گادتب: اخیرا یکی از اعضای شورای شهر تبریز پیشنهاد داده تا ایستگاه متروی سهراه امین (شهید محققی)، با توجه به نام واقعی و قدیمی منطقه یعنی «کهنه میدان»، ایستگاه کهنه میدان نامیده شود تا بدین وسیله آن نام تاریخی نیز احیا شود ولی هنوز جواب مشخصی از شورا خارج نشده است.
در کتابی وقایع دوره نادرشاه را میخواندم که متوجه شدم قبرستان نزدیک دروازه عسگرخان اورمیه آن روزها، قارا صاندیق نام داشته است. برق این لغت چنان مرا گرفت که ادامه کتاب را رها کرده و به آن فکر کردم. براستی که قارا صاندیق نام بامسمایی برای قبرستان است. همچنین وقتی به جمله «اراضی محال دول اورمیه از قاشقا گدیک تا خان طاووس میباشد» برخورد کردم از خود پرسیدم آیا این لغات هنوز زندهاند یا دستگاه فارسیساز ایران آنها را نیز درو کرده است؟
چه تعداد از ساکنان محالهای دول، انزل (قاراباغ)، سومای، نازلی، بکیشلی، باراندوز و … با گذشته پرافتخار طوایف ایل افشار مانند گوندوزلو، ساتیلی، کهگهلی، قیرخلی، چاپیقلی، اَرَشلی، ترزیلی، بکیشلی و… آشنایند و نام هفت دروازه تاریخی این شهر؛ تورپاققالا، حازاران، بازارباش، شاهیوردو، عسگرخان، بالوو و ارک چقدر در مکاتبات رسمی و روزمره کاربرد دارد؟
اسامی واقعی محلات هر شهر در ساخت فضای ذهنی و شخصیتی یک شهروند بیتاثیر نیستند ولی تغییر دهندگان آن اسامی اصیل هیچ توجهی به بنای فرهنگی ساکنان آن نداشته و اسامی بیارتباطی را جایگزین آن اسامی میکنند برای مثال هر ساکن اورمیه می تواند ارتباط اقلیمی درهچایی، نوکئچر، گؤلاوستو، دوققوز پیلله و سوآنباری را درک نماید اما ارشاد، همافر، پنجراه و امام حسین فاقد آن ارتباط معنایی هستند که به کمک آنها بتوان درکی از جغرافیا و تاریخ آن شهر داشت.
قطعا لغات بسیاری مانند سامان میدانی، کؤمور میدانی و تزه میدان نیز در تقابل با لغت کهنه میدان قابل فهمند که زنده نگهداشتن هر کدام از آنها مانع فراموشی اسامی دیگر خواهد بود. حال باید منتظر نتیجه جلسه شورای شهر تبریز در خصوص نام ایستگاههای متروی آن شهر باشیم.