گادتب: مرتضی پروین جدا هنرمند و فعال حرکت ملی آذربایجان محبوس در سالن ۳ اندرزگاه ۴ زندان اوین تهران امروز پنجشنبه ۲۳ فروردین ماه ۱۴۰۳ در تماسی که با نزدیکان خود داشته با انتشار متنی با موضوع هنر از چندین نمایشگاه نقاشی اعتراضی برادرش مصطفی پروین و دیگر هنرمندان که در حمایت از او در مکانهای مختلف به نمایش در آمده بود تشکر کرده و در مورد هنر «نقاشی» و ابعاد آن که می تواند بدن را به درون فضاهای متافیزیکی ببرد عنوان کرده اند:
«هنر را از لحظهی تجریدی شدنش دوست داشتم هنر به عنوان یک تجربه ی هستی شناختی، هیچ نیازی به هستی عینی ندارد»
متن نوشته شده آقای پروین در پایین آمده است:
مصطفیِ عزیز کار جدیدت را شنیدم مجموعه نقاشی های انتزاعی آغ لکهلر «لکه های سفید» این پیوند میان اضطراب و تخیلت «چنانکه گویی نقاشی می تواند بدنمان را به درون فضای متافیزیکی ببرد»
جهان نیرومند تازهای که تمثیلی از دنبال کردن هستی، دنبال کردن خلا و بالقوهگی است. با تعقیب این رشتههای بی نهایت خطیات این انسان است که در برابرش فرو می ریزد، نه از سرگیجهی خلاء بلکه از سرگیجهی آنچه در پیش است، از آینده از آنچه هنوز نیست.
این فرو بردن روحمان در انتزاع است به شکلی غریب و درنده خوی.
من هنر را از لحظهی تجریدی شدنش دوست داشتم هنر به عنوان یک تجربه ی هستی شناختی هیچ نیازی به هستی عینی ندارد. بُعد آبستره تعیینی عمومی که به همه چیز بدن و روح، زندگی و مرگ هجوم آورده است و هنر فیگوراتیو را در نوردیده و آن را ویران و از نو بنا کرده است.
یادت هست آن روزها که چه درکی از وقایع داشتیم؟ برای لحظهای گمان کردیم که به شکل موثری در واقعیتی دست داریم که حالا تماما متعلق به ماست. یک آفرینش دیگر، ما آزادی را از صافی بدن هایمان گذر دادیم. حتی بیشتر، زندگی و بدنها را هم بازآفرینی و از نوع ابداع کردیم، مقاومت به یک آلترناتیو مبدل شده بود جهان از آن ما بود و تو حق داشتی وقتی تمام این ها را حقیقت میخواندی.
اما همزمان انتزاعی را که بیمارت کرده بود درونی کردی و خود را مهیا ساختی که آن را به عنوان ضرورت حیات پیرامون بپذیری.
تجربه و میل ما به آرامی طعم منش محدودیت را چشیده اند، دیگر قرار و شادی ما جای دیگری است بیرون از این دخل و تصرف دوبارهی بی رحم هستی مخف شده که روانمان را مسدود و روحمان را ویران کرده است.
وقتی تمام زندگی ما چیزی نیست جز انتظار و شاهد بودن بر آن!
پس ما با آشتی ناپذیری و سرسختی مدام امر انتزاعی را بر میگزینیم.
من تو را مثل همیشه، به از نوع واژگون کردن سپس متحول و در نهایت ساختن فرا میخوانم.
طی روزهای۱۶، ۱۷ و ۱۸ بهمن ماه ۱۴۰۲، آیدا صدیقی، فاطمه آتشی، سهیلا اصغری، مرتضی پروین جدا، ودود اسدی، سالار طاهر افشار، سعید جمالزاده، باقر حاجی زاده، آیاز سیف خواه، سعید مینایی، کمال نوری، آراز امان، طاهر نقوی،سعید دوستان، آیدین «سلیمان» محمدی، کرم مردانه و عبدالله واحدی در شهرهای اردبیل، مشگین شهر، رشت، اورمیه، تبریز، اسلامشهر تهران، کرج و آستارا، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند.
که تا لحظه تنظیم خبر آقایان ودود اسدی، سالار طاهر افشار، آیدین محمدی، عبدالله واحدی، سعید مینایی و سعید دوستان با تودیع قرار وثیقه به طور موقت تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شده اند و تاکنون از دلایل بازداشت این فعالین اطلاع دقیقی در دست نمی باشد.