
گادتب: ایرانیها رهبران سیاسی کشورهایی مانند انگلیس، ژاپن، چین، افغانستان، ارمنستان و غیره را معادل و مساوی تمامیت آن کشورها نمیدانند ولی صدام دوره جنگ را معادل و مساوی عراق و همه متعلقات آن کشور را در لغت صدام و در قامت یک دشمن چپانده بودند و حالا اردوغان در ادبیات فارسی به جای تمامیت ترکیه نشسته است، چنانکه احمد زیدآبادی در جمله «ابتکار عمل روسها برای تشکیل نیروی حافظ صلح در منطقۀ قرهباغ و بخصوص علاقۀ رجب طیب اردوغان برای حضور نظامیان کشورش درچنین نیرویی» پوتین را معادل روسیه ندانسته ولی اردوغان را معادل ترکیه فرض کرده است.
احمد زیدآبادی مطلبی با عنوان «آتشبس در قرهباغ و موقعیت ایران در قفقاز» نوشته که تنها یکپنجم نوشته به موضوع آتشبس و موقعیت ایران ارتباطی دارد که آن پاراگراف هم در اصل تلاشی برای ایجاد رعب و وحشت از احتمال حضور نیروهای ترکیه در منطقه است. ایشان در این نوشته با کلی مِن و مِن مینویسند که ترجیحم در قبال این موضوع سکوت بود ولی علاقه به افشای این مهم «که تاریخ رابطۀ ارمنیان با ترکهای آناتولی با خون نوشته شده و کینههای به جا مانده از آن فجایع هنوز از دل مردم منطقه زدوده نشده» مرا براین نوشته واداشت.
آیا او نمیداند که قاراباغ ربطی به رابطه ارمنیان و ترکهای آناتولی ندارد یا قصد گل آلود کردن آب دارد تا سکوت و موضع غیراخلاقی خودش را ماستمالی کند. او حتی زمانی که از فصل الخطاب بودن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل سخن میراند راضی نمیشود به محتوای آن قطعنامهها که همگی دال بر حقانیت آذربایجان و محکومیت ارمنستان بود اشاره کند.
بسیاری از نویسندگانی که با این حدت و شدت برعلیه هویتطلبی غیرستیز و ملیگرایی افراطی نوحهسرایی میکنند مانند عمو یادگارهای تازه خارج شده از غار، فراموش میکنند که سیاستورزی خودشان در چارچوب دولتی است که سنگ بنایش همان ملیگرایی افراطی بوده و اینک نیز به نحوی توجیهگرا آن هستند. جان کلام نوشته زیدآبادی هشدار سفت و سختی به هویتطلبان اقلیتهای ملی ایران است که چیزی جز کشتار منتظرتان نیست. این پیام نویسنده با اشاره به کشتارهای سده اخیر و آوردن مثالهای بوسنی و هرزگوین و روآندا و تاکید بر این نکته که هویتطلبی «برخی نقاط جهان نیز تازه در حال ظهور و حیات تازهای است» وضوح بیشتری پیدا میکند. پاسخ ما به این پیام این است که اگر زمانی مسئله اقلیتهای ملی ایران به سمت کشتار حرکت کند سرکوب حکومتی، بیتوجهی و جانبداری امثال شماها از ملیگرایی ایرانی، باعث شده تا این زخم کهنه معالجه نشده و بسیار دیر سر باز کند و عفونت و کشتار آن دامن همه را بگیرد.