گادتب: روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم علی سعیدی تحت عنوان «تيرهايي كه زبان ملي فارسي را نشان گرفتهاست» با زیرپا گذاشتن کلیه اصول اخلاقی، حقوقی و اتفاقا ملی، و نیز با بهره گیری از زبانی سراسر گسلزا به حقِ الهی، بشری و ملی هموطنان غیرفارس زبان تجاوز نموده است.
یادداشت پُر است از ادعاهای مخدوش که در جهانِ متراکم از آگاهی ما، رسما از رده خارج محسوب می شوند. بنابراین نیازی به پرداختن دقیق به این همه ادعاها نمی بینم و در این رابطه به دو نکته بسنده می کنم:
۱. در این یادداشت ادعا شده است:
«در هيچ بخشي از قوانين بين المللي و در هيچ کدام از قوانين اساسي کشورهاي جهان -از جمله ايران- «حقي» به نام «آموزش (به) زبان مادري» تعريف نشده است؛ و دولتها نيز موظف به انجام آن نشدهاند. سازمان ملل صرفاً از حکومتها خواسته است که «حق تکلم» به زبانهاي محلي را رعايت کنند؛ آن هم با اين تبصره که در صورت در خطر ديدن يگانگي ملي، امنيت ملي و يکپارچگي سرزميني، حتي همين «حق تکلم» نيز ميتواند محدود شود.»
نویسنده این مطلب کافی بود با مراجعه به متن جدید ترجمه فارسی ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مراجعه کند تا متوجه شود که در جهانِ جهانی شده نمی توان به قول حضرت حافظ «تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد» و دیگر نمی توان با مخدوش کردن آگاهی شهروندان و ترجمه های من درآوردی سیاست های یکسان ساز را تداوم بخشید.
۲. اگر نویسنده نمی داند، سردبیر حتما باید بداند که عصر مصرفِ یکطرفه پیام از طرف مخاطب، حداقل نیم قرن است که سرآمده است. یعنی مخاطب پیام های رسانه را «نمی پذیرد» بلکه «تفسیر می کند». مخاطب این تفسیر را بر اساس آن نوع از آگاهی گفتمانی انجام می دهد که از مجاری مختلف و گاه متناقض دریافت می دارد و همه را در نسبت با «خود» با تمام هویت چهل تکهاش و حقوق مرتبط با آن مفصل بندی می کند. نکته ای که قصد تاکید دارم صرفا به رد پیام معطوف نمی شود بلکه به نوعی مواجهه بدنمند با پیام در تمام کلیتش برمی گردد که گاهی با حس هراس، خشم و نفرت از نادیده گرفته شدن و احساس تحقیر از سمت مخاطب همراه است.
انتظار می رود رسانه بجای تبدیل خود به بنگاه پروپاگاندای نفرت پراکنی، با پرداختن به مسئله از سمت و سو های متفاوت و متنوع، ضمن به چالش کشیدن آگاهی فعلی طیف متنوعی از مخاطبان، با فراهم آوردن نوعی پشتوانه نظری _ اخلاقی در مخاطبان، آنان را به سمت و سوهای «رفع دعاوی یکطرفه» و نوعی از همزیستی دموکراتیک رهنمون کند که از دل مشارکت مخاطبان در حوزه عمومی و به پشتوانه همین آگاهی چندبعدی نظری _ اخلاقی قابل دستیابی است.