گادتب: آقای نماینده از قولِ وزیر نیرو آقای مهندس محرابیان راجع به احداث تصفیه خانه و بازچرخانی پساب تصفیه شده آن به چرخه تولید چه خبر؟!؟
کارخانجات مافیایی کاوه سودای مراغه از زیر مجوعه های گروه صنعتی کاوه هستند. این کارخانه با نقش مستقیم سید مصطفی هاشمی نماینده سابق مراغه در یکی از بهترین، سرسبزترین و آبادترین دشتهای جنوبِ آذربایجان شرقی احداث گردید.
سید مصطفی سیدهاشمی نماینده مراغه و عجبشیر در ادوار چهارم، پنجم، ششم و هفتم مجلس بودند. مالک رحمتی، استاندار آذربایجان شرقی نیز داماد ایشان بود که در سانحه سقوط بالگرد در ورزقان جان خود را از دست داده و به رحمت خدا رفت.
سید هاشمی که معاونت برنامه ریزی و توسعه اقتصادی ستاد اجرایی فرمان امام را در کارنامه کاری خود دارد با چه اهداف، با چه نیات و منافعی اجازه تاسیس این کارخانه را در سال ۱۳۷۵ در دشت مراغه و بناب داده است؟! چرا بجای مناطق کویری و مرکزی کشور چنین ناحیه ای برای احداث این کارخانه مخرب و شیمیایی انتخاب شد تا محیط زیست منطقه را نابود و منابع آبی آن را ببلعد؟! چرا که میتوانستند این کارخانه را در مناطق کویری و بیابانی استانهایی همچون یزد، اصفهان و کرمان تاسیس کنند که به کشاورزی و محیط زیست منطقه نیز آسیبی نرسد و منبع آبی این کارخانه را نیز همانند الان که از دریای عمان و خلیج فارس برای مصارف صنعتی، کشاورزی، گلخانهای و شرب به چندین استان مرکزی انتقال داده اند منتقل بسازند. زیرا در برنامه این ابر پروژهی انتقال آب، تأمین مصارف آبی صنعتی برای انواع کارخانجات فولاد و ذوب آهن اصفهان، مس کرمان، یزد، هرمزگان و مشهد نیز وجود دارد.
بعنوان مثال پارسال این انتقال آب در شهرستان بافق استان یزد و به مجتمع سنگ آهن مرکزی ایران، کارخانه گندله آهن سهچاهون به سرانجام رسید که بزرگترین کارخانه گندله آهن در خاورمیانه میباشد.
این کارخانه به تنهایی اندازهی یک شهر ۶۰ هزار نفری در روز آب مصرف میکند و تنها این کارخانه نیست. در استان یزد کارخانه فولاد و مستقلات آن نیز وجود دارد که بعنوان نمونه میشود به مجتمع چادرملو در شهر اردکان اشاره نمود که به تنهایی دو برابر شهر تهران مصرف روزانهی آب دارد.
استان یزد به غیر از فولاد، قطب تولید کاشی هم است که همهی اینها مصرف آبشان را از خلیج فارس و دریای عمان تامین خواهند کرد و دولت هزینه سرسام آوری صرف انتقال آب تصفیه شده و شیرین برای این استانها کرده که میشد با چند درصدِ این هزینهها دریاچه اورمیه را احیا و از خشک شدن آن جلوگیری نمود.
اما برگردیم به جواب پرسش بالا، جواب بنده به این پرسش این است : چرایی تاسیس این کارخانجات که بنابر ادعای مدیر عامل این کارخانه حاج ابراهیم عسگریان! کار تولید کربنات سدیم و مواد اولیه شیشه و … را دارد و بیش از ۶۰ درصد شیشه کل کشور را تولید میکند وجود منابع اولیه برای تولید شیشه و سایر تولیداتی است که ما از آنها بیخبریم. چرا که بستر دریاچه اورمیه بیش از بیست نوع مواد معدنی ارزشمند دارد و دوری این کارخانه جات از بستر این مواد معدنی، برای صاحبان منافع بخاطر هزینه اضافیِ حمل و نقل بصرفه نیست.
طبق اخبار انتشار شده از سوی روابط عمومی فرمانداری بناب، کارخانه کاوه سودا در پی شناسایی بستر مناسب برای جایگزین ساختن حفاری و راه اندازی دومین خط انتقال پساب تصفیه نشده اش به دریاچه اورمیه است که دو سال پیش قصد داشت از بستر رودخانه صوفی (سویوق)چای به سرانجام برساند که با مخالفت افکار عمومی، کشاورزان، فعالین و نماینده بناب نتوانسته بود. اقدام برای حفاری مجدد در حالی است که دو سال پیش جناب شیخ رضا باقری بنابی نماینده شهرستان بناب به مردم منطقه از طرف وزیر نیرو قول توقف این پروژه را تا ایجاد تصفیه خانه توسط عوامل این کارخانه داده بودند. ولی اکنون ما شاهدیم که این دستور وزیر عملی نگردیده و چند روز پیش دادستان شهرستان بناب، فرماندار، فرمانده نیروی انتظامی و چندین مسئول دیگرِ عضو شورای تامین شهرستان به منطقه ای رفته اند که قرار است حفاری و لوله گذاری این کارخانه از آنجا باشد.!
مدافعین محیط زیست گرفتار پرونده سازی، تخریب کنندگان محیط زیست آزاد و رها …! (2)
در قسمت اول این نوشته اشاره نمودیم به اینکه کارخانه کاوه سودا که دو سال قبل در اوخر خرداد سال ۱۴۰۱ بدون کسب اجازه از مسئولین شهرستانی و استانی با کسب مجوز از تهران شروع به حفاری بستر سویوق چایی(صوفی چای) بناب، برای لوله گذاری کرده بود با مقاومت فعالین و کشاورزان و بعدا حضور نماینده و مخالفت ایشان با لوله گذاری در این مکان با شکست مواجه گردید.
در آن برهه جناب آقای باقری بنابی نماینده شهرستان قول دادند که به تهران پیش وزیر نیرو آقای مهندس محرابیان بروند تا جریان این حفاری و انتقال غیر قانونی پساب تصفیه نشده به دریاچه اورمیه، عدم تخصیص حق آبه ۶۰ درصدی شهرستان بناب از سد علویان مراغه که از زمان تعریف و تخصیص حق آبه به این کارخانه رهاسازی نمیگردد، لزوم احداث تصفیه خانه و بازچرخانی آن به چرخه تولید و… را که این کارخانه تاکنون به این موارد پایبند نبوده و محیط زیست منطقه را تخریب کرده پیگیری نمایند و به مردم اطلاع رسانی کنند.
بعد از برگشت، ایشان پستی در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک گذاشته و خبر از این امر دادند که وزیر نیرو محرابیان دستور احداث تصفیه خانه و بازچرخانی پساب آن را به عوامل این کارخانه داده اند و با اجرایی شدن این کار از میزان آلایندگی پساب موجود برای محیط زیست کاسته شده و حق آبه شهرستان نیز بخاطر کاهش برداشت از سد علویان رهاسازی خواهد شد. حتی نامه دستور ویز را نیز به اشتراک گذاشتند. اما درست بعد از گذشت یکی دو ماه، این کارخانه نه خبر از احداث تصفیه خانه بلکه خبر از تاسیس نیرگاه اختصاصی برق داد که بدون کسب مجوز از همان وزارت نیرویی که دستور احداث تصفیه خانه را برای این کارخانه صادر کرده بود امکان پذیر نبود.!
۱. سوال قابل طرحِ اول این است که چرا وزیر نیرو و وزارتخانه تحت امرش دستور به دو امر متضاد داده اند؟ و بایستی پاسخگوی مجوزی که ناقض دستور سابق است باشند!
۲. سوال دوم چرا نماینده شهرستان بعد از مشاهده این تناقض رفتاری در وزیر نیرو و نقض دستور خودشان مبنی بر ملزم ساختن این کارخانه به احداث تصفیه خانه، اما در کمال حیرت دادن مجوز نیروگاه اختصاصی برق برای گسترش فازهای تولیدی به این کارخانه، از ابزار نظارتی ای که قانون و جایگاه نمایندگی به ایشان داده از قبیل طرح سوال و در صورت قانع نشدن از پاسخ ایشان، اجرایی ساختن استیضاح استفاده نکرده اند! اما در اسفند ماه ۱۴۰۲ در ایام انتخابات برای کسب رای و پیروزی با توسل به پوپولیسم از گرفتن حق آبهی شهرستان از این کارخانه سخنرانیها ایراد نموده اند.!
در حال حاضر و باز هم این کارخانه با سکوت و انفعال مردم شهرستان، و مثلا دوستداران ساکت و نامرئی محیط زیست و طبیعت، انجمنها و تشکل های محیط زیستی مردم نهاد منفعل که فقط پروژه بگیر هستند تا ناظر بر عملکرد مسئولین و حفظ محیط زیست، و از همه مهم تر با سکوت نماینده و همراهی شورای تامین شهرستان، مکان حفاری برای لوله گذاری خط دوم خودش را تعیین نموده و در آینده نزدیک اجرایی خواهد کرد و بنابر شنیده ها زمینداران معترض نیز تهدید به بازداشت خواهند شد.
دادستان شهرستان بناب بهتر است بجای تهدید معترضین، بعنوان مدعی العموم از اختیارات خود استفاده کند و از منافع عموم حمایت نماید نه از منافع صاحبان زور و ثروت و تخریب کنندگان محیط زیست. این شهرستان، روستاها و طبیعت آن را ما از پدرانمان به ارث برده ایم و از ما نیز فرزندانمان به ارث خواهند برد. اگر همانطوری که تحویل گرفته ایم به نسل آینده تحویل ندهیم لعن و نفرین آنان شامل همهگی ما خواهد بود.
آن دسته از شوراها و دهیارانی که در زمان انتخابات نمایندگی مجلس، تبدیل به بازیچه شده و در حد یک فیلمبردارِ سخنرانی نماینده مجلس خود را تنزل داده بودند چرا خفه خون گرفته و لال شده اند؟! چرا به نمایندهتان نمیگویید پس چه شده که وزیر به قول خود عمل نکرده و شما نیز ساکت این موضوع شده اید؟ بنده بعنوان یک شهروند وظیفه شناس در مقابل این تخریب محیط زیست ایستاده و در آن ایام نیز در بازداشت بودم و شما بزدلان حتی جرات نداشتید پیگیر چرایی بازداشت کسی باشید که از حق حیات و محیط زیست سالم تان دفاع نموده و بازداشت گردیده و در کیفر خواست اش اعتراض به خشک شدن دریاچه اورمیه را گنجانده اند.
بنده به تکلیف خود و بسیار فراتر از تکلیف یک شهروند عمل نموده ام، اگر مردم پشتیبان و حامی مان باشند باز هم در این باره صدای آنان خواهم بود، اما در صورت تداوم عافیت طلبی و سکوتی که در زمان بازداشت داشتند، بنده هم نظاره گر این اقدامات خواهم بود تا بلکه تجربه و لمس نمودن طبیعتی نابود شده شما را به خود بیاورد.