گادتب: کرونا و بذر سکولاریسم
این روزها کلیپهایی از جماعتی منتشر میشود که از بسته شدن اماکن زیارتی مانند قم و مشهد، ناراحت و عصبانی هستند. اخیرا این گروه با رفتاری بعضا هتاکانه و خشن و به قصد ورود به حرم، با شکستن در ورودی، موفق میشوند وارد صحن گردند. چنین رخدادی از چند جنبه و زاویه قابل تامل و تحلیل است. اما آن چه در این نوشتهی کوتاه، بهاختصار به آن پرداخته میشود، داوری و قضاوت عمومی نسبت به این کلیپها است که در فضای مجازی دست به دست میشود و احتمالا بخش بزرگی از جامعه، چنین کنشهایی را نامعقول و حتی نابخردانه و جاهلانه مییابند.
پرسش اصلی در این نوشتار کوتاه این است که چرا داوری و قضاوت عمومی نسبت به این گروه، همدلانه و همراهانه نیست و چرا این کنش را به تمسخر و استهزاء میگیرند؟ به سخن دیگر، میتوانست داوری و قضاوت اجتماعی این گونه باشد که این گروه از محبّان اصلی و فدائیان صادق و بیریای اعتقاداتشان هستند. گروهی که حقیقتا عاشق اهل بیتاند و حرم ائمه را متبرک، پاک، دارالشفاء و عاری از هر آلودگی میدانند.
داوری همدلانه نسبت به این گونه رفتارها، همان چیزی است که در طول تاریخ در میان شیعیان رواج داشته و دارد. به عنوان مثال، احکام فقهی بسیاری از فقیهان در مواجهه با قمه زدن و آسیب رساندن به خود، نشانهی روشنی در این زمینه است. از نظر بسیاری از مراجع دینی، قمه زدن، نشانهی عشق و محبت است و میتواند کنش درست و شرعا موجهی باشد، حتی اگر فرد به خودش آسیب وارد کند. اما اکنون چه شده است که معنا و تفسیر رفتاری که تا گذشته نشانهی محبت و عشق بود، اینک جهل و بیمنطقی مییابندش و یا مورد تمسخرش قرار میدهند؟
کرونا، علتی بزرگ در تغییر داوریها و تفسیرها در باورهای مذهبی شده و خواهد شد. این هنوز سرآغاز است. به نحوی که حتی تولیت حرمهای مشهد، قم و عبدالعظیم مجبور میشوند اماکن مقدسهی سهگانه را به روی مشتاقاناش ببندند. این تصمیم، نشان میدهد که خودشان نیز لاجرم آن باور و معنای پیشین را نسبت به این اماکن از دست دادهاند. آن باوری که این اماکن را دارالشفاء و عاری از هرگونه آلودگی و بیماری میدانست. معنای چنین تصمیمی آن است که از هم اکنون، این جا نیز از دستبرد کرونا و بیماری در امان نیست.
داوری منفی و واکنش استهزاءآمیز عمومی را نسبت به کسانی که خود را سینهچاکان ائمه میدانند ، نباید دست کم گرفت. این واکنش نشان میدهد دستگاه تفسیری جامعه و فرایند معنابخشی به کنشهای دینی به سوی تغییراتی ژرف در حرکت است. در عالم خیال، تصور کنید که این واقعه مثلا در دههی چهل رخ میداد، چه داوری نسبت به آن شکل میگرفت؟ به نظر میرسد اگر چنان میشد، همگان این رفتار را ناشی از محبت و عشق و معرفت میدانستند و معنایی دینی و مقبول از آن بهدست میدادند. اما اکنون چنین نمیکنند، زیرا معنای این کنشها را به گونهای دیگر میفهمند. آنگونه که نه تنها این رفتارها پذیرفته نیست، که مایهی تاسف و تمسخر میگردد. اکنون کدام فقیه و مرجعیت دینی است که جسارت اعلام موافقت و همراهی با این گروه را دارد؟
کرونا، زمینِ باورها را برای نشاندن بذر سکولاریسم، شخم خواهد زد. این، هنوز اول راه است. تغییراتی عمیق در حوزهی باورها، چهرهی جدید از جامعه و اعتقاداتش را به نمایش خواهد گذاشت. به راستی که میتوان اعتقادات دینی را به پیش و پس از کرونا تقسیم کرد.