گادتب: امروز سالروز تولد سعید خلیل زاده ی سلماسی ، از مبارزان حقیقی جنبش آزادی خواه مشروطه است .
سعید سلماسی چهارم مارس سال ۱۲۶۷ شمسی در دیلمقان ، مرکز ولایت سلماس چشم به جهان گشود .
شهر تاریخی سلماس از جمله کانون هایی بود که در درگیری مشروطیت مردم غیورش با به اهتزار در آوردن پرچم آزادی خواهی در این جنبش شرکت کرده و در راه به ثمر رساندن آن از ایثار جان و مال خود دریغ نکرده اند .
در این نهضت ، مردان از جان گذشته ای از میان دلاوران این دیار برخاستند و به زعامت روحانیت مبارز حاج پیشنماز سلماسی سینه سپر کرده و مردم به پا خاسته ی این سامان را رهبری کردند و برای همیشه نام نیکی از خود به یادگار گذاشتند که از جمله آن ها زنده یاد سعید خلیل زاده ی سلماسی است .
وی آزادی خواهی شوریده سر و نویسنده و شاعری توانا و سخنوری چیره دست و جوانی سراپا غیرت و مردانگی بود .
کریم طاهرزاده بهزاد (از فعالان مشروطه خواهی در تبریز) ، کوشندگان مشروطیت در آزربایجان را به چهار گروه تقسیم می کرد که شادروان سعید سلماسی را در رده ی نویسندگان و سخنگویان عمده به حساب آورده است .
سعید در راه بنیاد فرهنگ نوین در سلماس از هیچ کوشش و مجاهدتی دست نکشید و اولین مدرسه را هم به سبک نو در سلماس با نام دبستان سعیدیه تاسیس کرد .
پدر و جد سعید در باکو به امور ملک داری و تجارت مشغول بودند ، به همین جهت نیز در معادن نفت باکو صاحب املاک بودند .
سعید به همین مناسبت پس از مدتی کسب دروس مکتبی ، به باکو رفت و در مدت اقامت خود در باکو با برادران اوروج اوف که در آن جا با تأسیس چاپخانه به نشر کتب سودمند ادبی و تاریخی ، داستان ها و ترجمه های آثار نویسندگان خارجی اقدام می کردند آشنا گردیده و با مطالعه ی کتب مختلف و افزایش معلومات خود ، باطن به افکار آزادی خواهی و حریت طلبی محبت وافر به هم رسانیده بود .
وی یک سال در باکو اقامت نمود و بعد به تبریز آمد و چاپخانه ای سربی را با دستیاری مرحوم مشهدی محمدعلی مطبعه چی ، در مغازههای مجیدالملک دایر کرد .
مشروطه طلبان دسته دسته انجمن برپا کرده و همین وقت نیز آزادگان دیلمقان (مرکز سلماس) ، با تشکیل کمیته و مجامع مختلفی در توسعه ی نهضت مشروطیت و استحکام اساس آن می کوشیدند .
ناگفته نماند آن روزها ، انجمن ۱۴ نفری آزادی خواهان سلماس که سعید نیز از موسسین آن به شمار می رفت ؛ از بد کاری سخن چینان و اندیشه های ناپاکان بی خبر نمانده بودند .
بدین جهت چنین صلاح می دانستند که مجالس روضه ترتیب داده ؛ گاه و بی گاه در چنین محافلی مذهبی گرد آیند و پس از پایان مجلس به مذاکرات لازم درباره ی مرام جمعیت به اقدامات خیر خواهانه آن بپردازند تا به زعم خود هم از این راه به ثواب اخروی و هم به صلاح و خدمت مردم برسند .
سعید پس از به توپ بسته شدن مجلس به استانبول رفت و مدتی در آن شهر اقامت نمود ؛ سپس با جوانان ژون تورک آشنا شده و از افکار ایشان ، متأثر گردید .
زنده یاد هر جا بود با استفاده از تمام وسایل ممکنه ، با قلم و بیان و با شجاعت کم نظیری در انقلاب شرکت داشت ؛ جوانی فداکار ، هنرمند ، درستکار و حقیقت پرست بود .
جمعیت اتحاد و ترقی از جمله گروه های پیشگام آن روزهای تورکیه بود که توسط وی همکاری خود را با انقلابیون میهمان آغاز کردند و حتی تعدادی از آنان در پیکارهای آزادی بخش ملت آزربایجان شرکت کردند .
او در سال ۱۲۸۸ شمسی و در سن ۲۱ سالگی در حوالی خوی و در محلی به نام حاشیه رود در درگیری میان مستبدان و مشروطه خواهان به شهادت رسید .
روحش شاد
منابع :
بزرگان و سخن سرایان آذربایجان غربی – هیأت مولفان : محمود رامیان ، علاالدین تکش ، محمد تمدن ، ۱۳۴۶ – صفحه ی ۱۳۵
روزنامه ی فریاد ارومیه ، ۱۳۲۵ ، شماره ی ۲۱ ، دوشنبه ۷ شعبان ، قیام آذربایجان و ستارخان صفحه ۳۰۸