گادتب: ذات انگاری و فرافکنی آفتی است که ناسیونالیسم ایرانی آنچنان در گرداب آن غوطهور است که امیدی به برون رفت آن به این زودی ها متصور نیستم. خصلت دیگر ستیزی و ذات انگاری روشنفکر ناسیونالیسم ایرانی آنچنان در همهی حوزهها ریشه دوانده است که سایههای شوم آن را میتوان حتی در نقد فیلم تورکی “کؤمور” هم مشاهده کرد.
در تاریخ ۲۱ دی ۹۸ در برنامه میز نقد هفت شبکه سه فیلم تورکی کؤمور با حضور سه تن از منتقدین سینما (مسعود فراستی، محمدتقی فهیم، سید ناصر هاشمزاده) مورد نقد و برسی قرار گرفت. که در این میان سخنان محمدتقی فهیم در خور توجه میباشد.
آقاى فهیم در بخش نقد داستان فیلم قبل از همه چیز به “نشانه گذاریها” و “جغرافیا” تاکید کرده و آن ها را در “تناسب با چهارچوب مرزهای خودمان” نمیداند.
به نظر وی “انتخاب جاهای منطقه تالش، آستارا و بخشی از آزربایجان ما که دریا هم است” چیزی فراتر از مرزهای ایران را خاطرنشان میکند. “انتخاب دریا، کوهها،جنگل و فضاسازی هایی که صورت میگیرد در مجموع سعی میکند تا فیلم را فراتر از مرزهای ما ببره”.
به نظر میرسد هژمونی ناسیونالیسم ایرانی علاوه بر زبان فارسی عناصر طبیعت ایران را نیز مختص مناطق مرکزی جغرافیای ایران پنداشته و مناظر طبیعی همچون “دریا” و “جنگل” را متعلق به دیگری میداند که فراتر از مرزهای خودی قرار دارد.
آقای سید ناطر هاشم زاده دیگر منتقد سینما میپرسد؛ فراتر یعنی چی؟ محمد تقی فهیم بدون هیچ ابایی از سخنان خود میگوید” ما در واقع یک جور شوونیسم میبینیم. یک جور قوم گرایی فراتر از مرزهای ایران میبینیم”.
از نظر نگارنده سخنان محمدتقی فهیم هر چند که غیر منطقی و توهم گونه است اما با شناخت کلیت ناسیونالیم ایرانی قابل درک است.
روشنفکر ناسیونالیم ایرانی همچنان که خیال میکند هیچ فرقی بین زبان های مللی همچون تورک، عرب و فارس نیست و همهی غیر خودیها، دیگری هایی هستند که از بیرون از مرزها به ایران روانه شدهاند احتمالا همه مناطق جغرافیای ایران را نیز همچون چند استان مرکزی می بیند که فاقد جنگل و دریا می باشند.
فهیم در ادامه سخنانش از “چیدمان تعمدی” دریا و جغرافیای جنگل میگوید و اذعان دارد این” فضاهایی که برای فیلم ساخته شده حکایت از یک جور پان تورکیسم” دارد. که “این چیدمان تعمدی شده”است.
برخلاف محمد تقی فهیم آقای مسعود فراستی شوونیست را “نفی دیگری و برتری جویی” می داند و اعتقاد دارد که فیلم دارای هیچ گونه دیدگاه شوونیستی نیست .
وی همچنان از این که زبان تورکی را بلد نیست احساس ناراحتی می کند. و معتقد است داستان فیلم کؤمور “مال اونجاست داستانی نیست که در تهران بگذره در شیراز بگذره…” گویا همچنان سخنان فراستی و هاشم زاده برای فهیم قانع کننده نبوده وی با طرح سوالاتی مانند: تو از کجای فیلم میفهمی این تورکها مال ایرانن؟ اگه تورکها تورک آذربایجان و تورکیه بود چه فرق میکرد؟ سعی در سیاه نمایی کلیت هویت فیلم تورکی کومور مینماید. وی میخواهد به هر طریق کومور را فراتر از مرزهای “خودی” جلوه دهد. مرزهای خودی ای که نه در آن دریا هست نه جنگل…
برگرفته شده از صفحه اینستاگرام نجف نعمتی