گادتب: هویت هر شهر را مردم آن شهر شکل می دهند، از این رو با توجه به اینکه تبریز بزرگترین شهر تورک در آزربایجان بوده و دارای هزاران سال فرهنگ و تاریخ و تمدن تورکی است ؛ می توان از تبریز به عنوان قلب و پرچمدار هویت تورکی در آزربایجان نام برد.
تبریز شهری الگو برای سایر شهرهای آزربایجان و مکانی تاریخساز و تعیین کننده برای ملت تورک نیز به شمار می رود.
بدون تبریز آزربایجان فاقد قلب و مرکز است.
از این روی تحریف هویت تورکی تبریز و سعی در برهم زدن ترکیب جمعیتی آن مستقیما اعلام جنگ با آزربایجان شمرده می شود.
در طول تاریخ دولتها و اقوام متعددی سعی داشتند تا با حاکمیت بر تبریز و سلطه بر آن کل آزربایجان را به سیطره خود درآورند ، گرچه تمامی متجاوزان و سلطه گران در نهایت شکست خوردند و تبریز همچنان سرفراز و جاودان قلب آزربایجان باقی ماند و همه آنهایی که چشم طمع به تبریز داشتند شکست خورده و از بین رفتند.
ولی مدتی است که برخی نهادهای دولتی مخصوصا دانشگاهی و وزارت ورزش و جوانان و سایر نهادها در یک هماهنگی مشکوک و مغرضانه و با همکاری برخی از چهره های کورد سعی دارند تا تبریز را نه یک شهر تورکی که یک شهر تورکی_کردی نشان دهند.
در کنار این رفتارهای تورک ستیزانه موج مهاجرت اکراد به تبریز و خرید ملک و مغازه و استفاده از نامهای مجعول همچون تاوریژ در نام مغازه ها و شرکتهای این مهاجران و سکوت مسولان استان و شهرستان در قبال این تحرکات ضد آزربایجانی جلب توجه می کند.
کوردها به این نتیجه رسیده اند که می توانند با نفوذ در تبریز و اشغال نرم بخشهایی از آن در فردا روز با ایجاد مشکل در قلب آزربایجان ، وارد معامله شده و در غرب آزربایجان به امتیاز گیری بپردازند.
در واقع اکراد برنامه ریزی کرده اند که اگر در تبریز نجنگند مجبور خواهند شد در سویوق بولاق و بی کندی و … بجنگند.
تروریستها می خواهند با فشار بر تبریز و ادعای ارضی نسبت به آن آزربایجان را وادار به دادن اورمیه و حتی کل غرب آزربایجان نمایند.
در این راه حمایتهای اقلیم شمال عراق و بعضی از قدرتهای جهانی و منطقه ای و نیز دولت ایران غیر قابل چشم پوشی است.
اکراد به خوبی می دانند که تبریز هیچگاه تبدیل به یک شهر کوردی نخواهد شد ولی سعی دارند تا با نفوذ و رسوخ در تبریز ، تبریز این بزرگترین شهر آزربایجان را تبدیل به کارتی برای قبولادن استیلایشان بر اورمیه نمایند ، در واقع فشار بر تبریز را عاملی برای تحقق نیات شوم اشغالگرایانه خود می دانند.
تنها با گسترش و رشد آگاهی ملی و فشار جامعه مدنی هم بر اکراد و هم بر حامیانشان در حاکمیت است که می توان مانع از تحقق این نیت شوم دشمنان آزربایجان گردید.
آگاهی بخشی گسترده ، هدفمند و سیستماتیک و اعتراضات مدنی و فشار مردمی و سامان یافته بر نهادها و مسولان از جمله گزینه هایی است که می تواند در این مورد مهم جوابده و کارساز باشد.
باید همگان آگاه گردند که آزربایجان خاکی برای پیشکشی به هیچ قوم و عشیره مهاجر بی گانه ندارد و هر گونه خاک فروشی و یا بی تفاوتی در این مورد تبعات بسیار زیانبار و جبران ناپذیری را برای ملت تورک به همراه خواهد داشت.
اتحاد نخبگان با عموم جامعه و افشای نیات شوم تروریسم کردی تبدیل به امری حیاتی شده است که هر گونه غفلت از آن هستی و هویت و حیات جمعی و ملی ما را دچار بحران و مشکلات عمیق و غیر قابل جبران خواهد نمود.