گادتب: رژیم ایران که در دهههای هفتاد و هشتاد میکوشید فعالین ملی-مدنی آذربایجان را در سرکوبهای اعتراضات خیابانی و یا تصادفات ساختگی به قتل برساند، با نفوذ گستردهی حرکت ملی در تمامی لایههای اجتماعی و افزایش رسانههای اینترنتی فهمید دیگر امکان حذف فیزیکی افراد این حرکت اجتماعی وجود ندارد. لذا با ایجاد جریانهای موازی سعی کرد جریان اصلی را کمنمودتر کند و کم کم همه چیز را به انحراف ببرد.
این سیستم موازی در اغلب موارد میکوشد با سواستفاده از تعلقات ملی ملت تورک آذربایجان، آنها را به سمت محیطهای دینی-مذهبی هدایت کند. محیطهایی که در اصل تمامی اختیاراتش را در دست دارد.
در غرب آذربایجان با افرایش ادعاهای ارضی گروه های تروریستی و اقلیت مهاجر، طبیعتاً احساسات مقاومت ملی در میان این مردم هم افزایش یافته است. رژیم ایران که در اصل خود از طراحان و مجریان اصلی تغییربافت جمعیتی در غرب آذربایجان هست، برای جلوگیری از گسترش آگاهی ملی در این جامعه و بیخطر کردن آن، تصمیم گرفته است برخی از عناصر خود را برای منحرف کردن تعلقات ملی آذربایجانی به سمت جریان شیعهگری تهرانی مامور کند.
آنها در مناسبتهای مهم مذهبی اغلب میکوشند با راهاندازی کارناوالهای عظیم آیینی در شهرهایی همچون اورمیه، ماکو و سولدوز با یارگیری از طیف خشمگین جامعه آذربایجانی، شیعهگرایی فارسی را جایگزین ملیگرایی آذربایجانی کنند. طوری که این مامورین دولتی از یک سو فریاد «یاشاسین آذربایجان» سر میدهند و از سوی دیگر برای کشته شدن «قاسم سلیمانی» مراسم برگزار میکنند.
طبق اخبار واصله در شهر اورمیه محمد میلانی، برادرزن مهدی قریشی امام جمعهی اورمیه که نزد مردم به شیخ جاهل معروف است، مسئول این پروژهی دولتی شده است. امام جمعهی اورمیه از یک سو برادرزنش را برای سر دادن شعارهای ملی در شهر اورمیه مسئول میکند و از سوی دیگر با استفاده از نفوذ پدرش علیاکبر قریشی در شورای نگهبان، صلاحیت «حاکم ممکان» را در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی میگیرد.