستان بزرگ،و تالشستان بزرگ ،بر روی سرزمینهای آزربایجان را بیان کند ،که نشان از عمق نقشه های اتاق فکر غرب و آنتی تورکها دارد و نقشه استان تالش و تجزیه استان گیلان پلان اول تالش بزرگ است.
با این نفرت پراکنی و تورک ستیزی که از جانب پان تالشهای به ظاهر فعالان فرهنگی تالش دیده میشود آینده پر تنش و وحشت ناکی برای شهرها و مناطق تورک غرب گیلان مشاهده میشود…
تالشها در برنامه های اتاق فکر تورک ستیزان و فارسگرایان چند کارکرد دارند:
اول از تالشها با تقویت حس تورک ستیزی و نفرت از تورکها به عنوان یکی از چند اهرم فشار برجمهوری آزربایجان استفاده میشوند.
دوم جلوگیری از سرعت گیری در جهت ترویج و رواج زبان تورکی و توسعه جامعه تورک.
سوم مشغول ساختن افکار عمومی و تمرکز ،فعالان مدنی آزربایجان از اصل معضل و مسئله یعنی شونیسم فارس و درگیری با موج و جبهه جدید تورکستیزی که اتفاقا پانتالشها هم خوشحال میشوند که مورد توجه و حمایت مراکز قدرت و حاکمیت قرار بگیرند.
و از یک طرف دیگر اتحادی بین فعالان پان تالش و ارمنی و کرد بر قرار ساختند که این مثلث مبارزه بر اساس اولویت تورک ستیزی و سرزمین گیری از آزربایجان شکل گرفته که تا حدودی بر سرزمین گیری ارامنه و کردها در عراق، تورکیه،سوریه و ایران آشنا هستید.
