
گادتب: بر تلخ جمع آوری نسخههای کتاب کلاسیک تورکان «دده قورقود» در نمایشگاه بینالمللی تهران شوکآور است. ولی واقعا مخلان تاریخ و فرهنگ آزربایجان چه از جان نحیف آزربایجان میخواهند؟ قصد مجازات چه کسی و یا چه کسانی را دارند؟ چرا زبان تورکی را با بیش از پنجاه کیلیون متکلم ایرانی، بیگانه میشمارند؟ چرا بجای سعی بر رسیدن به استانداردهای جهانی پیشرفت و توسعه، کودکانه به صحبت کردن تورکی رئیس جمهور و وزیر و وکیل میتازند؟
یکی از پیچیدگیهای تاریخ معاصر آزربایجان رخنه تئوریسینهای مخرب و ضد فرهنگی ایرانشهری در جای جای شئونات آزربایجان از جمله اقتصاد، اجتماع، اصحاب علم و ادب و فرهنگ آزربایجان میباشد. وارد بحث اقتصاد و دیگر موضوعات نمیشوم که آمار حرفهایش را میگوید ولی نگاه و عملکرد قیم مابانه این دسته هتاک به فرهنگ و زبان تورکی آزربایجان طوری شده که حتی برای نام زبان و فرهنگ تورک آزربایجان هم مداخله کرده و با امر و نهی و با جذب امکانات نجومی سعی میکنند با صغری کبری کردن، فرهنگ عمومی آزربایجان را به فرهنگ به اصطلاح باستان ایران مهندسی نمایند. تمام تلاش بی نتیجه اینها بر این است تا زبان چندین هزار ساله تورکی را در حد یک زبان محلی درآورده از چشم بیاندازند، موسیقی اصیل و موثر آنرا تا حد ممکن سخیف نشان دهند و ادبیات فاخر آزربایجان را در حد اشعار طنزگونه « شیت » نگه دارند. اگر ادبیات، اسطوره و نسخه خطیی هم پیدا شود به نحوی شانتاژ کرده آنرا از چشم اهالی آزربایجان دور نگه دارند. نمونه مهم آن هم تلاش برای پنهان کردن نسخه سوم دده قورقود بود که تحت شدیدترین رفتارهای ضدفرهنگی بایکوت میشود.
تلاش اخیر کادر ایرانشهری برای قالب کردن شاهنامه بجای دده قورقود در میان آزربایجانیان خصوصا اهالی اورمیه، تبریز و اردبیل و زنجان نیز در این راستا میباشد. اینکه چرا مستخدمین سیستم دولتی استانی که همگی آشنایان ما هستند و حساسیتهای مردم اورمیه را به کرات دیدهاند، در این مورد نیز همگام با حرکت ضاله ایرانشهری حرکت میکند بماند برای بعد (که همانطوریکه خیلی دیدهایم بعد از بازنشستگی به دامان ملت بازخواهند گشت و دو آتشه از هویت فرهنگی آزربایجان دفاع خواهند کرد…)، ولی پیشنهاد میکنم اگر قصد ارزیابی و وزن سنجی اقبال مردم آذربایجان را به فرهنگ خود را دارید اجازه برگزاری یک سمینار یا به دده قورقود یا به کوراوغلو این اسطورههای تورکی محبوب مردم بدهید تا ضمن مقایسه آن با مجالس شاهنامه خوانی، ببینید اگر رضاخان و دارودستهاش پنجاه سال علیرغم تلاش فوق العاده نتوانستند زبان و فرهنگ عمومی آزربایجان را مهندسی کنند، شما هم نخواهید توانست در این عصر دهکده جهانی و عصر ارتباطات برای مردم آزربایجان « شاهنامه آری، دده قورقود خیر » تحمیل نمایید.
دکتر توحید ملک زاده