جمعه , آوریل 19 2024
azfa

«چیللـه» صحیح است یا «یلدا» و «چلّه»؟

گادتب: واژه «چیللـه» برگرفته از مفهوم توركی  آن نهایت كشیدگی شب می‌باشد نه برگرفته از مفهوم فارسی شروع چهل روز زمستان.

در زبان تورکی «يای» يعنی کمان، «چيللـه» نيز يعنی زه (زه کمان) و نيز محل زه برای گذاشتن تير در موقع انداختن تير، «اوخ» يعنی تير (تيرِ کمان). در تورکی به تابستان نيز «يای» گفته می‌شود، معنی دیگر «یای» کمان (کمانِ بدون زه) است. از اين رو وقتی گفته می‌شود «يايين چيللـه‌سی» (چلّه تابستان)، (تداعی کننده کشيدگی نهايی کمان به هنگام انداختن تير) يعنی نهايت و اوج کشيدگی تابستان که چهل و پنج روز رفته از تابستان است.

«قيشين چيللـه‌سی» (چلّه‌ی زمستان) نيز به معنای کشيدگی نهايی سرما است که دو تا است يکی چهل روزه «بؤيوک چيللـه» يکی بيست روزه «کيچيک چيللـه». يعنی زمستان دوبار به اوج می‌رسد.

چیللـه كه جمعا ۶۰ روز است ۴۰ روز چللـه بزرگ (بؤیوک چیللـه) و ۲۰ روز چللـه كوچک (كیچیک چیللـه) البته بعد از بیوک چیللـه و كیچیک چیللـه، «قاری ننه چیللـه‌سی» هم از اول اسفند تا ۱۰ اسفند ادامه می‌یابد و بعد از آن «بایرام آیی» شروع می‌شود.

«چيللـه گئجه‌سی» (شب چلّه) در واقع يعنی نهايت کشيدگی شب.  ولی تحت تأثير تفسيرهای رايج به معنای شروع چله زمستان تلقی می‌شود که البته اينگونه نيست. در واقع به نظر خیلی از زبان شناسان واژه چللـه برگرفته از مفهوم آذربایجانی «نهایت کشیدگی شب» می‌باشد نه بر گرفته از مفهوم فارسی «شروع چهل روز زمستان».

صدای (ل) دارای مفهوم انتقال می‌باشد و تکرار يک صدا، مفهوم استمرارِ تکراریِ حرکت و عملی را دارد. پس «چيللـه» يا «چلّه» دارای مفهومی است که در آن عمل انتقال به تکرار اتفاق می‌افتد. درست مثل «پيللـه» يا «پلّه» که در آن عمل انتقال و تکرار اتفاق می‌افتد. اگر «چلّه» معنی «چهل‌لا» نيز داشته باشد آنوقت پرسيدنی است که اولا خود «چهل» از کجا آمده و دوم اينکه معنای «پلّه» چيست؟ آیا منطقی نیست بپذيريم که «چهل» از «چيللـه» حاصل شده است؟! فقط فراموش نشود که اديبان منکر وجود تشديد نيز در فارسی شده‌اند.

«چيللـه» اسمی است که از فعل «چيلمک» به معنای (زدنِ پرتابیِ توام با ضربه) ساخته شده است. در بازی «چيلينگ-آغاج» (الک-دولک) به زدن، «چيلينگ» يا «چيليک» يا «چيليهْ» (دولک) با «آغاج» (چوبدستی) از اين فعل استفاده می‌شود: «چيله گلسين!» (بزن بياد)! «چيلينگ» نيز از اين فعل شاخته شده‌است.

«چيلمَک» اسم تلنگر شديد است که در آن ريگِ کوچکی بين پشت ناخن سبابه و نوک انگشت شست قرار گرفته و به شدت پرتاب می‌شود. يا تلنگری که بر سطح آب به نيت پخش کردن و افشاندن آب زده می‌شود.

شکل ديگری از اين فعل نيز هست که «چيله‌مَک» (افشاندن آب توأم با ضربه) است.

به مثال های ديگری از اين دست (جهت مطالعه ی بيشتر) دقت کنيد که چگونه این سيستم در زبان تورکی ثابت است: چيللـه (چلّه)، پيللـه (پلّه)، شيللـه (سيلی آبدار)، سيللـه (سيلی)، گوللـه (گولّه، گلوله)، هوررا (نوعی غذای ساده روستايی)، شيررا (شيره)، شوررا (احتمالا تبديل به شوربا شده)، بللـه (نانی که به صورت ساندويچ در می‌آورند).

منبع : تلخیص و اقتباس قسمتی از کتاب کتیبه های شفاهی ۸۸

بقلم : استاد ناصر منظوری

دوباره امتحان کنید

با بازگشت ۴ روستای قازاخ توافق حاصل شد

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، کمیسیون دولتی تعیین حدود مرزهای دولتی بین جمهوری آذربایجان و …

دستگیری تروریست کرد حمله کننده به مجری سالن در ورزشگاه اورمیه

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، روابط عمومی دادگستری آزربایجان غربی می‌گوید در پی انتشار فیلم …

دیدگاهتان را بنویسید