گادتب: در مورد جنگ اول جهانی، و دلایل و نتایج آن کتب و مقالات بیشماری نوشته شده است که هر یک از دیدگاه خاصی آن را بررسی کرده است.
از منظر ملیگرایی تورکی، یکی از مهمترین نتایج آن، ایجاد خلل در روند مدرنیزاسیون و ملتشوندگی تورکها در منطقه بود که میرفت تا موجب زایش دولت ـ ملت مدرن تورک گردد.
یکی دیگر از عواقب آن، تعیین تکلیف دول متفق غالب برای سرزمینهای دول متحد مغلوبه بود. سرزمین عثمانی با قرارداد معروف سایکس ـ پیکو تجزیه شده و به کشورهای متعددی تقسیم گردید که شکل خاورمیانهی امروزی با مرزهایی عموماً ساختگی و مشکلات ظاهراً تمامنشدنی ماحصل آن است.
از طرف دیگر، علیرغم اعلام بیطرفی دولت قاجار که شاید بهتر بود به نفع دول متحد وارد جنگ میشد، سرزمینهای قاجاری نیز از دستاندازی دول متفق مصون نماند.
هیجان دول غربی که پس از هزاران سال مغلوبیتهای متوالی در مقابل تورکها توانسته بودند امپراطوری چندین صد سالهی عثمانی را مضمحل نمایند به قدری زیاد بود که قصد داشتند تورکها را به شرق دریای خزر و منطقهی تورکیستان که کمونیستهای شوروی سابق آن را به چندین کشور کوچک تجزیه کردند، برانند. اما یک گرگ خاکستری به نام «مصطفی کمال» ظهور نمود و مانع آنان شد.
در ممالک قاجاری اما، داستان تماماً متفاوت بود. عنایت آسمانها شامل اینان نشد و بؤروها همچنان خواب ماندند.
یکی از هولانگیزترین اقداماتی که متفقین قصد داشتند در سرزمینهای قاجاری در غرب آذربایجان انجام دهند، قتلعام تورکها و ایجاد کشور نواریشکل آسورستان بزرگ و متصل به ارمنستان بود. ارمنستانی که به تازگی در ولایت عموماً تورکنشین ایروان قفقاز برساخته بودند.
به نظر متفقین که هراس از تورکها را از پدرانشان به ارث بردهاند، گسترش ارمنستان به جنوب جهت جلوگیری از پیشروی و شیوع کمالیزم (دولت ـ ملت مدرن تورک) بین تورکهای قاجاریه ضروری بود. امری که با حذف کلمهی «تورک» از ادبیات رسمی و جعل اصطلاحات من درآوردی آذری و آذربایجانی [در معنای ائتنیکی] به جای آن نیز سعی میکنند اجرا نمایند: دنیای تورک در غرب دریای خزر را به دو قسمت مجزا تجزیه کرده و دو ملیت جداگانهی تورک در غرب و آذربایجانی در شرق نوار مزبور شکل دهند.
عملیات برساخت کشور آسورستان، با قیام «جمشیدخان سوبوتایلی مجدالسلطنه افشار اورموی»، از تورکهای شهر اورمیه، ناکام ماند. وی توانست با تشکیل گروههای مردمی تورکهای مدافع وطن و کمک اردوی نجاتبخش تورک عثمانی، ضمن توقف قتلعام مردم تورک، یاغیان و مهاجمین را شکست داده و وطن تورک را محافظت نماید.
خوف دشمنان تورک اما پایان نیافت و این بار با ترفندی جدید به تورکستیزی خود ادامه دادند. این ترفند بیهوده که امید بانیانش نیز به تحقق آن کمکم به تحلیل میرود عبارت است از تحریک و تشویق عشیرتهای کورمانج و سوران به اشغال غرب آذربایجان با هدف ایجاد کشور کردستان بزرگ در آن و اتصالش به ارمنستان با نواری کردی بین ایران و تورکیه که به وضوح جز با قتلعام میلیونها تورک که اکثریت قاهر ساکنین منطقه هستند میسر نیست.
منطقهی آذربایجان به طرز انکارناپذیری بخشی از وطن ملت تورک است و استفاده از اصطلاح مجعول «استان اورمیه» به جای نام رسمی «استان آذربایجان غربی» (https://t.me/ilter/1195) یادآور قتلعامها و مظالم رفته بر ملت تورک بوده، و علاوه بر اینکه معلومات جغرافیایی شخص را به نمایش میگذارد، نزد ملت تورک، موضع سیاسی وی در بارهی پروژهی فوق را نیز نشان میدهد.
به عبارت دیگر، از دیدگاه ملت تورک، کاربرد این اصطلاح مجعول حاکی از روحیهی تورکستیزی، تمایل به قتلعام تورکها و اخراج تورکها از وطن خود بوده، و امری به شدت مذموم و ناپسند است.