ادتاج اتحادیه دمکراتیک ترک آذربایجان جنوبی
گادتب: با کمال تاسف مدیریت دولتهای سازندگی و اصلاحات واصولگرا و تدبیر و امید، مناطق و استان‌های مرزی کشور را به نابودی کشانده است. وضعیت اسفناک این مناطق قلب هر انسانی را به درد می آورد!
در این دولت‌ها بودجه یکسره به استان‌های کویری کرمان و اصفهان ویزد و سمنان سرازیر گردید.
کارخانه های مادر در این مناطق احداث شد.
کارخانه های پتروشیمی و فولاد و ذوب آهن و صنایع و معادن مادر و پروژه های عظیم در این حوزه های جغرافیایی ایجاد شد!
آذربایجان وکردستان و بلوچستان و لرستان و تقریبا گیلان و مازندران و گلستان و مناطق ترکمن صحرا و خوزستان تقریبا به فراموشی سپرده شدند. والبته زمان غارت این مناطق در خط اول خبرها بودند. طلای معدن مس سونگون آذربایجان به کارخانه ی مس کرمان میرفت!آب خوزستان به کارخانه ی فولاد وذوب آهن اصفهان میرفت!
نهایتا سیل محاجرت از این مناطق به حاشیه های استان‌های مرکزی و کویری شروع شد.
جالب تر اینکه در این چند سال اخیر با وجود خشکسالی شاهد بحرانی به مانند بحران بی آبی خوزستان در مناطق کویری یزد وکرمان و سمنان و اصفهان نبوده ایم!
سرانه ی فضای سبز استان اصفهان از گیلان و مازندران بالاست!!!
آیا جای تعجب نیست!؟
احداث سدها بر بستر رودخانه کارون و کرخه و دیگر رودخانه ی خوزستان و هدایت حق آب‌ه های سطحی این مناطق به اصفهان و دیگر مناطق کویری برای رفاه ساکنان این منطقه و چرخیدن چرخ صنعت مناطق کویری به قیمت نابودی طبیعت خوزستان و لرستان با کدامین منطق انسانی و شرعی و اخلاقی و زیست محیطی سازگار است؟!
احداث سدهای غیر ضروری بر بستر دریاچه ارومیه، نگین زیبای آذربایجان را به خشکی کشانید!
سند آمایش سرزمینی مصوب اسفند 1399 را مطالعه میکردم و قرار بر این است که در مناطق کویری مجددا صنایع پتروشیمی را توسعه دهند!؟
. و بلعیدن منایع آب‌های منطقه به نفع کرمان و یزد و سمنان و اصفهان!!!
این نه رسم کشورداری و دولت داری ومردم داری است!
انتساب رئیس جمهورها و وزاری کویری تبار در چند دهه ی اخیر و همچنین با حذف مدیران ونمایندگان و کاندیداهای توانمند به بهانه های واهی از مناطق آذربایجان و کردستان و خوزستان و لرستان و ترکمن صحرا و بلوچستان و تسخیر دولت با دستان مدیران کرمانی و اصفهانی و یزدی و سمنانی و اخیرا هم خراسانی و حاکم بودن نگاه کویری به جای نگاه ملی، کشور را با بحران‌های بزرگی مواجه ساخته است!
وتداوم این روند نهایت نه به نفع ملک خواهد بود نه ملوک!
سخن کوتاه کنم حالِ نه تنها خوزستان که بلوچستان و لرستان و آذربایجان و ترکمن صحرا و… خوب نیست و البته که بحرانیست…
بالاترین آمار مهاجرت دهه ی اخیر به استان‌های البرز و تهران و گیلان ومازندران از مردم خوزستان بوده است!!
مسؤل مستقیم شرایط پیش آمده در کشور روئسا و وزرای دولتهای سازندگی و اصلاحات و اصولگرا و تدبیر و امید مسولین اجرایی کشور و نمایندگان چند دوره ی مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی و قوه قضائيه به عنوان مسؤل تصمیم گیری و ناظر وقاضي بر امورات کشور هستند که با بی خردی تمام کشور را به این نقطه رسانده اند!
امروز حمایت ملی از مردم خوزستان و بلوچستان و کردستان و آذربایجان و ترکمن صحرا و دیگر مناطق محروم مختلف کشور وظیفه تک تک شهروندان کشور است.
اگر قرار است اعتراضی بشود و تجمعی صورت بگیرد که این حق قانونی شهروندان است سعی شود این تجمعات اعتراضی مدنی و قانونی باشد تا در شرایط سخت و پیچیده ی منطقه و کشور مشکلات را پیچیده تر نکند!
همچنین بر مسولین امنیتی و اجرایی و قانونی کشور تکلیف است حق اعتراض و تجمع شهروندان را به رسمیت بشناسند
مستندا به اصل 27 قانون اساسی و ماده 46 قانون شهروندی مصوب 1395 تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها حق مردم است .
و کشیدن اسلحه و سرکوب معترضان امری غیر قانونی است. مردم عصبانی هستند،کشاورزی و دامپروری و طبیعیت خوزستان نابود شده است نان و آب و حتی هوا ندارند.
با نیروهای امنیتی و روش‌های نظامی نمی‌شود مردم خشمگین را آرام کرد.
مردمی که زیر پایشان و خاک اجدادشان معادن نفت و گاز است لایق چنین زندگی مشقت باری نیستند.
علما و دلسوزان و هنرمندان و ورزشکاران و روشنفکران، هنرمندان و سلبریتی ها کجایند؟!
تا عدالت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در این کشور اجرایی نشود، دیگر ملت را با حرف و حدیث نمی‌توان ساکت نمود.
آقایان باید بدانند که در کشور نه تنها روغن و مرغ و گوشت یافت نمی‌شود بلکه کاه و یونجه هم نایاب شده است!
اکنون نه حال آدمی خوش است ونه حیوان
در کشور فقط حال آقازاده ها خوش است و اختلاس کننده ها و غارتگران بیت المال ولاغیر..
