گادتب: در گذشته هیچ خانهای در قشلاق و ییلاق ساخته نمیشد و زندگی در چادرهای عشایری جریان داشت. این مناطق هرکدام فصلی از سال را خالی از سکنه بودند تا طبیعت بتواند خود را بازسازی کند. ییلاق هنوز هم بدون ساختوساز مانده ولی تقریبا همه عشایر خانههایی در قشلاق ساختهاند و فصلی را در آن سرمیکنند و در بهار و تابستان نیز فقط آنهایی که گلهای دارند یا آنهایی که توان کار دارند به ییلاق میروند و کودکان و پیران در خانه قشلاقی میمانند.
قشلاق هَیقیر (در نوشتار فارسی هایقر) که نامش از فعل هایقیرماق ترکی به معنی فریاد گرفته شده منطقهای در فیروزآباد است که قشقاییها در آن محل با نیروهای انگلیسی جنگیدند و فریادهایشان هنوز بر روی صخرهها مانده است. صخرههای اطراف رودخانه قرهآغاج در هایقر فیروزآباد به گرند کانیون ایران مشهورند که میتوانید با سرچی در گوگل با آن مناظر شگفتانگیز و ناب طبیعت آشنا شوید.
دیروز آتش به جان درختچهها و جنگلهای قشلاقی هَیقیر افتاد. با وجود آنکه اکثر قشقاییهای در ییلاق بودند آن اندک افرادی که در قشلاق ماندهاند با همه اعضای خانواده خود را به آتش زدند تا از داشتههایشان دفاع کنند ولی متاسفانه سه برادر به نامهای ناصر، حامد و رضا در میان آتش گیر افتاده و سوختند و پدرشان جهانبخش بهزادی نیز که با سوختگی بسیار شدید به بیمارستان منتقل شده بود شب گذشته در بیمارستان جان باخت.
اگر خاکی داری که برایش مانند پروانه خود را به آتش میزنی آنجا وطن توست نه وطن آنهایی که از دور برایش لُغُز میخوانند. قشقایی باشین ساغ اولسون