گادتب: چندیست که زمزمهی ورود «تست بسندگی زبان فارسی» به سنجش سلامت نوآموزان، از طرف وزارت آموزش و پرورش به گوش میرسد، بدین شرح که از کودکان پیش دبستانی همانند تست بینایی و شنوایی، تست زبان فارسی نیز به عنوان بخشی از سلامت کودک، در نظر گرفته میشود و معاون آموزشِ ابتداییِ وزارت آموزش و پرورش در کمال وقاحت از این کار تحت عنوان «عدالت آموزشی» یاد میکند!
ما کاری به ادعای خانم حکیمزاده (معاون آموزش ابتدایی) مبنی بر عدالت آموزشی که ملل غیر فارس سالهاست از آن محرومند، نداریم. اما آیا میشود اسم این کار را چیزی به غیر از نوعی «نسل کشی فرهنگی» نامید؟؟
نسل کشی که قبل از مطرح شدن این طرح با بسیاری از سیاستهای آسیمیلاسیون شروع شده و روز به روز بر آن افزوده میشود.
هر چند این طرح به مرحله اجرایی نرسیده اما مطرح شدن آن به خودی خود مهر تاییدی بر وجود نگاه راسیسمی در بطن حاکمیت است، نگاهی که همواره با تمامی ابزارها عم از رسانه، سیستم آموزش و پرورش، مطبوعات و… بر طبل پان فارسیسم میکوبد و وجود ملل دیگر را انکار میکند.
همین نگاه راسیسمی اینبار میخواهد با سیاست «تست بسندگی فارسی» به پاشنه آشیل بزند، چرا که قبلا کودکانِ غیرفارس هنگام رفتن به مدرسه مجبور به جا گذاشتن زبان مادری در خانه میشدند و با هزاران مکافات و با زبانی بیگانه به تحصیل میپرداختند و به مرور زبان تحمیلی »فارس» را تحت عنوان زبان «رسمی» یاد میگرفتند، اما این سیاست با طرح بلد بودنِ زبان فارسی به عنوان بخشی از سلامت کودک، خانوادهها را وادار به فارسیزه کردن کودک خود، از همان دوران کودکی و قبل از مدرسه خواهد کرد.
از طرفی طرح غربالگری کودکان، قبل از ورود به مدرسه و آن هم به صورت «کودکی که فارسی بلد است» و «کودکی که فارسی بلد نیست»، نه تنها یک عمل غیرانسانی، بلکه آموزش محرز نژادپرستی در همان اوایل کودکیست!
طرحی که اگر جلوی آن گرفته نشود، چه بسا جریمههای «غیر فارسی حرف زدن» در مدارسِ دوران رضا پهلوی و بعدها مُهر غیرفارس زدن بر پیشانی شبیه دورانِ هیتلری را در پی خواهد داشت.