
گادتب: اظهارات توهینآمیز و تحقیرآمیز اسفندیار صادقی، مدیرکل آموزش و پرورش آزربایجان شرقی، بار دیگر پرده از چهره نژادپرستانه و استعمارگرایانهی نظام حاکم بر ایران را برداشت.
او با وقاحتی بیسابقه تلاش کرد استقبال پایین از رشته زبان و ادبیات تورکی را نشانهای از بیاهمیتی این زبان و بیمیلی مردم جلوه دهد، غافل از آنکه مردم تورک ساکن در جغرافیای ایران، قرنهاست که در زیر فشار سانسور، سرکوب و سیاستهای آسیمیلاسیون فرهنگی به سختی نفس میکشند.
این ادعا که «هیچکس انتخاب رشته نمیکند» نهتنها بیپایه است، بلکه انکار آشکار اراده مردمیست که بارها و بارها در هر فرصتی درخواست خود را برای آموزش به زبان مادری فریاد زدهاند. اما رژیم ایران، با ابزارهای امنیتی و دستگاههای اطلاعاتیاش، همواره کوشیده تا صدای این خواست را در گلو خفه کند. دانشجویانی که جرات کردهاند به زبان مادری خود عشق بورزند، تهدید شدهاند، احضار شدهاند و حتی از ادامه تحصیل محروم شدهاند.
افرادی مانند اسفندیار صادقی، که خود را در خدمت چنین نظام پوسیدهای قرار دادهاند، نه نماینده مردم، بلکه ابزار سرکوب فرهنگیاند. اینان نهتنها از درد و خواسته ملت تورک هیچ درکی ندارند، بلکه با تکرار گزارههای تحقیرآمیز، نمک بر زخم یک ملت میپاشند.
در کشوری که حتی اجازه آموزش الفبای زبان مادری نیز «تهدید امنیت ملی» تلقی میشود، چگونه میتوان انتظار استقبال عمومی از رشتهای داشت که از سوی نهادهای رسمی و غیررسمی، نشانهدار و هدف قرار داده شده است؟ ولی با این همه، فرزندان غیور آزربایجان با اطمینانی که از عواقب این خواسته اشان دارند باز هم به خاطر احقاق این حقوق اولیه شان پافشاری میکنند.
مبارزه برای حق آموزش به زبان مادری، بخشی جداناشدنی از مبارزه برای کرامت انسانیست. تاریخ، خائنانی چون صادقی را فراموش نخواهد کرد. ما با صدای بلند اعلام میکنیم: زبان مادریمان را، هویتمان را، و حقمان را پس خواهیم گرفت، با هر بهایی که باشد.
به امید تجلی آزادلیق،عدالت میللی حؤکومت
اظهارات تحقیرآمیز اسفندیار صادقی، مدیرکل آموزش و پرورش آزربایجان شرقی در مورد رشته زبان ترکی
گادتب: اظهارات توهینآمیز و تحقیرآمیز اسفندیار صادقی، مدیرکل آموزش و پرورش آزربایجان شرقی، بار دیگر پرده از چهره نژادپرستانه و استعمارگرایانهی نظام حاکم بر ایران را برداشت.
او با وقاحتی بیسابقه تلاش کرد استقبال پایین از رشته زبان و ادبیات تورکی را نشانهای از بیاهمیتی این زبان و بیمیلی مردم جلوه دهد، غافل از آنکه مردم تورک ساکن در جغرافیای ایران، قرنهاست که در زیر فشار سانسور، سرکوب و سیاستهای آسیمیلاسیون فرهنگی به سختی نفس میکشند.
این ادعا که «هیچکس انتخاب رشته نمیکند» نهتنها بیپایه است، بلکه انکار آشکار اراده مردمیست که بارها و بارها در هر فرصتی درخواست خود را برای آموزش به زبان مادری فریاد زدهاند. اما رژیم ایران، با ابزارهای امنیتی و دستگاههای اطلاعاتیاش، همواره کوشیده تا صدای این خواست را در گلو خفه کند. دانشجویانی که جرات کردهاند به زبان مادری خود عشق بورزند، تهدید شدهاند، احضار شدهاند و حتی از ادامه تحصیل محروم شدهاند.
افرادی مانند اسفندیار صادقی، که خود را در خدمت چنین نظام پوسیدهای قرار دادهاند، نه نماینده مردم، بلکه ابزار سرکوب فرهنگیاند. اینان نهتنها از درد و خواسته ملت تورک هیچ درکی ندارند، بلکه با تکرار گزارههای تحقیرآمیز، نمک بر زخم یک ملت میپاشند.
در کشوری که حتی اجازه آموزش الفبای زبان مادری نیز «تهدید امنیت ملی» تلقی میشود، چگونه میتوان انتظار استقبال عمومی از رشتهای داشت که از سوی نهادهای رسمی و غیررسمی، نشانهدار و هدف قرار داده شده است؟ ولی با این همه، فرزندان غیور آزربایجان با اطمینانی که از عواقب این خواسته اشان دارند باز هم به خاطر احقاق این حقوق اولیه شان پافشاری میکنند.
مبارزه برای حق آموزش به زبان مادری، بخشی جداناشدنی از مبارزه برای کرامت انسانیست. تاریخ، خائنانی چون صادقی را فراموش نخواهد کرد. ما با صدای بلند اعلام میکنیم: زبان مادریمان را، هویتمان را، و حقمان را پس خواهیم گرفت، با هر بهایی که باشد.
به امید تجلی آزادلیق،عدالت میللی حؤکومت