گادتب: آنهاییکه هنوز در رؤیای «ایران مساوی فارس و دیگر هیچ!» بسر می برند سخت گرفتار توهماند!
دیگر دوران دستور دادن و به اجرا نشاندن دستور داده شده که مغایر با منافع اکثریت جامعه در تضاد است گذشته است، اکنون زمان احترام به زبان، فرهنگ و حقوق مادی و معنوی همه ملل و اقوام ایران است که اکثریت آنها هم غیر فارس هستند و آنچنانکه فارس زبانها زبان خودرا دوست دارند، غیر فارسها، بخصوص تورکها که حداقل چهل درصد از جمعیت هشتاد و سه میلیونی کشور را تشکیل میدهند و اکثریت نسبی در کشورند هم زبان، فرهنگ، داستان، فولکلور، آداب، رسوم و حتی افسانههای خودرا دوست دارند و به آن عشق می ورزند و خودشان را بخاطر تفاوت زبانشان با زبان رسمی و حاکم بر کشور نه تنها میهمان و یا شهروند درجه دو در ایران نمیدانند بلکه صاحبخانه و دارای حقوق مساوی با فارس زبانها در همه موارد از جمله تحصیل به زبان مادری، بدون کم و کاست در کشور میدانند!
چه کسی میتواند به من تورک بگوید تو حق نداری به زبان مادری تورکیات بنویسی و فقط به زبان و خط فارسی باید بنویسی؟!
با بیت المال این کشور و از جیب تک تک ساکنین آن، سالانه میلیاردها تومان خرج ساختن واژههای باصطلاح فارسی نو میشود و برای هر واژه ساخته شده میلونها تومان ( حدود سیزده میلیون تومان برای هر کلمه) خرج میشود تا کلمه زیبا و هزار و چهارصد ساله و جا افتاده «نسیم»، به «آرام مه» و «خلیج» به «شاخاب» تبدیل شود و واژه های ناهنجار و گوشخراشی چون : آتش سپاری در گور، آب بارش شو، آخوری ریل بند، بیخ دسته، بی هنجاری بوگه که برای فهم معنی این واژهها باید «فرهنگلغات» جدیدی نوشته شود، با هزینه های سرسام آور ساخته میشود، حالا هم دستور فارسی نویسی در دنیای مجازی هم داده میشود که در صورت تخلف از آن اخطار داده خواهد شد!
نه تنها دوران بردگی انسانها خیلی وقت است گذشته است، حتی دوران به بردگی گرفتن زبان و فرهنگ دیگران هم بسر آمده است، «ایران» هممعنا و مساوی با فارس و زبان فارسی نیست، همه ساکنین آن و همه زبانها و فرهنگها این کشور به نسبت کثرت جمعتشان حق استفاده از زبان و فرهنگ خود چه بصورت گفتاری و چه بصورت نوشتاری و تحصیل در تمام مقاطع تحصیلی دارند و هیچ کسی نمی تواند این حق خدادادی و انسانی را با دستور اداری و یا از طریق دیگر از وی بگیرد!
(انتشار مقالات به عنوان تایید نظر مؤلف از سوی گادتب نمی باشد)