گادتب: این جاده قرار است در پیرامون این کوه و به شکل یک زنجیر، آن را دربر بگیرد!
۱- از منظر محیط زیست آیا تحلیلی صورت گرفته؟ وقتی کارشناسان مستقل، از تخریب و به خطر افتادن حیات جانوری و طبیعت سخن میگویند، چرا بدان بیاعتنایی میشود؟ آیا چنین تحمیلی، زیستگاههای منطقه را تهدید نمیکند؟ آیا پروژه که طبق مقررات قانونی باید با مطالعات زیست محیطی همراه باشد، واقعا سندی دارد؟ یا صرفا به یک برگ کاغذی که مسئولی محلی در سالها پیش و بدون پشتوانه علمی ارائه داده بسنده میشود؟! اگر مطالعات تخصصی و یا مجوزی از سازمان محیط زیست مرکز دارید، ارائه کنید.
۲- از زاویه میراث فرهنگی وضعیت چگونه است؟ آیا این اداره میتواند گواهی دهد که مسیر موصوف فاقد آثار است؟ اگر میتواند، پس کتبا اعلام کند. و اگر منوط به نتایج حاصل از خاکبرداریهاست، پس چرا هیچ ناظری از سوی آن اداره در مسیر مستقر نشده؟ و اگر ادعایی دارند، با کنترل برگهای “ماموریت حقیقی” یگان حفاظت، میتوان صحت و سقم آن را با متدهای کارشناسی بررسی کرد.
این در حالی است که حتی با نگاهی اجمالی به مسیر هم مشخص میشود که انبوهی از قبرهای تاریخی و تپههای واجد اهمیت، در غیاب نماینده میراث در حال خاکبرداریست.
۳- از منظر اجتماعی یا معیشتی چطور؟ آیا مطابق ضوابط و شرح خدمات مشاوره، مطالعات منطبقی انجام گرفته؟ اگر شده اعلام کنید! حال آن که گزارشات متعددی از درگیریهای اهالی در دست است و ادامه چنین اصراری میتواند چشماندازهای امنیتی منطقه را تهدید نماید.
۴- آیا الزامات قانونی چون: انجام مناقصه، حضور مهندسی مشاور، ارائه فازهای مختلف مطالعاتی، استقرار دستگاه نظارت، آزمایشگاه مکانیک خاک، پیمانکار ذیصلاح، رعایت شده؟ اگر مطابق ضوابط است، اعلام کنید! و یا اصولا تعریف مشخص و شفافی از ردیف بودجه و …. لحاظ است یا دلبخواهی و دستوری اجرا میشود؟!
۵- رسیدن به قله ساوالان و چون تمام کوههای معروف جهان، ویژگی خاصی در امر کوهپیمایی دارد. این صئود حتی سلسله مراتبی چون مراحل تشرف آئینی را در فولکلور آزربایجانیها به خود اختصاص داده است. حال آنکه با وضعیت پیش رو، به راحتی برای همه دسترس شده، و مبدل به اسطورهای میشود که با بیرحمی به زنجیر کشیده و منفعلانه نظارهگر تخریب غرور و عظمتش خواهد شد. اگر چنین فضایی گشوده شود، عملا اجازه دادهایم تا مثلا در نوک قله، استخر آبدرمانی دایر کنند و یا احتمالا یک قهوهخانه!
۶- ارائه طرح_جامع_گردشگری از سوی میراث فرهنگی اردبیل و تبلیغات انبوهی که برای آن راه انداخته، با وجود پروژه کمربندی، چه جایگاه علمی میتواند داشته باشد؟ آیا یک شوخی است؟! اگر دلایلی تخصصی و غیر از پراپاگاندای احتمالی دارد، بفرماید اعلام کند!
در شرایطی که حتی ثبت_جهانی_ساوالان هم بعنوان محوریت جاذبه طبیعی استان تحقق نیافته و در وضعیتی که هنوز حریم آن مشخص نشده، این چگونه طرحی است؟!
۷- آیا احتمال دارد تعلل مشهودی که در طی مراحل ثبت_جهانی_ساوالان مشاهده میشود، با چنین هدفی صورت گرفته؟
اگر میراث عملا کاری انجام داده و یا حداقل، پرونده مدارک را آماده کرده، آن را منتشر کند تا چنین شبهاتی نباشد.
اصولا هدف مهم یعنی ثبت جهانی ساوالان که میتواند انعکاسات بسیار گسترده فرهنگی و گردشگری برای منطقه به ارمغان آورد، چرا باید تحتتاثیر اجرای این کمربندی، قربانی شود؟!
علاوه بر موارد فوق و انتقادهای شدید و علمی که به قضیه از منظر زیست محیطی یا میراث فرهنگی و یا استانداردهای کوهنوردی وارد است، موضوع دیگری نیز به شدت مطرح میشود:
-در شرایط مالی که حتی لکهگیری جادههای اصلی با مشکل روبروست، چه دلایلی باعث شده تا این اشتهای شدید برای عملیاتی کردن آن، سلطهگری نماید؟ آیا ممکن است منافع عدهای که با تهیه زمینهایی در این امتداد، صاحب املاکی با قابلیت تغییر کاربری به گردشگری شدهاند، نقش داشته باشد؟
-آیا تغییر محور گردشگری از شهر اردبیل و مشکین، به سمت آلوارس، در جهت منافع اقتصادی مالکین مشخص این محور قرار ندارد؟
-آیا هدف این نیست که دسترسی به ساوالان و یا تمامی آبگرمهای پیرامونی آن اختصاصا به مسیری انحصاری سوق داده شود؟
-آیا تمرکز مصنوعی انبوه هتلها و مراکز گردشگری در چنین زمینهایی و علاوه بر متروک کردن امتدادهای سنتی و الزامات زیست و استقرار طبیعی آنان که به نفع مالکین جدید و تازه رسیده، تغییر مییابد، امری منطقی است؟
⚠️ آیا در امر مدیریت گردشگری، برنامهریزی، امکانسنجی، تعریف پتانسیلها، و یا خطدهی به جهت سرمایهگذاریها، تنها مبدل به مفاهیمی اداری شده و آیا خطر ملعبه شدگی احتمالی آن به اراده افرادی خاص و به اصطلاح: سرمایهگذار مطرح نیست؟
و آیا،مجریان این طرح، تصمیم دارند تا دامنههای ساوالان را هم به حال و روز گردنه_هران (حیران) در بیاورند؟