گادتب: تاثیر گذارترین اتفاق چهل سال اخیر آذربایجان، عدم مشارکت این منطقه در اعتراضات سبز 88 بود. این اتفاق از منظر ترکها سرآغاز مبارک ملت شدگی و خود آگاهی ملی آنها و از منظر مرکزگراها روز شوم شکاف در نیروهای فراگیر و سراسری کشور بود. هر چه که بود دلایل کوتاه مدت و بلند مدت مهمی داشت. از دلایل کوتاه مدت آن میتوان به کوچک انگاری مطالبات ترکها از طرف آقایان موسوی و کروبی و کلیپ توهینآمیز سیدمحمد خاتمی (که در همان ایام انتخابات منتشر شده بود) اشاره کرد که باعث فاصلهگیری ترکها از جنبش سبز شد. ریشههای بلند مدت این واقعه را باید در شش سال همکاری یکطرفه و قطع رابطه ده سالهای جستجو کرد که هرگز جدی گرفته نشد.
16 سال پیش از آن واقعه، جنگ قرهباغ توجه آذربایجان را به خود معطوف کرد. حتی هیئتهای عزاداری ترکهای تهران نیز در قبال کشتار مردم خوجالی توسط نژادپرستان داشناک عکسالعمل نشان دادند. حکومت ایران در کنار ارمنستان قرار گرفت و آنهایی که برای نقد دستگاه دیپلماسی ایران کوچکترین بهانهها را از دست نمیدادند، در این مورد سکوت کردند. انتخابات 1374 و حذف خارج از عرف دکتر چهرگانی از نمایندگی تبریز، این شهر را به کانون اعتراضات تبدیل کرد. صدها نفر راهی زندان شدند و رادیو تهران از اعدام پنج نفر خبر داد. شاهدان عینی تعداد اعدامهای روز 7 اردیبهشت 1375 را 31 نفر میگویند. همزمان با تبریز انتخابات اصفهان نیز متشنج شد. استاندار وقت اصفهان (اسحاق جهانگیری) برای اعتراض به اقدامات شورای نگهبان خود را به تهران رساند و مهدی کروبی در مجلس فریاد وامصیبتا سرداد ولی تبریز و کشتههایش دیده نشد تا حس بیگانگی ترکها تشدید گردد.
تیر 1378 آخرین همراهی و همکاری یکطرفه طیف گستردهای از ترکها با نیروهای سیاسی مرکزگرا بود. آنهایی که برای دانشجویان 18 تیر تهران دفاعیه مینوشتند دانشجویان مقتول 20 تیر تبریز را ندیده گرفتند و به صراحت گفتند که نباید وقایع تبریز در روزنامه ها منعکس گردد. سال بعد صدها هزار نفر به فراخوان قلعه بابک پیوستند تا به جدایی خود از نیروهای مرکزگرا صحه بگذارند. هفت سال قطع رابطه به ظاهر بیاهمیت با اعتراضات خرداد 85 و 86 تکمیل شد. تنها در چهار روز اول این اعتراضات 12 نفر به ضرب گلوله در خیابانهای تبریز، ارومیه، سولدوز و مشکین کشته شدند. حکومت سرکوب کرد و برخیهای تایید کردند. همان روز میشد رفتار آذربایجان را در قبال اعتراضات 88 حدس زد. دیگی که برای من نجوشد همان بهتر که نجوشد.
اتفاقات دو بازی گذشته تراکتور نشان میدهد که حکومت از حالا به استقبال «غوغای 98» رفته است و گربه آذربایجان دم حجله کشته میشود. آن دسته از نیروهای سیاسی که این وقایع را با سکوت و تایید نظاره میکنند، ممکن است در طوفانی که وقوعش را از حالا میتوان حدس زد باز هم خود را در میدان تنها ببینند و شاید هم بهتر است هرکس راه خود را برود.
ابراهیم رشیدی(ساوالان)