گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب به نقل از یولپرس، آنانی که میخواهند فریاد “یاشاسین آذربایجان” در دورنالار یوواسی اورمیه را خاموش کند و هدفی به غیر این ندارد، غافل از این که این استان تجربه “غریبانی” را نیز دارد و باید از سرنوشت وی درس عبرت بگیرد.
پنجشنبه گذشته ۱۸ مردادماه خبری روی خروجی برخی از خبرگزاریها قرار گرفت که از ارائه طرح انحلال باشگاه شهرداری اورمیه از سوی برخی از اعضای شورای اسلامی این شهر حکایت داشت. طرحی که قرار بود در جلسه روز شنبه این هفته در جلسه رسمی شورا به رای گذاشته شود. همچنانکه رسول اصغرزاده رئیس شورای اسلامی شهر اورمیه صبح روز پنجشنبه ۱۸ مرداد در گفت و گو با مجله والیبال رادیو ورزش، تصمیم گیری نهایی در خصوص این موضوع را به روز شنبه ۲۰ مردادماه موکول کرده بود.
همین خبر کافی بود تا افکار عمومی نسبت به تصمیم اعضای شورا مبنی بر انحلال رشته محبوب والیبال در پایتخت والیبال آسیا و شهر عاشقان والیبال جهان حساس شده و بسیاری از رسانهها نسبت به آن وارد عمل شده و فشار قابل توجهی روی اعضای شورای شهر وارد کنند. همین فشارها بود که باعث شد در جلسه روز شنبه شورای شهر، نتیجهای حاصل نشود.
اما صبح روز دوشنبه ۲۲ مرداد ماه، استاندار آذربایجان غربی طی مصاحبهای با خبرگزاری رسمی دولت ایرنا گفت: “در حال حاضر، زمان خوبی برای انحلال باشگاه شهرداری ارومیه نیست و باید ماه ها پیش چنین تصمیمی اعلام می شد.” و همین حمایت ضمنی آقای استاندار از ارائه دهندگان طرح انحلال کافی بود تا این اعضای شورا جسارت کافی برای عملی ساختن تصمیم خود در جلسه را یافته و رای به انحلال آن دهند و بعد از ظهر همین روز شورای شهر اورمیه با ۷ رای موافق و ۳ رای مخالف رای به انحلال تیم والیبال شهرداری اورمیه داد.
حمایت ضمنی که حتی می شود آن را دستور ویژه مقام اول استان تلقی کرد، در حالی حادث شد که وی چند ماه پیش، پس از سر داده شدن شعارهای مرگ بر تورک و مرگ بر ترکیه از سوی هواداران تیم فوتبال سردار بوکان راهی این شهرستان شد و به تماشای بازی فوتبال و آشوب طلبی حامیان گروهک تروریستی پ.ک.ک و ی.پ.گ پرداخت و حتی مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان نیز به این تیم پاداش داد تا شاید بتواند عوض شعارهای ساختارشکنانهای که توسط حامیان تروریستها سر داده شده بود را جبران نماید.
این رفتار دوگانه شخص استاندار است که مثال دیگر آن فریاد محرومیت ضدایی اش است که گوش فلک را کر کرده ولی تاکنون حتی یک سفر نیز به چالداران یعنی دومین شهرستان محروم کشور نداشته است و این در حالی است که در دوره کوتاه مسئولیت خود، چندین سفر به برخی از شهرهای سورانینشین جنوب استان آذربایجان غربی را در کارنامه دارد.
مقام عالی استان که رسانههای منتقد خود را از عوامل بیگانه مینامد و آنان را به قومیت گرایی متهم کرده و خواهان برخورد نهادهای امنیتی با این رسانهها شده است، خود نمود و تبلور عینی قومیتگرایی و ایجاد شکاف قومی در استان است.
آنانی که میخواهند فریاد “یاشاسین آذربایجان” در دورنالار یوواسی اورمیه را خاموش کند و هدفی به غیر این ندارد غافل از این که این استان تجربه غریبانی را نیز دارد و باید از سرنوشت وی درس عبرت بگیرد. (ماجرای آشوب هواداران اوجالان)
هیچ کس نباید از یاد ببرد که آذربایجان غربی استانی است که برای حراست از مرزهای کشورمان در برابر تروریستها و عوامل استکبار جهانی هر روز خون میدهد و اجازه نخواهد داد که صدای تشیع که همان لبیک یا حسین است در این استان خاموش گردد.
البته لازم به ذکر است پس از واکنش تند یولپرس نسبت به اظهارات آقای استاندار در خصوص انحلال باشگاه شهرداری اورمیه و حمایت تلویحی ایشان از نابودی والیبال در این خطه، وی امروز در نتیجه اعتراضات گسترده صورت گرفته از سوی والیبال دوستان آذربایجان، از مواضع پیشین خود عقبنشینی نموده و از ضرورت عدم انحلال این تیم سخن گفته است! ادعایی که باید منتظر ماند و دید که تا چه حد به واقعیت نزدیک خواهد بود!