گادتب: 1_علی مطهری فرزند شهید مطهری از رهبران فکری انقلاب ونماینده ی سه دور پارلمان ایران و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و از سیاست مداران برجسته ی کشور که خود از محارمین نظام و مطلع از نقاط خاکستری حاکمیت وجزو کسانیست که به«اسرار مگوی» حاکمیت دسترسی داشته و مطلع از پشت پرده ی کار بزرگان کشور
پس گفتارشان حقیقت دارد.
2_ در نظامهای دموکراتیک،اتاقهای شیشه ای سیاست مانع پنهانکاری سیاست مداران میگردد و «کرده ها و گفته ها»همه پیداست و سیاست مداران مکلف هستند پاسخگوی اعمال و تصمیمات خویش باشند.
اما متأسفانه دولتمردان ما تا زمانیکه بر مسند قدرت هستند خود را بینیاز از پاسخگویی به افکار عمومی میدانند. بخصوص در دوران دولت سازندگی که شخص هاشمی رفسنجانی خود «میبرید» وخویشتن «میدوخت» وکسی را یارای سوال از ایشان نبود!
3_ بنا به گفته ی علی مطهری مسولین نظام در زمان جنگ قره باغ از ارامنه در مقابل جمهوری آذربایجان حمایت نموده اند و نگفته پیداست این هاشمی رفسنجانی بود که مسولین رده بالای حکومتی وشخصیت های امنیتی و نظامی را مجاب به این امر نموده است! با وجود اینکه همه نیک میدانیم این کرده ی مقامات وقت باآرمانهای نظام درتضاد بوده است!
البته جناب مطهری به نکات مهم دیگری چون عدم حمایت از مسلمانان ترک چچنی در مقابل دولت روسیه و عدم حمایت از مسلمانان تورک اویغور در برابر چین و مسلمانان کشمیری اشاره کرده است!
ظاهرا این جریان فراتر از هاشمی رفسنجانیست!
4_نگفته پیداست که بخشی از مقامات حاکمیت به شعار آرمانی انقلاب یعنی «حمایت از مسلمین جهان» هیچگونه اعتقادی ندارند و در زمان تظلم خواهی که باید در کنار مسلمانان باشند برعکس در جبهه ی مخالف ایستاده آتش به روی مسلمانان گشودند!
حال برخی ازاین آقایان دستشان به خون مسلمانان آغشته است، و امروز باید پاسخگوی کرده های خویش بوده و جواب احساسات جریحه دار ترکهای ایران و شیعیان آزربایجان را بدهند!
5_شناسایی واخراج ومحاکمه ی مقاماتی که در تصمیمات وقت دست داشته اند ضرورت دارد. کسانیکه مذهب و دین و آرمانهای انقلاب را به سخره گرفته اندو برخلاف نظر شخص اول کشور که« قره باغ خاک اسلام است» اقدامات خلاف این گفتارها را از خود به نمایش گذارده اند باید از بدنه ی حاکمیت کنار گذاشته شوند! چرا که همان خط فکری در زمانهای مختلف تصمیمات مشابهی چون دعوت از نخست وزیر ارمنستان«نیکول پاشینیان» در سالروز فاجعه ی نسل کشی خوجالی وهمچنین بالا بردن پلاکارد« قره باغ خاک ارمنستان است» را میگیرند و افکار پلید«ضدترکی و ضد دینی»خویش را به نمایش میگذارند!
6_حمایت مقامات وقت دولت هاشمی از ارامنه تنها یک عمل«ضد ترکی وضد آزربایجانی»نبوده است بلکه عملی «ضد دینی»نیز بوده است و دست این آقایان به خون شیعیان بیگناه آزربایجان نیز آلوده است و کسی که خون یک مسلمان شیعه ی بیگناه را بریزد تکلیف شرعی و قانونی آن مشخص است و نیازی نیست کسی چون حقیر به رهبران دینی کشور درس تشرع دهم!
7_ بلاشک مقامات تصمیم گیرنده ی وقت در قبال این کارشان مسولیت دینی دارند اماکمترین کاری که مقامات کشور در این مورد میتوانند انجام دهند «پاکسازی»چنین نیروهای نژادگرایی از بدنه ی حاکمیت است و در مرحله ی بعد عذرخواهی رسمی از هموطنان مسلمان ترک ایران و جمهوری آذربایجان است وهمچنین قطع هرگونه روابط دیپلماتیک و اقتصادی با کشور ارمنستان هست، شاید اندکی از آلام مسلمانان آزربایجان ایران وجمهوری آزربايجان کم گردد!
8_این مقاماتی که در جنگ قره باغ از ارامنه دفاع نمودند امروز باید به یک سوال اساسی پاسخ دهند که کدامین منافع ملی کشورایران در حمایت از دولت غاصب ارمنستان باوجود همزبانی جمهوری آذربایجان با نصف جمعیت ایران و همچنین شیعه مذهب بودنشان، نهفته بود وتامین میشد؟
مگر غیر از این بود که یک متحد استراتژیک با یک بازار تجاری با جمعیت ده میلیونی و همچنین یک متحد ایدئولوژیک را در منطقه از دست دادیم و به تدبیر غلط این عناصر برخی از مقامات دولتی جمهوری آذربایجان در رفتاری سیاسی متقابل پای رژیم اسرائیل را به منطقه باز نمود؟ این آقایان مسبب اصلی حضور اسرائیل در منطقه هستند!
. 9_جنایت این آقایان فقط به حمایت از ارمنستان محدود نشد بلکه با اعمال سیاست «ترک ستیزی» نیمی از شهروندان این کشور (ترکها) را، از حقوق شهروندیشان و حقوق سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شان محروم ساخته اند.
لذا ضرورت دارد به این سیاستهای غلط فاشیستی نقطه ی پایان گذاشته شودو کشور را بیش از این با بحران«قومی ملی»مواجه نسازندو«وفاق ملی»را به«نفاق ملی»تبدیل ننماید!
طاهر نقوی