گادتب: به گزارش گادتب به نقل از میکروفون نیوز، اصغر فردی که همواره به عنوان یکی از چهره های نزدیک به نظام سیاسی و اطلاعاتی ایران شناخته شده و به انحای مختلف همواره سعی در توجیح سیاستهای این نظام متظاهر به دفاع از «اسلامیت» و «تشیع» و حتی به قول خودشان«آذری ها» داشته، در مقاله ای متفاوت و تحت عنوان «نگاه نزديك امنيتي يا حساسيت دورانديشانة علمي؟ ذلت التجاء به لابي ارمني» اقدام به نقد سیاستهای ارمنی ستایانه و ترک ستیزانه جمهوری اسلامی ایران کرده است.
به اصطلاح آش به قدری شور شده که صدای آشپز هم در آمده است.
شاید این نخستین مقاله از نوع خود به قلم اصغر فردی باشد که این چنین بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مواضعش در قبال آذربایجان و ارمنستان تاخته است.
عجیب است که در حال حاضر ایران با ایروانی همصدا و متفق شده که مفترقات متعدد ان دو به میزان مشترکات متعدد تهران با آذربایجان است.
اینک این مقاله بدون دخل و تصرف در پیش روی شما است:
” در ايران آحاد ميليوني ترك زبان زندگي ميكنند كه چون شفافتي در استاتيسطیقای ما نيست، نميدانيم چقدر اما با يك حساب سرانگشتي و حداقلي شمار تركزبانان ايراني بين 25 تا 30 ميليون نفرند. شماري در حدود نصف اين جمعيت در جغرافيائي ساكنند كه اگر امروز از دل آن استان اردبيل و گيلان و زنجان و غربي و شرقي هم درآيد، در تاريخ آذربايجان نام داشته است. همین 170 و چند سال پيش از پيكره ايران ملكي قهرا و كرها ربوده شد كه امروزه جمهوري آذربايجان نام دارد و از قضا مردمش هم درست به همان زبان و به همين دين و مذهبند كه اين آذربايجانيان چند ده ميليوني ايران.
در ايران قومي هم به نام ارمني از ديرباز زندگي ميكردهاند كه امروزه شمار آنها برحسب اظهارات خودشان كمتر از يكصد هزار نفر است.
از قضا اين قوم زير صدهزارنفري هم شيعه و مسلمان نيستند، مسيحياند.
از قضا يكي دیگر از اندامهاي همان پيكر ربوده شده. كشوريست به نام جمهوري ارمنستان.
از قضا بين اين دو جمهوري از صد سال پيش جنگهاي خونين اتفاق ميافتاد كه آخرينش منجر به اشغال ولايتي بهنام قرهباغ شد كه ما در ايران هزاران هم وطن با نامخانوادهگي قرهباغي داريم. مقام رهبري ما بيست و چند سال پيش در پاسخ استفتاء و استفهام فرمانده وقت نيروي قدس آقاي وحيدي قرهباغ را «خاك اسلام» خواندهاند. اگر هم كساني از اعضاء انجمن اسلامي ارامنة شرق طهران اين عبارت را تشكيك كنند، موارد ديگري از عبارات نظير مقام معظم رهبري در خلال بياناتشان راجع به قرهباغ موجود است. جمهوري اسلامي ايران بارها طي بيانات و قطعنامههاي رسمي داخلي و بينالملل آن واقعه را غصب و اشغال خوانده است.
بنده نويسنده در سال 1373 نخستين دوربين فيلمبرداري را به قرهباغ برده و فيلم هائي دارم كه پخش نكرده و در آرشيو نگهميدارم چون وهن به مقدسات موجب كينه و مهمتر از آن ایجاد جراحتي دیگر در عواطف مسلمانان ميشد. از جمله در داخل مسجد شوشا از صفحات قرآني فيلمبرداري كردهام كه با آن نجس انساني پاك شده است. برگي از سوره كهف آغشته به مدفوع انساني. (نعوذ بالله) با توپ منارههاي مساجد را برافكندهاند و مساجد را آتش زدهاند. بهگواهي همان فيلمها مسجد تاريخي شوشا را به طويلة نگهداري خوك تبديل كردهاند. تمام قبرستانهاي مسلمين را ويران كردهاند. بگذريم از ايروان كه بر روي قبرستان مسلمانان كارخانة كنياك ساختهاند و تمامي نام و نشانهاي مسلماني را از شهرها و محلات زدودهاند.
ما كاري با ارمنستان نداريم. به دليل مجاورت و جهات استراتژيك همكاريهاي ذويالجوانب هم داريم و خوب هم هست. چون آذربايجان با اسرائيل نزديك است و مرزهاي ما را به ارادة صهيونيستها سپردهاند، ما هم با ارامنه روابط داريم. اما !
آيا کودکانه نیست كه براي جلوگيري از رشد تركيگرائي در ايران ارامنة دشمن تركان را بياوريم و بر كرسي بنشانيم و در روزنامة شرق از آنها راهحل بخواهيم تا آن ارمني هم طي بيانات مسمومي جفت صفحة جريده را با انكار تاريخ و هويت اقوام ايراني مسلمان پر كند و ياوه بلافد؟
اين دهنكجي غيرمسئولانه هيچ بازتابي نخواهد داشت؟ به غيرت و شرف آذربايجاني بر نخواهد خورد؟ آيا جرياني ديگر هم ميتواند چند كارشناس از باكو بياورد و گونه دیگر همين لافهها را ببافند؟
آيا با اين كار به آن جريان دعوتيه درنمیآورید؟
با چيدن چند ارمني داشناك و چند عربدهکش وطنی آلت فعل مقتدران پنهان به پشت كرسي مسئلة تركيگرائي را حل ميكنيد؟
بر اساس مشاورتها و رهنمودهاي مشتي ابله پول بيزبان اين مردم گرفتار را خرج باشگاه آرارات میکنید تا بین ترکان سی میلیونی و صد هزار ارمنی بالانس ایجاد کنید؟ مردم ميداند كه ارامنه اگر پولي براي اين بازيها داشتند، فوتباليست خود را در باشگاهشان نگهميداشتند. با برگذاري پشتاپشت چنين گردهمائيهائي ـ كه سخنرانش بيشتر از شنوندهاش است ـ جز تحريك مردم و تقديم دو دستي بهانه و جرم به دست بهانهجويان مغرض و حيف و ميل مال ملت طرفي نخواهيد بست.
با انتشار جريدة فريدهئي در ازاء هزينة صد ميليوني بر هر شماره در قطع روزنامة كيهان و خراشيدن و تحريك حساسيت مشتي جوانان تركيستا به موج ناموجود بدل ميزنيد؟ ما با خودمان دشمني داريم؟ با ملت خودمان دشمنيم؟ اين چه هموطني و همكيشي و همديني و همدرديست كه دشمن غاصب همزبان و همكيش پارة تن مرا بياوري و بر مصطبه بنشاني كه ميخواهي بر چند نیمتركينويس خام ركب بزني؟
مگر تركان ايران همان ايرانسازان هزارسال نيستند؟ مگر شاه اسماعيل وقتي به جنگ مراد عثمانی و شيبك ازبک و شروانشاه قفقازی ميرفت دعوي تركي در سر داشت؟»