گادتب: در مناظره انتخابات ریاست جمهوری، مهرعلیزاده به رئیسی تاخت و رئیسی گفت که بخاطر حرفهای مهرعلیزاده آذریزبانهای زیادی از من دلجویی کردند. اگر رئیسی راست گفته باشد پس چرا فارسها هیچوقت بخاطر حرفهای احمدینژاد، روحانی و رئیسی از ما عذرخواهی و دلجویی نمیکنند و عذرخواهی بخاطر گفتار و کردار دیگران چرا مختص ترکهاست؟
در اتفاقات استادیوم تبریز سنگاندازان میگویند که جواب آن همه تبعیض و توهین، خشم است و سنگهای خودشان را به سنگاندازی حجاج به شیطان در مراسم حج تشبیه میکنند و دکتر علیرضا رحیمی که از نزدیک در جریان امور است میگوید، باد کاشتهاید و باید طوفان درو کنید. ولی عدهای از طرف آنها عذرخواهی کرده اظهار شرمساری میکنند. در حالیکه این شرمساران هرگز حاضر نمیشوند بجای برادرشان عذرخواهی کنند و هزاران دلیل متقن میآورند که از زمان کتیبه حمورابی، کسی نباید بجای دیگری عذرخواهی کند.
عدهای نیز با پرسش «سنگها از کجا آمده بودند؟» میخواهند بگویند که قضیه مشکوک است. اینها نمیدانند که سنگ جزء لاینفک استادیومهای ایران و هر اعتراضی است، ولی روزنامههای تهران سنگهای استادیوم آنجا را مصداق نابودی یک تمدن قلمداد نمیکنند و جلیقه زردهای پاریس یکسال تمام، خودرو آتش زده، شیشه شکسته و سنگ پرتاب کردند و کسی بخاطر کارهای آنها اظهار شرم نکرد و روزنامهای درباره نابودی تمدن و فرهنگ پاریس انشا ننوشت. انشای آنها پشیزی برای ما ارزش ندارد، ولی آنها هوشمندانه بخشی از ترکها را هدف گرفتهاند که علاقه دارند از طرف مهرعلیزاده از رئیسی عذرخواهی کنند و قصد دو قطبی کردن جامعه ما را دارند. وگرنه تبریز از کی مال آنهاست که نگران تمدنش باشند.
محمدرضاشاه درباره قیام ۲۹ بهمن تبریز گفت که معترضان تبریزی نبوده از آنسوی مرزها آمده بودند. جمهوری اسلامی در همه اعتراضات مردمی دست عامل خارجی و اوپوزیسیون در هر حادثهای دست رژیم را پیدا میکند و آنهایی که باور کردهاند ایرانی آریایی و اهورایی است در مواجه با پلیدیهای موجود در ایران امروز میگویند که اینها ایرانی نیستند، عربند. ما میدانیم که استادیوم تبریز در موضوع خشونت ورزشی از پاکترینهاست ولی استثنا نیست و هوادار تراکتور طبعا به دشمنانش بوسه عاشقانه تقدیم نمیکند و دستان توانمندی برای مقابله دارد. شکستن بخشی از بتنهای سکوها نیز به اندازه کافی سنگ تولید میکند و جایی برای شبهه نیست و به قول تبریزیها:
جام سیندیران اوروجعلی
هاردان اولدو خاریجهلی
تبریزلی اؤزویدو اؤزو
بهمنین اییرمی دوققوزو.