گادتب: یک سیاست سیستماتیک برای محو شاهسونان بعد از خلع سلطنت محمد علی شاه به کار رفته است .یپرخان این عنصر فاشیست ارمنی در قتل و کشتار انها با استفاده سلاح مسلسل ماکسیم، ذره ای به خود تردید نمی داد. در اوایل ۱۳۰۲ آنها چاره ای جز پذیرش شروط دولت نداشتند. زندگی کردن در محدوده و حریم قوانین سفت و سخت و تحقیر آمیز رضاخان؛ برای آنها گران تمام شد. رفتن به ییلاق و کوهستان های اسرار آمیز ساولان رویایی تعبیر نشده برای شاهسونها شد. مرد شاهسون دیگر نمی توانست آلاجیق خود را مشرف به دره های سرسبز صلوات داغی ، خورسلو پهن کند زندگی در آغوش طبیعت هر آنچه را که زیبای آن می توانست عطا کند ،و روحی آزاد آن را پذیرا باشد ،از شاهسون دریغ شد .اکنون می بایست در جای مسکن کند که گرما و گرد و غبار تمامی ریه های سالم وی از کار بیندازد ، و خصلت طبیعی را با نظامی سازگار دهد، که هیچ چیزی از طبیعت زندگی در خود حمل نمی کرد .
در ۱۳۱۲ به منظور محو و هدم کامل آنها ،رفتن به ییلاق و کوهستان منع اعلام شد این عمل دولت به منظور محو اقتصاد سنتی آنها بود .فشارهای وارده برشاهسون ها به حدی بود که لمپتون آن را فروپاشی اقتصاد سنتی می نامد،در ۱۳۴۲ شاه به دستور آمریکا و به منظور مقابله با بورژوازی کمپراتور که حساسیت مارکسیستها را بر انگیخته بود ،اصلاحات ارضی را شروع کرد،اما در اصل ، هدف زدن پایه های اقتصادی شاه سوننان و تصرف زمین آنها تحت عنوان شرکت و صنعت بود، تنها از طایفه اجیرلی ۲۵۰۰ هزار هکتار زمین های قشلاقی که بخشی از آن با قطعات مجزا زیر کشت بود ،به قید مایملک دولت شاهنشاهی در آمد .وقتی در ۱۳۴۲ سران طایفه از دستور شاه سرپیچی کردند در معرض زندان و تبعید قرار گرفتند. عظمت و شکوه شاهسونان مدام در زیر قدرت مرکزی به تحلیل رفت .
در ۱۳۵۷ انقلاب به ثمر نشست اما آخرین امید شاهسونان به یاس تبدیل شد.. زیرا حقوق مالک و مالکان نه تنها بر روی زمین های غصبی پهلوی ها اجرا نشد بلکه دیدگاه چپ اسلامی تحت عنوان هیئت هفت نفره مابقی اراضی را بین خوشنشینان و مهاجران تقسیم نمود .مالکان با عنوان خان و بیک و با توجیه نظریه طبقاتی مارکسیسم عامل و منشأ فساد و ستمگری تحت تعقیب گرفتند .برخی از آنها بدون محاکمه و اثبات جرم،در دادگاه صحرای اعدام شدند . به منظور محو هدم روشنفکران وابسته به این خانواده ها به صرف سمپاتی و یا عضو ساده فلان یا بهمان حزب دستور و دستگیری آنها ،بدون مراجع ذی صلاح صادر شد . مرحوم خاصای بدلی جزو متخصصان بی بدیل در حوزه کشاورزی بود. بسیاری از محصولات کشاورزی مکانیزه حاصل ابتکار وی بود با این حال هیچ اورگانی حاضر به استخدام وی نبود. و تیمور بدلی برادر دیگر وی کارشناس برجسته فیزیک به خاطر سمپاتی به یک گروه از کشت و صنعت اخراج و جلای وطن نمود، مهندس یونس کیانی بعد از یک دهه دوندگی نتوانست در همین شرکت استخدام شود، فضل کیانی کارشناس برجسته تاریخ بعد از سالها معطل در نظام بورکراتیک اداری و نبود نتیجه مشخص به شغل شخصی روی آورد.،شاه دوست کیانی تخصص مثال زدنی در حوزه باغبانی خانه نشین شد …. در واقع جریان مرموزی با ملبس شدن به ظواهر دین خود را سوار انقلاب نمودند و با یک بینش تند چپ گونه از اسلام تمامی سمت های مهم را اشغال نمودند .کسانی را می شناسم که قبل از انقلاب عضو احزاب مارکسیستی بودند اما بعد از انقلاب تغییر چهره نمودند و در حذف کادرهای متخصص علوم نقش اساسی بازی کردند .در کشت و صنعت هیچگاه فرزندان شاهسون نتوانستند به مدیریت این شرکت ارتقا یابند، یا حذف شدند یا در حد کارمند دون پایه ماندند .. شاهسونان تنها برای نظاره گری دعوت شده اند