گادتب: آقای وزیر کشور !
من این نامه را برای شما نمی نویسم که شما کاری برای استان آذربایجان غربی انجام بدهید. چون شما بهتر از من و امثال من می دانید که سیستم دولتی دیگر توان انجام هیچ عمل مثبت را ندارد، با این حال می نویسم ، بدان جهت که روزگاری نگویند کسی ننوشت و نگفت !
آقای وزیر کشور
شاید شنیده اید ، که آنانکه باد می کارند طوفان درو می کنند .در طول حکومت شاه ، ایران به منزله جزیره ثبات دنیا نامگذاری شده بود ، اما دولت و حکومت دروازه های طلایی
تمدن آن چنان زیر و زبر شد ، که حتا نیروهای مخالف آن نیز هاج و واج مانده بودند .شاه و دارو دسته اش متاسفانه باد کاشتند و طوفانی سهمگین دار وندار آنها را از بیخ و بن بر کند !
آقای وزیر کشور
در جوامعی که جامعه مدنی نهادینه نشده است و تمام نهاد ها و سازمان ها حالتی صوری و شعبده ای از اصل آنها است هر لحظه می تواند اتفاق ناجور و ضد اجتماعی بوجود بیاید و جامعه را به
پرتگاه بکشاند .
شما بهتر از هر کس معنی این حرف مرا باید درک کنید .
من این نامه را می نویسم ، تا آیندگان بگویند ، کسانی بوده اند که نوشته و گفته اند اما آن گوش شنوا معمولا در اقتدارها و قدرت های فشرده وجود ندارد .در این جوامع متاسفانه وقایع غیر قابل پیش بینی است و همواره همه چیز اتفاق می افتد .
یک وزیر کشور عاقل ، چه به لج اینکه چون فرمانداری دوست وفادار مرا در فلان شهر نپذیرفتند ، پس من او را استاندار می کنم ، یا چون حرف مرا نمایندگان قبول نکردند و من اسب تروای خود را می سازم ، یا اگر فلانی را در وزارتخانه متبوع خود بالا نمی برند و من او را به منطقه دیگر می فرستم
و هیچ اتفاقی نمی افتد ، ممکن است آب این سد سرریز شود ، و در آن موقع است که وزیر هوشیار ، باید قبل از وقوع حادثه تصمیم بگیرد .
ما در مقابل ترامپ و و تمام عوامل آن ، چه در خارج و چه در داخل ، ملت خود را آبدیده کرده ایم .اما استاندار پروازی شما ، هفته ای دو روز در نزد خانواده خود در تهران است .
برای یک استان مرکزیت ، نبود یک روزه استاندار، چه فجایعی بوجود می آورد و یا پس از اتفاق، شهر و استان در امان خدا بود .
آقای وزیر کشور !
شما بهتر می دانید که آقایان استانداران حاکم ،معمولا افراد پایین دستی خود را در اطراف خود گزینش می کنند ، در وقوع یک اتفاق ، معمولا عدم وجود حاکم استاندار و پروازی فجایع پیش آمده را غیر قابل کنترل می کند و معمولا آن پایین دستی ها شعور و درکی از مسئله ندارند که الرئیس و الحاکم و الخاقان ابن خاقان اصلا در محل خدمت خود نیست و گناهی هم ندارد ، زندگی و سکونت و زن و بچه در ناف تهران و محل خدمت در پیرامون یعنی حداقل یک هزار کیلو متر دور تر ، رفت و برگشت می شود دو هزار کیلو متر در یک اتفاق ناگوار مثلا خدای نکرده ، جنگ ، این دوری محل سکونت و کار
، خود یک فاجعه است !
اقای وزیر کشور !
در زمانه قحط الرجال هم چنین عملی می تواند ، صداقت شما را در خدمت به مردم استان خدشه دار نماید ، چه برسد که در زمانه معمول و روتین به چنین عملی مرتکب شوید .
آقای وزیر کشور !
استان آذربایجان غربی ، به قول مردم اول شر و آخر خیر است ، به امنیت و به آب و هوای آن اعتمادی نیست (جامیش قیران ) چهل روز پس از عید نوروز می تواند ، دار وندار مردم را از
حیوانات و محصول باغی و محصول زراعی از دست او بگیرد .
درست است مردم استان آذربایجان غربی و به خصوص اورمیه مهمان نواز هستند .اما در روزگاری همین مهمان نوازی بلای جانش شده است .
رنگین کمان مذاهب و اقوام ، روزگاری نه چندان دور ، لباس کشیشی از تن کنده و با لباس ژنرالی انگلیس و فرانسه و روسیه و هر کشوری که در تاسیس حکومت آن ارمنستان بزرگ ، نقش ایفا
کردند یعنی به کشتار دست زدند .
مامور دولت ایران در آن زمان ، روزانه و ساعت به ساعت گزارش نوشته و آن را به تهران فرستاده است و در آرشیو موجود است و به صورت کتاب چاپ شده و در تمام کتابفروشی ها موجود است
اورمیه عروس آذربایجان ، هم چنان مقاومت کرده و تا کنون نقش خود را ایفا کرده است
مردم پس از آن واقعه ، باز به مهمان نوازی خود ادامه داده و الحمد لله تاکنون به جز اوایل انقلاب و ضعف حکومت مرکزی اتفاق نامبارکی نیافتاده است .اما الان مردم و حتا من به عنوان فعال مدنی و ژورنالیست درست و یا غلط چنین تصور می شود که این اسب تروای شما ، برای ایجاد یک مهندسی قومیتی وارد شهر شده است و بدین جهت مردم روزبروز به این مسئله حساس تر و بدبین تر می شوند
این مسئله به تنهایی و بدون هیچ علت دیگری خود ایجاب می کند که شما این وضعیت مشکوک را صاف و هموار کنید
آن همه استان های زرخیز و نفت خیز و توریست خیز دارید ، دو یا سه تا از آنها را به ایشان واگذارید ، استان ما در تمام موارد توسعه ، استان سی ام است .
الا در وصول مالیات ، یک نفر را بفرستید که زبان مردم محلی را بداند و بشنود ، این زیبای شما ، با منتقدین قهر است و زبان اکثریت مردم را نیز نمی داند .
آقای وزیر!
حرف انتقادی جزو اصول اصلاح طلبی است اگر اصلاح طلب هستید. جزو اصول تعادل و میانه روی است اگر میانه رو تشریف دارید و اگر هم اصول گرا هستید باید برای پیشرفت دولت و وزارتخانه به حرف ژورنالیست ها که چشم وگوش مردم هستند ، توجه کنید
این نوع درد های بر فرض کوچک روز به روز حادتر و بزرگتر می شود و در نهایت خدای نکرده ، موجب اتفاقی می شود که معمولا دود آن به چشم کسانی می رود که جز شهروند بودن گناهی ندارند
آقای وزیر !
اقوام و مذاهب سالیان سال در این سرزمین و در این شهر همراه هم زندگی کرده اند ، در هیچ دوره ای ، این مسائل این چنین دو قطبی نشده است این نوع فعالیت های ایشان ، به عوض پایداری دمکراسی و جامعه مدنی ، سر از تقویت تروریسم ترامپی ( ماشه های دست ترامپ ) و جامعه عشیره ای یک صد سال پیش ایران است .
آقای وزیر !
سعی کنید گول نخورید ، اگر گفت :هواداران استانداری سابق که دزدی کرده و اسناد آن را دارد ، مخالف او هستند به صراحت گفته ایم تمام کسانی که دستی در دزدی اموال بیت المال دارند سریع به دادگاهها معرفی و حتا تمام آنها شفاف سازی و به مردم اعلام شود .
من درس حقوق خوانده ام ، قبل از انقلاب و در دانشگاه تهران ، اگر کسی اسناد دزدی فردی را چه استاندار قبلی باشد و چه نماینده و چه خواهر و یا برادر زاده و پسر عمو ، به دست آورد و آنها را افشا نکند و به مراجع قضایی معرفی نکند ، لابد ریگی به کفش دارد. می خواهد از آن طریق هم کسب فیض کند و الا هیچ پاک دستی ، اسناد دزدی رفقای حتا خود را بایگانی نمی کند. همین عمل هم خود برای ، دادن سه و یا چهار استان مرکزی به ایشان ، قابل توجیه است