
گادتب: اساسا قطران در زبان مادری خود تورکی اندیشیده ، سپس محتویات ذهنی خود را با اسلوب و ساختار زبان مادری به فارسی ترجمه کرده و به نظم در آورده است
تمام افکار و اندیشه ، طرز بیان ، ساختار جملات، مبتدی، خبر و خصوصیات دیگر جملات ، از آن جمله امثال و حکم نیاکان ، همه و همه نشان از خصوصیات زبانی و طرز تفکر مردم آذربایجان دارد . از این جهت به مواردی چند از دیوان قطران دقت کنیم :
شاد باشد هر که سوی داوران تنها رود ( ص۷۲)
( تک باشینا قاضی یانینا گئدن شاد قاییدار
در خواندم ز بام و برون راندم ز در ( ص۱۳۱)
( دامدان چاغیریب قاپی دان قووار)
.
چنین نوروز بگذاری هزاران( ص۲۳۸)
( مین بئله بایراملار گورسن)
[در حالی که در فارسی صد سال به این سالها میگویند].
به خرمی بگذاری هزار عید چنین( ص۲۹۵)
( شنلیکله مین بئله بایراملار کئچیرسن)
.
بود همیشه گذرگاه حبل به چنبر( ص ۲۷۷)
( ایپ گلیب همیشه دوغاناقدان کئچر)
.
هم به چنبر بگذرد گرچه دراز دست رسن( ص ۲۸۹)
( ایپ نه قدر اوزون اولسا یئنه ده گلیب دوغاناقدان کئچه جکدیر )
ضرب المثلهای این چنینی در دیوان قطران بسیارند . از طرف دیگر در دیوان قطران مصرع هایی است که اگر کسی زبان تورکی را نداند و طرز تفکر در زبان و فرهنگ تورکی برایش نا آشنا باشد ، فهمیدن و دریافتن مفهوم ابیات قطران برایش بسیار دشوار خواهد بود .
به عنوان مثال
.
چو من سوی هوا پویم شود پایم به سان پر ( ص ۱۷۳)
( من هاوایا یو کسلسم آیاغیم قاناد آچار)
در این مصرع مفهوم « آیاغیم قاناد اولار» [پایم مثل بال میشود] در فارسی کاربردی ندارد و مخصوص زبان تورکی است ، در زبان فارسی برای تفهیم چنین تفکری از جمله « مثل مرغ بال در آوردم » استفاده می شود
در آثار دیگر تورکان پارسی گوی چون نظامی گنجوی، خاقانی شروانی، مولوی قونوی( بلخی) ، صائب تبریزی و دیگران هم به این قبیل موارد بر می خوریم !
منبع : کتاب ارزشمند ترکان و بررسی تاریخ و هویت آنها در ایران ( استاد حسن راشدی)