
گادتب: قبل از استقلال جمهوری آزربایجان در حالی که مسلمانان این جمهوری در استعمار کمونیست بعد از ۱۵۰ سال اسارت در حسرت آزادی بودند علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت به دیدار مقامات شوروی رفته و بجهت ممانعت از استقلال جمهوری آزربایجان سیاست تهران را بهمقامات مسکو اعلام کرد که استقلال جمهوری آزربایجان (شمالی) خط قرمز تهرانست. ایران تنها کشوری بود که در قبال استقلال جمهوری آزربایجان موضع گرفت اما نتوانست در مقابل سیل فنای شوروی مقاومت کند.
همزمان با سالهای استقلال جمهوریهای شوروی، قاراباغ با چراغ سبز روسها توسط ارمنستان اشغال شد. در ۳۰ سال گذشته تهران سیاست حسن همجواری را در رابطه با هر دو کشور بهانه کرده اما در واقع دکترین سیاسی تهران بر ادامه تنش و اختلاف دو کشور ارمنستان و آزربایجان بوده است.
در راستای همین سیاست آزربایجان ستیزی بود که ۳ سال بعد از استقلال جمهوری آزربایجان همین علی اکبر ولایتی در خصوص آزربایجان (جنوبی) گفته بود؛ ما در آزربایجان سرمایه گذاری نمیکنیم چون آزربایجان دیر یا زود از ایران جدا خواهد شد.
بعد از سی سال اشغال قاراباغ بالاخره جمهوری آزربایجان علیرغم اینکه به علت مسلمان بودن مورد غضب روسیه و ممالک غرب مسیحی و بعلت شیعه بودن مورد غضب ممالک مسلمان و به علت تورک بودن مورد غضب ایران واقع شده بود راهی جز نزدیکی به اسرائیل نداشت و نهایتأ با درایت خود و حمایت تورکیه و سلاحهای اسرائیل توانست اراضی اشغال شده خود را آزاد کند.
بر اساس مفاد آتش بس سه جانبه (آزربایجان – روسیه – ارمنستان) طرفین متعهد به ایجاد گذرگاه بین خانکندی و خاک ارمنستان از طریق شهر لاچین و نیز گذرگاه بین بخش شرقی خاک جمهوری آزربایجان به سمت نخجوان شدند که از همان ماههای نخست، کریدور لاچین برای طرف ارمنستان باز شد ولی ارمنستان تاکنون در خصوص ایجاد کریدور بین بخش شرقی و خاک جمهوری خودمختار نخجوان اقدامی نکرده است و آزربایجان خواهان ایجاد کریدور در قالب بیانیه است.
اردوغان گروه همکاری ۳+۳ را مطرح کرده که منافع هر شش کشور (آزربایجان – ارمنستان – گرجستان و تورکیه – روسیه – ایران) را تأمین مینمود اما ایران به بهانه اینکه اجرای کریدور زنگهزور راه ارتباطی ایران به اروپا را قطع میکند به هر طریق ممکن ارمنستان را به عدم تمکین به بیانیه، تشویق و جمهوری آزربایجان را با مانور و التیماتوم نظامی همواره تهدید کرد، در حالی که در هیچ دوره تاریخی مسیر اتصالی ایران به اروپا و یا حتی تفلیس و ایروان از طریق زنگهزور نبوده است.
تا حدود یکصد سال قبل کل محال زنگهزور و گویچه و حتی شهر ایروان اراضی آزربایجان بوده و تا جنگ اول قاراباغ ارتباط تبریز به ایروان از طریق جلفا – نخجوان صورت میگرفت. تاریخ ایجاد گمرک و مسیر ارتباطی جلفا – نوردوز – ایروان به شهریور ۱۳۷۴ شمسی برمیگردد که نسبت به مسیر جلفا – نخجوان – ایروان ۱۰ ساعت نیز طولانیتر است.
و از سوی دیگر در طول تاریخ تا ۳۰ سال قبل راه اتصالی نخجوان به باکو از طریق زنگهزور بوده و راه دیگری هم وجود ندارد. نکته قابل توجه اینکه ارتباط ریلی ایران به مسکو نیز از زمان قاجار از طریق همین زنگهزور بوده است. بطوریکه در دهه ۱۳۶۰ شمسی گمرک جلفا به واسطه اهمیت همین کریدور با به کار گرفتن ۶۵۰ پرسنل از ۱۸۰۰ پرسنل کل گمرک ایران رتبه اول بین گمرکات کشور را داشت که ارمنستان با انفجار و قطع این ریل علاوه بر قطع ارتباط نخجوان – باکو موجب قطع ارتباط ریلی ایران و روسیه و اروپای شرقی هم شد.
سال ۱۳۹۳ شورای عالی مناطق آزاد در تحقیقاتی که بقصد اتصال ریلی منطقه آراز به مسکو از طریق اراضی اصلی جمهوری آزربایجان در شمال آصلاندوز انجام داد هزینه احداث آن ۱/۶ میلیارد دلار برآورد شده بود در صورتی که با احیا و احداث کریدور زنگهزور که کل هزینه آن بر عهده جمهوری آزربایجان خواهد بود همزمان استانهای آزربایجان شرقی و غربی و اردبیل از این طریق به مسکو و اروپای شرقی و شرق دور و ایروان و تفلیس و دریای سیاه و تورکیه و اروپای غربی متصل خواهد شد و کریدور شمال جنوب نیز بدون نیاز به هزینه ایران از این طریق عملیاتی شده و آبهای جنوب ایران و تمامی خطوط ریلی ایران مستقیماً به مسکو و بالعکس متصل خواهند شد. ارمنستان چه از نظر حقوق بینالملل و چه از نظر منافع اقتصادی خود ملزم به اجرای مفاد بیان نامه سه جانبه و تسلیم کریدور زنگهزور خواهد بود و هیچ سببی بر مخالفت با آن وجود ندارد.
پروپاگاندای تهران به بهانههای مختلف ناشی از حسادت به استقلال و پیشرفت جمهوری آزربایجان تنها مولفهای است که تمام جریان فکری و احزاب تهران محور اعم از انقلابی و ضد انقلاب را در یک جبهه جمع کرده و قطعأ جای ما آذربایجانیها در جبهه مقابل این افکار ضد آزربایجانی خواهد بود.