گادتب: پروژه ی تخریب و متهم سازی نمایندگان آذربایجان در مجلس که به طرق مختلف صورت میگیرد، خود حاکی از خیز جریان ایرانشهری به انتخابات و تسخیر مجلس ، پیش از موعد است.
بنحوی که تعدادی از وزرای ایرانشهری و پان فارس با استعفایی که حتی علت استعفای خودشان را آمادگی جهت انتخابات مجلس عنوان کرده اند نشان از آن دارد که اتاق فکر جریان ایرانشهری برنامه ریزی گسترده ای جهت کسب اکثریت کرسی های پارلمانی داشته است و با ایجاد انفعال در مناطق خصوصا قومی سعی خواهد کرد کاندیداهای وابسته به افکار خود را روانه مجلس کند.
در شرایطی که آنها جهت پیشبرد اهداف شان علاوه براصلاح طلبان که از قبل آن جریان را کاملا به نفع خود مصادره کرده اند در سالهای اخیر آشکارا در جناح اصولگرا هم نفوذ زیادی داشته اند و به هیچ چیزی جز پیشبرد اهداف ایرانشهری نمی اندیشند متاسفانه فعالان سیاسی حتی سرشناس ما در نوشتارهای خود به موانعی مانند نظارت استصوابي اشاره می کنند.
به یاد داشته باشیم اگر این موانع وجود دارند برای همه وجود دارند چرا جریان ایرانشهری که دارای تفکرات افراطی یا نژادپرستی یا حتی دارای تفکرات ضد اسلامی است توانسته جمع کثیری از سیاستمداران کشور را با خود همراه سازد اما ما نتوانسته ایم در سیاستمداران نفوذ مناسبی داشته باشیم بنظر میرسد از نکات ضعف ما میباشد بایستی ضعف های خود را شناسایی کرده و در صدد برطرف کردن آنها باشیم.
میدان رقابت انتخاباتی برای همه برابر هست اینکه مثلا با وجود اینکه در شهری مثل تهران که تقریبا بیش از نصف آن ترک هستند و احزاب موجود در لیست کاندیداهای خود اصلا پایند رعایت نسبت قومی نیستند چرا ما نباید به فکر ارائه لیستی مجزا جهت کاندیداتوری نباشیم؟
واقعیت این هست که در انتخابات یا ما می مانیم یا جریان ایرانشهری پیروز میشود،و هرگونه انفعال در انتخابات میتواند ضربات جبران ناپذیری را به ملت وارد کند البته حقیر گفته ام ما در صورت فرستادن کاندیداهای خود به مجلس میتوانیم مثل باقی شهروندان کشور به حیات سیاسی اجتماعی خود ادامه داده و احتمالا با پیگیری حقوق بشری خود گامهایی جهت احقاق حقوق قومی خود برداشت نموده و به توفیقاتی دست یابیم اما اگر جریان ایرانشهری پیروز شود روزهای تیره و تاری در انتظار است که به احتمال قوی تمامی دستاوردهای هرچند اندک فعلی بر باد خواهد رفت.
تفاوت ما با ایرانشهری ها در این هست که آنها در هر شرایطی هستند و الان هم از نفوذ بالایی در نهادهای سیاستگذاری و تصمیم گیر برخوردار هستند چه رسد به روزی که خودشان قانون گذار مملکت گردند.
حرکت ملی متعلق به تمامی باشندگان آن میباشد ما اگر میخواهیم افکارمان در بین آحاد ملت تسری یابد میتوانیم با دفاع از کاندیداهای همزبان در انتخابات آنها را با حقوق ملت آشناتر سازیم بلاخره کاندیداها اکثرا افرادی هستند که در سطح جامعه پایگاه اجتماعی قوی تری دارند و اکثرشان هم در مشاغل رده بالای دولتی حضور داشته و به تبعه آن از توان چانه زنی بالایی جهت کسب منافع قومی منطقه ای برخوردارند.
متاسفانه واقعیتی که نمیتوان انکار کرد این هست که اکثر فعالان ما با توجه به اینکه چندان دارای تجربه کار سیاسی عملی و حتی اداری نیستند نمیتوانند کاندیداهای شایسته ای باشند و چه بسا حتی در صورت انتخاب شدن هزینه های زیادی را متحمل ملت خود نمایند.
بنظر میرسد که ما در شرایط فعلی بجای پیگیری مسائلی مثل شیوه تائيد یا رد صلاحیت کاندیداها و شاخص های آن اگر پیگیر کاندید کردن و فرستادن به مجلس افراد شناخته شده و مجرب در چهارچوب قوانین موجود کشور نماییم و یا سعی در افزایش تعداد نمایندگان همزبان خود در مجلس نماییم میتوانیم به آینده امیدوارتر گردیم.
در خاتمه لازم به ذکر است که جریان ایرانشهری یک جریان احساسی به نوعی مثل امواج خروشان زود گذر هست که در صورت پیروزی در انتخابات همه چیز را تخریب خواهد کرد و در صورت شکست با توجه به گرایشهای افراطی و غیر واقع بینانه از درون مضمحل گشته و به تاریخ خواهد پیوست.