گادتب: بهرنگی در ۱۹ سالگی، ۱۳۳۹ اولین داستان منتشر شدهاش بنام عادت را نوشت یک سال بعد داستان تلخون را که برگرفته از داستانهای آزربایجان بود با نام مستعار «ص. قارانقوش» درکتاب هفته منتشر کرد و این روند با بینام در۱۳۴۲، و داستانهای دیگر ادامه یافت
بعدها از بهرنگی مقالاتی در روزنامه «مهد آزادی»، توفیق و… به چاپ رسید با امضاهای متعدد و اسامی مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی و باتمیش و…
او ترجمههایی نیز از «انگلیسی و تورکی استانبولی» به فارسی و از فارسی به تورکی آزربایجانی (از جمله ترجمهٔ شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، و نیما یوشیج) انجام داد.
تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آزربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شده است.
در ۱۳۴۲ «کتاب الفبای تورکی آزربایجانی» برای مدارس آذربایجان را نوشت که این کتاب پیشنهاد «جلال آلاحمد» برای چاپ به کمیته پیکار جهانی با بیسوادی فرستاده شد
اما صمد بهرنگی با تغییراتی که قرار بود آن کمیته در کتاب ایجاد کند با قاطعیت مخالفت کرد.
بهرنگی در نهم شهریور ۱۳۴۷ در رود آراز و در ساحل روستای شامگوالیک کشته شد و جسدش را چند روز بعد در ۱۲ شهریور در نزدیکی پاسگاه کلاله در چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند. نظریات متعدد و مختلفی دربارهٔ مرگ بهرنگی وجود دارد.
از روزهای اول پس از مرگ او، در علل مرگ او هم در رسانهها و هم بشکل شایعه بحثهایی وجود داشتهاست یک نظریه این است که وی به دستورِ یا به دستِ عوامل دولت پادشاهی پهلوی کُشته شدهاست. که شواهد مستندی در این باره وجود دارد .