
گادتب: صلاحالدین خدیو در کانال تلگرامی خود نوشته است که «پایتخت نوروز جهان یکی از القاب سنندج است. اما پس از آنکه ارومیه زیر پای دهها هزار دوستدار نوروز لرزید، سنندج باید فروتنانه تاج پادشاهی امپراتوری نوروز را بر سر ارومیه نهد.»
احساس کردم که منظور نویسنده از نوروز همان کردهاست و میخواهد بگوید که سنندج پایتخت کردها بود و بعد از ۲۸ اسفند پایتخت امپراتوری کرد به اورمیه منتقل شد. در پاراگراف بعدی نیز منظور نویسنده از نوروز، عیدی نیست که هزار سال در میان ملل و اقوام مختلف و فعلا در سیزده کشور وجود داشته، بلکه میتینگهایی است که توسط پ.ک.ک ابداع شده است:
«در دهەی نود میلادی در پرتو روند احیای فرهنگی و بازیابی قومی کردهای ترکیه، نوروز به قسمی هویت سیاسی شده گره خورد. با وجود ممنوعیت، میتینگهای نوروزی به یک سنت مقاومت تبدیل و کردهای دیگر کشورها را هم تحت تاثیر قرار داد. الگوی فعلی بزرگداشت آن در کردستان ایران اقتباسی از سنت مذکور است.»
یعنی در کردستان ایران، سنت نوروزی وجود نداشت که نویسنده نوروز را مترادف میتینگهای کردهای ترکیه گرفته و نشان میدهد که واقعا از انتقال پایتخت به اورمیه سخن میگوید و همچنانکه هرگز دغدغه خشکی دریاچه اورمیه را نداشتند، اینجا نیز محبت و احترامی به اورمیه قائل نبوده و از لرزیدن اورمیه زیر پای دهها هزار کرد سخن میگوید که به مفهوم لرزیدن شهری در اثر رژه اشغالگران است.
در آخر، نویسنده متوجه میشود که نباید جوگیر شده و اهداف خود را چنین بیپرده بگوید و به سنت قبلی خود برمیگردد تا کلاغ را رنگ کرده و به جای قناری قالب کند و مینویسد: «اجتماع امروز ارومیه، فرصتی برای یادآوری تنوع زبانی و مذهبی آن است. چهار راهی فرهنگی در شمال غرب ایران که بیش از هر زمان شایستەی رواداری و کثرت گرایی فرهنگی و سیاسی است.»
نه آقای خدیو، کسی که از لرزیدن شهری در زیر پای قومی و از انتقال پایتخت سخن گفته، دیگر نمیتواند از رواداری و کثرت گرایی فرهنگی و سیاسی سخن بگوید. البته جای تحسین است که شما حتی در فضای احساسی نیز ادبیات سیاسی خود را کنترل میکنید و مانند طیفی از ترکها، از ادبیات نژادپرستانه استفاده نمیکنید. ولی طیفی از ترکها سالها بود که از اهداف شماها سخن میگفتند و بخش اعظم ترکها بیخیالانی بودند که فکر میکردند، زور هیچ کس به آنها نمیرسد و ایران دستشان است. ولی حالا آنها نیز «اعلان جنگ» شما را وصول کردند و بهتر است جای دیگری را به عنوان چهارراه انتخاب کنید. اینجا شهری است که مردم در آن زندگی میکنند و چهارراه هر راه گم کردهای نیست.