گادتب: این کتیبه تنها کتيبه تورکي است که توسط شاهان تورک در قلمروي ممالک محروسه نويسانده شده و يا تنها نمونهي کتيبههاي تورکي نويسانده شده توسط شاهان تورک قلمروي ممالک محروسه ميباشد که تاکنون يافت شده است.
زبان اين شعر، تورکي مکتوب و مشترک دورهي نادري است که در آن تاثير تورکي عثماني (کاربرد گيبي به جاي کيمي – بيت ٢٣، بولسا به جاي تاپسا – بيت ٢٤، بانا به جاي منه – بيت ١٨، بنيم به جاي منيم – بيت ٢٤، سانا به جاي سنه – بيت ١٩) ديده ميشود.
محتوي اشعار اين کتيبه تورکي به ويژه از جهت اطلاعرساني و تائيد دادههاي ديگر منابع و اسناد در دو مورد خاص، يکي تبار و اصل و نسب تورکي نادرشاه و ديگري باورها و افکار و سياست مذهبي وي داراي ارزش است.
در بيت ١٢ گفته ميشود نادر از اوجاق و يا دودمان امير تيمور است (نَسَب ايله شرف و فخرِ اوجاقِ تيمور- حَسَب ايله به جهان، شاهِ شهاندير مشهور). اين تثبيت کاملا در تطابق با دادههاي منابع و اسناد تاريخي متعددي است که در آنها نادرشاه به صورتهاي گوناگون و به کرات بر نسب و اصليت و تبار تورکي خود و آگاهيش بر تاريخ ملي (تورک)، قومي (تورکمان) و ايلي (افشار) خويش تاکيد کرده است. به عنوان نمونه نادرشاه در بسياري از خطابات و مکتوبات خود بر تورکمان و افشار بودن خود (هويت فعلي)، در نامه به صدراعظم عثماني حکيماوغلو علي پاشا بر خويشاوندي خود و ايل تورک افشار با ارتوغرول موسس سلسلهي عثماني (تاريخ نزديک) و آمدن ايل افشار از آناتولي به آزربايجان و ايران، و در نامهنگاري و تماس با حکام و اميران آسياي ميانه و … بر پيوند تباري خود با سلاطين تورکستان و شبه جزيرهي هند از جمله امير تيمور (تاريخ دور) تاکيد کرده است.
اشارهي شعر به حسب و مقام شهنشاهي نادرشاه ناشي از آباء و اجداد وي، در رابطه با دوکترين حاکميت جهاني تورکان (دالاي) است. نادر نيز به سبب تورک بودن، خود را منسوب به و وارث حکام جهانگير تورک ميدانست. همچنين ترکيب “خلق عظيم” در بيت ١٤ که گفته ميشود از سوي “خداوند” به نادر اعطا شده، همان مفهوم “گور اولوس” است که در فرامين خاقانهاي تورک و موغول، از جمله چنگيز بکار ميرفت و عطيهي “تنگري” شمرده ميشد.
قوميتگرايان افراطي فارس و پانعیرانيستها که نميتوانند و يا نميخواهند تورک بودن نادرشاه را پذيرا شوند به توجيه اين موارد پرداختهاند. عدهاي از آنها ادعا نمودهاند نادرشاه با پيش راندن تبار تورکي و خويشاوندي خود و ايل تورکمان افشار با ديگر سلاطين و حکام جهان تورک، میخواسته مقام و منزلت خانوادگی خود را بالا برد و نیز بهانهای برای تصرف قلمروي تیمور به دست آورد. ويا قدوسی در کتابش بنام نادرنامه ميگويد “نسبت نادر به تیمور در اين شعر به سبب جهانگشایی بوده، نه به سبب نژادی” (ص٦١٩). حتي برخي از پانايرانيستها ادعا کردهاند کتيبهي نادري به علت اعتراض نادرشاه به اینکه او را در اين کتيبه به تیمور لنگ نسبت دادهاند ناتمام مانده است. واقعيت آن است که همهي اين ادعاهاي غيرجدي خيالپردازيهايي بيپايهاند.
بنا به گواهي اسناد و مدارک و منابع بيشمار، نادرشاه يک شخصيت تورک و افزون بر آن کاملا آگاه بر هويت ايلي افشار و قومي تورکمان و ملي تورک خود بود. نسبت تورکي وي در اين شعر به هيچ وجه معني مجازي ندارد، بلکه بيان يک واقعيت مبرهن و معلوم است.