
گادتب: ماناس؛ داستان ملی قرقیزهاست و از نظر حجم بزرگترین داستان ثبت شده جهان است. در حالیکه مهابهاراتا؛ دومین داستان جهان از نظر حجم، ۲۱۴ هزار بیت است مجموع واریانتهای مختلف ماناس از مرز یک میلیون مصراع میگذرد.
داستان ماناس بازتاب تاریخ آکنده از مبارزات و قهرمانیها، عادات و سنن و طرز معیشت قرقیزها و اوج ادبیات شفاهی آن خلق است. این مجموعه در گذشته توسط نوازندگان و خوانندگانی شبیه به آشیقهای آذربایجان که ماناسچی نامیده میشدند روایت شده و از حفظ خوانده میشد تا اینکه آکادمی علوم و کانون نویسندگان قرقیز به گردآوری و کتابت آن همت گماشت.
از جمله معروفترین ماناسچیها، که از هر کدام روایت کاملی از ماناس ثبت گردیده، ساغیمبای اوروزبگوف و سایاقبای قارالایف را میتوان نام برد که سایاقبای قارالایف به تنهایی حدود ۵۵۰ هزار مصراع ماناس را از حفظ خوانده و توسط آکادمی علوم قرقیز ثبت شده است.
با وجود اینکه تا امروز ۶۵ واریانت مختلف از ماناس به ثبت رسیده ولی باز نشانههایی از واریانتهای کشف نشده ماناس در میان ادبیات و داستانهای شفاهی قرقیز دیده میشود و تلاش برای گردآوری آنها از طرف آکادمی علوم همچنان به قوت ادامه دارد. آیا تلاشی برای یافت واریانتهای شفاهی کتاب ددهقوقود صورت گرفته است؟ آیا پژوهشی در مورد آن بخشهایی از کتاب ددهقورقود که در میان داستانهای شفاهی دیگر تکرار شده صورت گرفته است؟ آیا در گذشته کسانی به نام ددهقورقودچو و اوغوزنامهچی وجود داشته است که این دستان را روایت میکردهاند؟
یاشار کمال بر این باور بود که میتوان داستانهای دیگری از کتاب ددهقورقود و روایتهای دیگری از اوغوزنامهها را از دل داستانهای شفاهی بیرون کشید. ایشان در صفحات ۱۷ و ۱۸ کتاب «روی آسمان آبی ماند» مینویسد که «اگر این دستانها زبان به زبان به روزگار ما میرسیدند، چه کسی میداند که دستخوش چه دگرگونیهایی میشدند. شاید هم این داستانها هم اکنون به شکلی دیگر دگرگون شده در میان مردم به زندگی خود ادامه میدهند. حتی حالا هم بعضی تکههای کوچک، قرینهها، گرتهها و بوهایی از آن دستانها را در آنادولو مییابیم؛ در ترانهای، در افسانهای و یا در داستان ترانهداری».
ابراهیم ساوالان