گادتب: هشت سال از زلزله نه چندان مهیب اما خسارت بار قرهداغ میگذرد و تصویری که از آن زلزله در ذهنم مانده وجود آن همه خانه قدیمی و گلی در روستاهای قرهداغ بود که باعث افزایش جانباختگان و خسارت مالی شده بود. دیدن آن همه خانه گلی در ورزقان، شهری که تنها در روستای اندیرگان آن سی میلیون تن کانسنگ طلا و در روستای سونگوناش یک میلیارد تن مس در معرض تاراج بیگانگان است، دردناک بود.
این داستان زمانی زجزآور شد که عدهای بیشرمانه ادعا کردند که خود اهالی علاقهای به ساخت خانههای بهتر ندارند وگرنه ما برای آنها چیزی کم نگذاشتهایم. در پاسخ به چنین گفتههایی برخی از اهالی آن روستاها مدارک بانکی خود را منتشر کردند که چندین سال در انتظار گرفتن یک وام سه میلیون تومانی برای نو نوار کردن خانههایشان بودهاند و دست آخر نیز این وامها به آنها تعلق نگرفته بود.
حسین ناصری که در زلزله دو پسر هفت و هشت سالهاش (ائلمان و مهدی) را به همراه همسرش از دست داده بود گفت که در تاریخ ۱۹ مرداد ماه نود اقدام به تهیه پروانه ساخت نموده و در بهمن ماه همان سال برای اخذ وام به بانک معرفی شد ولی هرگز موفق به اخذ این وام نشد. در اسنادی که آقای ناصری منتشر کرده بود تاریخ مقرر شده برای اتمام کار ۱۹ مرداد ماه نود و یک درج شده بود؛ یعنی اگر نبود آن داستانهایی که همه با آنها آشنا هستیم دو روز قبل از زلزله، وی به همراه خانواده در منزل نو ساکن می شد و چه بسا دو فرزند و همسر وی زنده میماندند.
شاید تکرار این نکته بیربط نباشد که شصت درصد جذب سپرده و جذب تسهیلات سراسر کشور به تهران تعلق دارد و سهم تهران به تنهایی بیش از سی استان دیگر کشور است و پنج استان تهران، اصفهان، خراسان رضوی، فارس و مازندران جمعاً سه برابر 26 استان دیگر کشور سپردهها و تسهیلات بانکی را جذب میکنند.