آلتای نادرلی: صحبت از سه استان جدید است، استان قشقایی حقی که انکار می شود

گادتب: لقب وطن پرست بی وطن داده و خود آن را تصدیق می کنند اگر به تاریخ معاصر کشور نگاهی دقیق بیاندازیم در بین اقوام و اتنیک های کشور تنها کسانی که همیشه در صف اول مبارزه برای خاک وطن خود بوده اند همان قشقایی هایی هستند که برای خاک وطن در دوره های مختلف با ابرقدرت های زمانه خود مصاف داده‌اند قشقایی ها مردمانی هستند که حتی در زمان پهلوی با اینکه نام آنها را از نقشه جغرافیا حذف کرده بودند قلمرو شان از وسیع ترین قلمرو های کشور شناخته شده و به عنوان ایمن ترین قلمرو کشور دانسته می شد اگر به نقشه های استعمار در زمان پهلوی نگاهی بیاندازید این تنها قلمرو قشقایی هاست که نه تحت استعمار انگلیس است و نه روس..

یکی از مضحک ترین جمله هایی که به قشقایی ها نسبت داده اند که ما نیز بارها درباره آن نوشته ایم جمله قشقایی ها وطن پرستان بی وطن است هرچند در گذشته به خاطر بی توجهی قشقایی ها نسبت به معنای این جمله ، این جمله به جمله ای خوشایند برای قشقایی ها مبدل شده بود لیکن وقتی به معنای این جمله توجه کنیم هدف اصلی را از ساخت این جمله متوجه می شویم جمله وطن پرستان بی وطن به این معنی است که قشقایی ها فقط و فقط پیش قراولآنی برای دفاع از سرزمینی بوده‌اند که وطن آنها نیست و آنها هیچ گونه سهمی در خاک این کشور نداشته و ندارد وقتی این جمله توسط قشقایی ها نیز تکرار شود این تصدیقی بر این جمله خواهد بود یعنی خود قشقایی ها معنی این جمله را تصدیق می کنند اما باید این را بدانیم و بدانید که قشقایی نه تنها مدافع این خاک بوده بلکه صاحب اصلی جغرافیایی که در آن سکونت دارد نیز محسوب می شود چه امروز در این خاک آمده باشد چه هزاران سال قبل این خاک ها با خون قشقایی هایی که برای دفاع از آن جان خود را فدا کردند آبیاری و سیراب شده است طبیعی است که قشقایی هایی که همیشه در صفحه اول مبارزه با استعمارگران انگلیسی قرار داشته اند نامشان از جغرافیای کشوری که در آن زمان حکومتش تحت استعمار انگلیس بوده است حذف شود اما طبیعی نیست که با این که سالیان دراز است از دست استعمارگران انگلیسی از این خاک کوتاه شده هنوز تنها نامی که در این کشور بر روی هیچ استانی قرار ندارد نام قشقایی باشد.

وزارت کشور سخن از تاسیس سه استان جدید داده است لیکن در بین این استانها هیچ نامی از قشقایی نیست سالیان دراز است که قشقایی ها تبعات نداشتن استان را به چشم خود دیده و می بینند از روزمره ترین و مشخص ترین این تبعات مسائل فرهنگی و ورزشی و حتی شغل قشقایی ها بوده است در مسائل فرهنگی میبینیم که فرش قشقایی و یا حتی لباس و رقص و بازی های سنتی قشقایی در تلویزیون استانی مثلاً استان فارس به نام فارس معرفی می شود در استان کهگیلویه و بویراحمد به نام لر یا بویراحد و … معرفی می شود در اصفهان و دیگر استان ها نیز چنین است  مثلا هنوز چندی نگذشته که در سریال جیران رقص هالای قشقایی را به نام شیرازی معرفی کردند یا در مسئله ورزشی به صراحت تبعیضات را علیه تیم فوتبال قشقایی مشاهده کردیم که نهایتاً به منحل شدن این باشگاه فوتبال منجر شد تیم قشقایی هیچگونه حمایتی از طرف مسئولین استانی و ورزشی نداشت این در حالی بود که تیم فجر سپاسی شیراز تمامی امکانات و حمایت‌ها برخوردار در مسئله شغلی در تمامی استان ها سیاست به کارگیری نیروهای بومی در مشاغل اتفاق افتاد لیکن در استان‌هایی که قشقایی ها نیز در آن وجود دارند به دلیل نداشتن مقامهای سیاسی یا شغلی در استان ها حتی با مشکل شغلی نیز روبرو هستند در شهری مثل گچساران وقتی صحبت است نیروی بومی میشود بیشتر لر های آن منطقه مد نظر قرار می گیرند نه قشقایی‌ها در دیگر مسائل نیز چنان است اما وقتی استانی با نام قشقایی وجود داشته باشد مسائل تماما متفاوت می شود دیگر نه کسی جسارت به دزدی فرهنگ قشقایی به نام خود میکند و نه قشقایی ها در استان خود بیکاری می کشند و نه تیم یا باشگاه ورزشی که مختص آنها باشد با تبعیضات گذشته روبرو می شود و حتی کمک شایانی به قشقایی ها برای تشکیل کانون های فرهنگی و حتی تلاش برای حفظ صلح زبان مادری آنها میکند چه بسا که خواستن استانی به نام قشقایی طبیعی ترین حق آنان است به کردستان کردها نگاه بیاندازید یا به بلوچستان بلوچ ها یابویراحمد بویراحمدی ها یا به بختیار بختیاری ها و یا غیره تنها نامی که مشاهده نمی کنید نام مدافعان اصلی این آب و خاک یعنی قشقایی هاست